در ادامه این مطلب آمده است: پس از گوش دادن به هشدارهای اخیر آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل و اظهارات گذشته بنیامین نتانیاهو، چنین به نظر میرسد که اسرائیل مصرانه به دنبال نابودی برنامه هستهای ایران است.
اینطور به نظر میرسد که این هشدارها بیشتر متوجه واشنگتن بوده باشد تا تهران: پیام اسرائیل هم خطاب به آمریکا این بود که هیچ گونه توافقی با ایران را تا زمانی که با تأیید اسرائیل روبرو نشده قبول نکنید. در حال حاضر، نتانیاهو با مشکلات داخلی دست به گریبان است و همزمان تمایل ندارد با بایدن بر سر ایران درگیر شود، بنابراین بعید است به تهران در آینده ی نزدیک حمله کند. با این وجود اگر دولت بایدن نتواند راهی برای محدود كردن برنامه هستهای ایران پیدا كند، حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
کوخاوی به صراحت موضع اسرائیل را اعلام و گفت که ارتش، آماده حمله به ایران است. رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفت که دستور داده تا برنامههای عملیاتی برای اقدام احتمالی علیه ایران در سال آینده آماده شود. وی البته اضافه کرد که تصمیم نهایی برای صدور فرمان حمله بر عهده رهبران سیاسی است، اما به هر حال این برنامهها باید روی میز باشد.این اظهارات پس از هشدار سفت و سخت نتانیاهو به بایدن در ماه نوامبر مبنی بر عدم ورود مجدد آمریکا به توافق هستهای صورت گرفت. ارتش اسرائیل همچنین درخواست افزایش قابل توجه بودجه برای سلاح های مورد نیاز جهت حمله به تأسیسات هستهای ایران را داده است. بین سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ نتانیاهو به طور دائمی در مورد اقدامات نظامی علیه تهران هشدار میداد تا بلکه با این سر و صداها مانع مذاکره دولت اوباما در مورد توافق هستهای با ایران شود.
در حقیقت، نتانیاهو علی رغم تصویر سختگیرانهای که دوست دارد از خودش به نمایش بگذارد، در طول حیات سیاسی طولانی خود ثابت کرده که هنگام جنگ و صلح محتاط است. نخست وزیر فعلی اسرائیل برخلاف پیشینیان خودش از جمله آریل شارون و ایهود اولمرت، که مبارزات نظامی آنها در لبنان هزینههای سنگینی برای اسرائیل و میراث سیاسی خودشان به همراه داشت، کمتر دست به چنین ریسکهایی زده است. نتانیاهو تاکنون از گرفتار شدن در جنگهایی احمقانه در لبنان و غزه، اجتناب کرده است.
همچنین چند واقعیت تلخ در مورد حمله به ایران وجود دارد، یکی از آنها این است که ارتش اسرائیل شاید بتواند برنامه هستهای ایران را تا چند سال عقب بیندازد، اما نمیتواند آن را نابود کند. در واقع، حملهای که فاقد دلیل منطقی باشد، ممکن است اسرائیل را منزوی و در عوض فقط تلاش تهران برای ساخت سلاح هستهای را تسریع کند. یک حمله همچنین ممکن است باعث شود حزب الله هزاران موشک و راکت نقطه زن را به سمت خاک اسرائیل شلیک کند، حملهای که میتواند صدها تلفات ایجاد کند. ایران همچنین میتواند از متحدان شیعه خود در سوریه و عراق برای حمله به اهدافی در اسرائیل بهره ببرد.
آمریکاییها شاید بزرگترین نگرانی نتانیاهو باشند. بدون شک پیامدهای حمله اسرائیل چنان بی ثبات کننده خواهد بود که اسرائیل هرگز بدون تأیید آمریکا یا حداقل رضایت خاطر آن چنین اقدامی نمیکند. از سویی احتیاط ذاتی نتانیاهو ثابت کرده که وی هرگز واشنگتن را غافلگیر نخواهد کرد، چراکه به دنبال کسب حمایت واشنگتن و حتی به صورت ایده آل مشارکت امریکا در جنگ نیز است. اما این خیلی بعید است. رئیس جمهور بایدن بیشتر به تعامل با ایران علاقه مند است، اما چرا؟ بایدن خوب میداند که در صورت، حل نشدن مسئله هستهای ممکن است پای آمریکا به جنگی دیگر در منطقه کشانده شود، جنگی که در صورت وقوع تاثیرات بی ثبات کننده فراوانی خواهد داشت. ایران در صورت وقوع هرگونه درگیری میتواند اهداف آمریکا در منطقه را به خطر بیندازد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا گفته که ایران میتواند با ادامه روند فعلی تنها ظرف چند هفته مواد لازم برای ساخت بمب هستهای را به دست آورد.
وقوع درگیری با ایران ضمن مختل کردن اولویت اصلی بایدن یعنی بهبود اوضاع داخلی کشور، قیمت انرژی را افزایش و پای واشنگتن را دوباره به خاورمیانه میکشاند، آن هم درست در زمانی که آمریکا میخواهد برای مقابله با چین متجاوز به آسیا ورود کند. بایدن دونالد ترامپ نیست، او برای هماهنگی با اسرائیل در زمینه دیپلماسی هستهای اقدام خواهد کرد، اما بعید است که یک چک سفید امضا به نتانیاهو برای نابودی تلاشش در جهت تعامل با تهران بدهد. علاوه بر این، بایدن اوباما نیست که نتانیاهو به راحتی بتواند او را در میان اسرائیلی ها، فردی غیر دوست تصویر کند.
با این حال نتانیاهو و طرفداران ستیزه جوی او نباید هیچ توهمی داشته باشند. بعید است دولت جدید بایدن آنچه را که آنها میخواهند تحقق بخشد، خواسته هایی که شامل تمدید «بندهای غروب» در برجام، محدودیت گذاری بر تولید موشک بالستیک ایران و کاهش نفوذ منطقه ای تهران می شود. اگر دولت آمریکا با موفقیت برجام را احیا کند در آن صورت گزینههای اسرائیل برای اقدام نظامی، محدود خواهد شد، اما اگر برجام احیا نشود و اگر تندروها، در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شوند و برنامه هسته ای ایران را پیش ببرند، در آن صورت این اسرائیل خواهد بود که دست بالا را خواهد داشت.