او دختر محمدعلی رامین، معاون پرحاشیه و سخت گیر مطبوعاتی دوران احمدی نژاد است که ایده نفی هولوکاست را به رئیس جمهور وقت داد و جمله مشهورش این بود: من آنقدر درگیر مقابله و مبارزه با استکبار و صهیونیسم جهانی هستم که فرصتی برای کشمکشهای سیاسی داخلی ندارم! البته این اولین باری نیست که چنین موضوعی سوژه میشود و احتمالاً آخرین بار نیز نخواهد بود، کما این که قبلاً نیز درباره افرادی مانند ساشا سبحانی (فرزند سفیر اسبق ایران در ونزوئلا) یا سمیر زند (فرزند آیت الله خزعلی) و … بحثهای مفصل و البته بی سرانجامی شکل گرفته بود.قطعاً اگر برای این موضوع، قاعدهای نداشته باشیم، همواره در دام سطحی نگری، قضاوتهای عجولانه و حب و بغضهای شخصی و سیاسی خواهیم افتاد.به باور من، برای نگاه به این موضوع باید نکات زیر را مد نظر داشته باشیم تا از دایره انصاف دور نیفتیم:
۱ – هر انسانی شخصیت مستقل خود را دارد و مخصوصاً بعد از رسیدن به سن قانونی، حرفها و کارهای او باید مستقلاً دیده و ارزیابی شود.
۲ – آنچه در بند یک آمد، درباره منتسبان مسؤولان و چهرههای مشهور نیز صادق است، اما دو شرط اساسی دارد:
الف) فرد منتسب (مثلاً فرزند یک مسؤول) از رانت پدر یا مادر مسؤول برخوردار نباشد. نمیشود پسر جوانی به واسطه جایگاه پدرش از امتیازات ویژهای برخوردار شود و یک شبه راه صد ساله بپیماید و با پول این ملت به آلاف و الوف برسد و برای خود زندگی آنچنانی شکل دهد و اگر کسی هم متعرض اش شد بگوید این زندگی شخصی من است و مرا جدا از پدرم ببینید!
با این شرط، بخش زیادی از فرزندان و نزدیکان مسوولان – اعم از اصلاح طلب و اصولگرا – باید پاسخگوی مردم باشند و نمیتوانند به بهانه شخصیت مستقل، از زیر ذره بین افکار عمومی خلاص شوند. آنها دیر یا زود باید پاسخگو باشند.اما اگر فرزند مسوولی، خارج از رانت پدر یا مادر، حرفهای پیشه کند و توفیقی هم یابد، عدالت و انصاف نیست که او را همانند وارثان رانت خوار دید. مثلاً در فقره اخیر، دختر محمد علی رامین، در خارج از ایران و فارغ از رانت پدر به کار طراحی لباس مشغول است و از این رو، چه انتقادی میتوان بر او وارد کرد و به خود اجازه داد وارد حریم شخصی اش شد؟!
ب) نکته دوم، مقایسه ادعاها و عملکردهاست. هر فردی اعم از مسؤول یا فرزند او یا هر کس دیگری، باید با مقایسه ادعا و عمل اش مورد ارزیابی قرار گیرد. مثالی میزنم: مادر همین صالحه رامین، استاد دانشگاه است (سوسن صفاوردی)؛ دانشجویان دختری که در کلاس اش بوده اند، تعریف میکنند که او درباره حجاب دانشجویانش بسیار سختگیر بود و حتی آنها را ملزم کرده بود لاک هایشان را پاک کنند و گفته بود که ظاهرشان در نمره شان تاثیر خواهد داشت. دختر همین خانم الان در خارج کشور، لباسهایی تنش میکند که اگر دانشجویانش میپوشیدند، راهی به کلاس نداشتند.
حال باید دخترش را نکوهید؟ پاسخ کاملاً مشخص است: اگر خود او نیز مانند مادرش، مدام از حجاب و پوشش کامل زنان و … میگفت وای بسا با این حرفها جایگاهی مییافت، بله، میشد او را سرزنش کرد که چرا دو رویی کرده است. اما اگر او از همان اول راه خود را از پدر و مادر جدا کرده و نه شعاری داده و نه ادعایی کرده و نه ریایی مرتکب نشده، جای کوچکترین نقد و نکوهشی در این باب وجود ندارد. یا فررند آیت الله خزعلی، سمیر زند (نام اصلی اش محمدحسین خزعلی است) را ببینید که خواننده است و تا جایی که مطلع هستم، هیچ گونه قرابت سیاسی و کاری با پدر مرحومش -که از متنفذان حکومت بود- نداشته و جایی هم ثبت نشده که موضعی علیه آزادیهای جوانان و موسیقی و … گرفته باشد و نانی از این شعارگویی خورده باشد.
او راهی جدا از پدر در پیش گرفته و حتی ترجیح داده با نامی غیر از خزعلی شناخته شود. حال باید به او نیش و کنایه زد که چرا تویی که پدرت آیت الله و عضو فقهای شورای نگهان و عضو خبرگان رهبری بود، خواننده پاپ شدی حال آن که با این صدای خوبت باید به کسوت مداحی در میآمدی؟! معلوم است که نه!
اصلاً مگر قرار است همه فرزندان، کپی فکری و معنوی والدین شان باشند؟ حتی پدران و مادران این افراد را هم نمیتوان نکوهید چرا که ولو بدون اختیار آنها، فرزندان شان راهی میروند که خود “انتخاب” کرده اند و فراموش نکنیم که نسل جدید، انتخابگرتر از نسلهای قبلی است و کمتر تقلید و تبعیت میکند. (البته والدین این فرزندان، همان گونه که نتوانستند عقاید خود را به دختران و پسران خود بقبولانند، حق تحمیل بر مردم را نیز ندارند و این، البته بحثی جداست و بسیار مهم.)
مخلص کلام آن که اگر مثلاً دختر مسوول یا چهره ای، بدون هیچ گونه رانتی و بدون یک ریال از پول ملت و بی هیچ ادعا و تظاهری، در خارج از کشور حتی به کار مدلینگ بپردازد و حجاب از سر بردارد، هیچ نقدی متوجه آن مسؤول یا چهره نیست. دختر محمدعلی رامین در این باره چنین نوشته است: من مثل هر آدم دیگری در این جهان انتخاب نکردم در چه خانوادهای به دنیا بیایم و پدرم چه ایدیولوژییی داشته باشد. ولی راه و رسم زندگیام را از زمانی که بزرگ شدم و زورم رسید خودم انتخاب کردهام و خودم را در قبال اعمال و رفتار خودم مسؤول میدانم. ۲به شخصه صداقت کسی که راهش را خودش انتخاب کرده و هزینه جدایی از راه یا رانت پدر را میدهد، ترجیح میدهم بر آقازادگانی که با ریاکاری، زالو وار به پدرانی چسبیده اند که آن پدران هم وصل به بیت المال هستند.البته که اگر فردی مرتکب جرمی شد، فارغ از آقازادگی باید با او برخورد شود کما این که پارسال خبری درباره ساشا سبحانی منتشر شد که او را متهم به قاچاق انسان و پولشویی میکرد و از این رو، قصه اش با افرادی مانند صالحه رامین و سمیر زند، متفاوت میشود (و البته واقعا از جزئیات پرونده مطلع نیستم و لذا حق قضاوت به خودم نمیدهم) .و تاکید پایانی این که هر چند نبایدتر و خشک را با هم سوزاند، اما آقازادگان برخوردار از رانت که در هیات و مسجد جلوه گری میکنند و در خلوتگه آن کار دیگر، نباید گریزی از پاسخگویی داشته باشند و درباره آنها باید مو را از ماست بیرون کشید و سخت، محاسبه گری کرد.
عصر ایران