مسعود دانشمند افزود: در واقع آنها از اصول سرمایهگذاری مدرن تنها چپاول را بلدند. با توجه به شرایط اقتصادی حادی که ما در آن قرار داریم، منتظر هستند که ما در زمینه تجاری بیشتر کوتاه بیاییم. برای نمونه آنها در خوزستان مقداری سرمایهگذاری در حوزه نفت انجام دادند، اما با توجه به امتیازی که از آمریکاییها گرفتند، آن پروژه را به کلی رها کردند.
وی در ادامه افزود: برعکس ظواهر قضیه، یک تفاهم کلی بین ایران و چین وجود ندارد، ایران عضو پیمان شانگهای است و یکی از مواد اصلی این پیمان این است که کشورهای عضو حتماً باید به تمامیت ارضی یکدیگر احترام بگذارند، اما مشاهده میکنیم که شی جین پینگ رئیسجمهور این کشور در سفر به کشورهای حوزه خلیج فارس، برای خوشآمد آنها و در جهت منافع اقتصادی و یک لقمه چربتر، به راحتی تمامیت ارضی کشور ما را زیر سوال میبرد، اینگونه اقدامات بسیار پرمعنا هستند.
نگاه به شرق آلمان نگاه به شرق ایران
دانشمند در توضیح بیشتر سیاست اقتصادی ایران در تعامل با چین، اظهار کرد: در زمان ویلی برانت صدراعظم اسبق آلمان این کشور سیاست «نگاه به شرق» را در دستور کار قرار داد، آنها گفتند به جای آنکه کالای صادراتی آلمان را به غرب بفروشیم، بهتر است به بازاریابی در بازارهای بکر و مهیای شرقی بپردازیم، یکی از نخستوزیران اسلامگرای سابق ترکیه نیز همین سیاست را به نوعی کپی کرد، هر دو این کشورها در سیاست نگاه به شرق خود و یافتن مقاصد صادراتی در کشورهای نظیر ایران، عربستان و عراق موفق عمل کردند. اما سیاست نگاه به شرق ما ناکام مانده است، چون متریال و ماده خامی از نظر سیاست خارجی و سبد صادراتی ما برای آن وجود ندارد. ما چه چیزی برای صادرات داریم؟!
فرآوردهها و محصولات پتروشیمی که البته اول و آخر تقریباً همه جا از ما میخرند، تولیدات داخلی قابل صادرات ما غیر از نفت، فرآورده و مواد پتروشیمی، عدد و محصول قابل ملاحظهای نیست که بخواهیم در قالب سیاست نگاه به شرق آن را مثلاً به چین یا کره جنوبی صادر کنیم. محدودیتهای تحریمی هم که سرجای خودش باقی است.
این عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران در ادامه بیان کرد: چین هم مانند تجار سنتی و حجرهداران قدیمی ما، جنس بنجل را برای مشتری نسیهای، چون ما نگاه میدارد و جنس خوب را به مشتریان نقدی و ثروتمند غربی عرضه میکند. زمانی که ما نفت، فراورده یا محصولات پتروشیمی به این کشور صادر میکنیم، چینیها غالباً از پرداخت پول امتناع میکنند و به بهانه مسائل تحریمی و عواملی از این دست، میگویند باید بیایید به جای پول از ما جنس ببرید. در اثر این ناترازی مشاهده کردیم که در اواخر دوره اوباما و همزمان با ریاست جمهوری ترامپ، خیابانهای کشورمان پر شد از ماشینهای چینی بیکیفیت. این در حالی است که مردم ایران اصولاً علاقه چندانی به خرید کالای چینی ندارند و دیدگاه منفی به بسیاری از این کالاها دارند. همچنین چینیها میگویند به جای دریافت پول طلبکار باقی بمانید تا زمانی که جنس ببرید.
مسعود دانشمند با توضیح برخی رفتارهای تجاری چینی با تجار ایرانی، افزود: رفتاری که چین با ما انجام میدهد، واقعاً خارج از عرف تجاری دنیا است. متاسفانه به دلیل برخی شرایط کشور، تاجر ایرانی هم دستش باز نیست و ناچار است این شرایط ناعادلانه را بپذیرد. برای نمونه ما به چین سنگ آهن صادر میکنیم، چینیها به بهانه اینکه کنترل کیفیت باید در مقصد انجام گیرد، از پرداخت ۵ تا ۱۰ درصد مبلغ معامله امتناع میکنند، در مقصد نیز به بهانه اینکه سنگ آهن کیفیت ندارد، این ۱۰ درصد را پرداخت نمیکنند. یعنی خریدار خود در مقام ناظر و مسئول کنترل کیفیت ظاهر میشود. تا به حال این ۱۰ درصد را هم به هیچکس پرداخت نکرده اند، این در حالی است که میتوان کنترل کیفیت را در ایران انجام داد، اما از این کار امتناع میکنند. وقتی همه داشتههایمان را در سبد چینیها بگذاریم، همین میشود. اگر بتوانیم، سیاست خارجی خود را به روزرسانی کنیم و توان فروش نفت و محصولاتمان را در همه دنیا دوباره کسب نماییم، آن زمان دیگر چین ناچار خواهد بود به ما احترام بگذارد.
وی افزود: قبل از انقلاب ما از چین محصولاتی مانند پتک، آچار شلاقی و برخی ابزار غیردقیق وارد میکردیم، آنها پول را به ریال ایران از ما دریافت میکردند و بسیار هم ممنون بودند. تا زمانی که چین ما را مانند پول خرد در جیبش دارد، نمیتوان انتظار داشت که شرایط تجاری دو کشور عادلانه باشد.
پرویز حسابی دیگر عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معدن ایران نیز گفت: به زبان ساده، واقعیت ملموس تجاری این است که روی چینیها به عنوان یک شریک قابل اعتماد اقتصادی و تجاری نمیتوان خیلی حساب کرد. در زمان روحانی زمانی که برجام محقق شد و همه سفرای خارجی و روسای جمهور آنها به ایران آمدند، رفتار و منش تجاری چینیها متفاوت بود، چون ما ناچار نبودیم تنها با آنها به تجارت بپردازیم. در حال حاضر مگر ما سوئیفت داریم، مگر نه اینکه در لیست سیاه fatf قرار داریم، حتی اگر اراده سیاسی هم وجود داشته باشد، چگونه قرار است با چینیها به تجارت بپردازیم. جنس غیرنفتی و غیرفرآورده ما قریب ۴۰ درصد گرانتر از برخی رقبا است. همه این مسائل را باید مورد توجه قرار داد. از سوی تا وقتی که قید و بندهای تحریمی وجود دارد، شرایط احتمالاً به همین منوال خواهد بود.