تصور او از این نهاد بینالمللی که معیارهای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را تعیین میکند این است که اطلاعات مربوط به ترورها را در اختیار دارد. آن قدر صحبت او عجیب و ناشی از بیاطلاعی است که دستمایۀ طنز و طعنه شده تا جایی که عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات نوشته: «اگر افایتیاف، صادق است از ذوب شدن یخهای شمال جلوگیری کند!«
به تارنمای آقای سلیمی مراجعه کردم تا بدانم اولا چند سال دارد، ثانیا مدرک دانشگاهی او چیست، ثالثا با چه میزان رأی وارد مجلس کنونی شده و سابقۀ نمایندگی هم دارد یا نه. متولد سال 1343 است. یعنی 56 سال دارد و جوان نیست. مدرک او هم دکتری فقه و مبانی حقوق ذکر شده و قبل از مجلس فعلی هم سه دوره یعنی 12 سال نماینده بوده است. تعداد آرای او هم خیرهکننده است: 10 هزار و 471 رأی. بله. درست خواندید. 10 هزار رأی!
فردی با 10 هزار رأی و با این سطح از اطلاعات عمومی دارد برای سرنوشت اقتصاد ما و زندگی 85 میلیون ایرانی تصمیم میگیرد و نمیداند بحث عضویت در این نهاد مطرح نیست تا بررسی کنیم ببینیم صادقاند یا نه.بحث بر سر رعایت 40 توصیه است و اگر کشوری بخواهد مبادلات بینالمللی داشته باشد باید این توصیهها را عملیاتی کند. اگر هم نمیخواهد دور مبادلات را هم خط بکشد!
اجرا نکردن این توصیهها ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد و به همین خاطر ریسک سرمایهگذاری در ایران به هفت رسیده و ما را کنار کرهشمالی، اریتره و سودان جنوبی قرار داده است. یک بار دیگر ببینید کنار کیها: کرهشمالی، اریتره و سودان جنوبی. افایتیاف مثل فیفا است. برای مسابقات بینالمللی فوتبال، باید عضو فیفا باشی وگرنه خودت با خودت باید مسابقه بدهی! برای مبادلات و مراودات بینالمللی هم باید مقررات افایتیاف را رعایت کنی وگرنه خودت با خودت باید مبادله کنی و اینها چه ربطی به صداقت و ترور شهیدی در سال قبل یا در سال 60 دارد؟
این کنوانسیون تازه سال 1368 و در نشست 7 کشور صنعتی در پاریس و با توجه به تحولات اروپای شرقی به وجود آمد و نپیوستن و به تعبیر درستتر رعایت نکردن توصیههای آن یعنی قبول ریسک بالا و ریسک بالا هم یعنی هزینۀ بیشتر برای سهم بیمه در تمام مبادلات صادراتی و وارداتی. اطلاعات ترور شهید سلیمانی را مقامات عراقی که مورد حمایت ما بودند و هستند باید میدادند و نمیدانیم دادهاند یا نه. به افایتیاف چه ربطی دارد؟
یک تاجر ایرانی چه توضیحی دارد به طرف معامله خود بدهد که چرا زیر بار افایتیاف یا همان مقررات بینالمللی مربوط به تأمین نکردن مالی تروریسم و پولشویی نمیرویم و چرا بانکها و بازرگانان و شرکتهای خارجی خود را در ریسک معامله و مراوده و مبادله با کشوری قرار دهند که این نپیوستن و نپذیرفتن تصور رعایت نکردن را ایجاد کرده است؟
چه در ایران و چه در هر کشور دیگر یک فعال اقتصادی تصمیم خود را بر اساس فهم از ریسک و مخاطره نهایی میگیرد و چگونه میتوان هم ریسک اضافی ایجاد کرد و هم سهم خود از تجارت جهانی را بالا برد؟
انتظار ندارم این مفاهیم اخیر را آقای سلیمی متوجه شود ولی بحث صداقت در میان نیست. صحبت از مراوده و مبادله است. مثل فوتبال که بحث مسابقه است. مراوده مثل مسابقه. افایتیاف مثل فیفا. حق با تحلیلگری است که می گوید با این نوع نگاه و شناخت، رشد اقتصادی منفی 5 درصدمان هم شاهکار است!
مهرداد خدیر