در این میان کنگو که به استعمار لئوپولد دوم پادشاه بلژیک درآمد شاهد یکی از عظیمترین جنایات بشری بود، از غارت منابع طبیعی تا سیستم بردهداری وحشتناک، از باغوحشهای انسانی تا قطع عضو زنان و مردان و کودکان، از قتل تا تجاوز. در سال۱۸۸۴ بیسمارک، صدراعظم آلمان، دیگر کشورهای اروپایی را به کنفرانس برلین دعوت کرده تا آفریقا را بدون توجه به تفاوتهای فرهنگی، زبانی و منطقهای و بدون حضور حتی یک آفریقایی بر سر میز مذاکرات بین خود تقسیم کنند تا دعوا بر سر مستعمرات پایان پذیرد و همچنین با فرستادن مسیونرهای مسیحی مردم محلی را اصطلاحاً متمدن کنند.
با اینکه کشورها به دولتها واگذار میشدند، اما جمهوری دموکراتیک کنگو که در آن زمان دولت آزاد کنگو خوانده میشد به مالکیت خصوصی لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک، درآمد. با به راه افتادن موج عظیمی از استخراج «لاستیک طبیعی» از درختان که کاری طاقتفرسا اما منبع درآمد عظیمی برای لئوپولد دوم محسوب میشد، او برای تأمین نیروی کار تمام جمعیت کنگو را به بردگی کشید.
سیستم بردهداری توسط ارتش استعماری او که شامل ۱۹هزار افسر سفیدپوست و سرباز سیاهپوست از کشورهای مختلف آفریقایی و مجهز به اسلحه بود اعمال میشد. در صورتی که هر دهکده مقدار معینی از لاستیک را در طول روز تحویل نمیداد ارتش افرادی را گروگان گرفته و میکشت و به زنان تجاوز میکرد و باید اعضای قطع شده بدن آنها را تحویل میداد. اگر تیر سربازی به خطا میرفت نیز دست قربانی بیگناه را قطع کرده و به ارتش تقدیم میکرد.
تعدادی از مردم کنگو نیز به بلژیک منتقل شده و در باغوحشهای انسانی و پشت میلهها به نمایش گذاشته شدند. زمانی که داستان این جنایتها به اروپا درز کرد، لئوپولد دوم مجبور شد که در سال ۱۹۰۸ کنگو را به دولت بلژیک واگذار کند. با وجود لغو سیستم بردهداری اما همچنان قوانین سختگیرانه وجود داشته و هیأت مدیره این سیستم نیز هیچگاه جایگزین نشد. سرانجام در سال ۱۹۶۰ کنگو استقلال خود را بازیافت، اما همچنان به بلژیکیها گفته میشود که بلژیک، کنگو را کشوری متمدن ساخته است.
مجسمه لئوپولد دوم در پارکها و میادین برپا شده و خیابانهای زیادی به نام اوست، اما طی سالهای اخیر و پس از جنبش ضدنژادپرستانه «زندگی سیاهان اهمیت دارد» جوانان بلژیکی به این مجسمهها اعتراض کردند و پس از ۱۱۲سال شاه فیلیپ بلژیکی برای زجرها و تحقیر مردم کنگو اظهار تاسف کرده اما هرگز عذرخواهی نکرد.
مهرناز الماسی