مجید فراهانی، رئیس کمیته بودجه شورای شهر تهران اعلام کرد که به واسطه وجود انبار نفت در داخل بافت مسکونی شهران، فاجعه ای دهشتناک تر از بیروت در کمین تهران است.
فراهانی در یادداشتی اینستاگرامی با عنوان «فاجعه ای دهشتناک تر از بیروت در کمین تهران» نوشت: «تجربه انفجار بیروت تجربه ای بسیار تلخ و ناگوار بود که تاثیرات منفی آن دهه ها در بطن لبنان خواهد ماند.فراتر از هر حادثه و فاجعه درس آموخته ها وعبرتهای آن باید مورد توجه قرار گیرد. حتما در اقصی نقاط گمرکهای رسمی و یا اسکلههای غیر رسمی، در مناطق ویژه اقتصادی و یا بنادر ساحلی وغیرساحلی کشور انبارهای مشابه انبار مواد شیمیایی بیروت یافت می شود که از این پس باید یه عنوان یک بمب ساعتی نگریسته شود اما علاوه بر اماکن یاد شده انباشت مواد شیمیایی در بطن و مرکز شهرها و اماکن مسکونی خطر آفرین تر است. اینجاست که شناسایی نقاط پرخطر در تهران و دیگر شهرها و احتمال بروز فاجعه و برنامه ریزی برای خروج این بمب های ساعتی از شهر را بایست از دولت ومدیریت شهری طلب کنیم.
عدم رعایت پروتکل های نگهداری و انباشت مواد شیمیایی در شهر می تواند در یک لحظه تمام نظامات یک جامعه و شهر را بر هم بریزد لذا موضوع خروج تاسیسات پرخطر از شهر تهران بیشتر از گذشته باید در دستور کار قرار گیرد و شهرداری با کمک دولت باید برای تحقق آن کمر همت ببندد.فقط به عنوان یک مثال به انبار نفت محله شهران که یک بمب هیدروژنی داخل شهر و روی گسل زلزله مشا بنا شده توجه کنیم. انبار نفت شهران با مخازنی غول پیکر درست در بطن بافت مسکونی شمال غرب تهران در محله شهران قرار گرفته و هر روز حدود سیصد تانکر سی هزار لیتری حمل سوخت از ابر مخازن این انبار نفت بارگیری میکنند و سپس از وسط بافت مسکونی و خیابانها و کوچههای شهران میگذرند و نهایتا وارد بزرگراه میشوند.
سال هشتاد و هفت یکی از این تانکرهای سی هزار لیتری بنزین در بلوار شهران واژگون شد و سوخت آن، اطراف خانههای مسکونی تخلیه شد. 29 فروردین و اسفند سال 85 هم دو حادثه مشابه در شهران رخ داد. یکی اطراف مجتمع کوهپایه و آن یکی در شهر زیبا.مجددا در سال ۹۵ نیز یک تانکر 32 هزار لیتری در میدان دوم شهران واژگون شد و شاید بخت با شهرانیها یار بود که بنزینها روانه فضای سبز شد و درختانش را برای همیشه خشک کرد اما نکته اینجاست که این بخت قرار نیست همیشه یار غار شهران و تهرانیها باشد. فقط کافی است یکی از تانکرها یا خودرو حمل آن هنگام سوخت گیری در کنار مخازن دچار حادثه شود آنگاه با انفجار سریالی مخازن سوخت یکی پس از دیگری فاجعه ای بزرگتر از بیروت به سر تهران می آید.
تصور کنید در زمان بارندگی و وقتی زمین لغزنده است، یکی از تانکرها بر اثر لغزندگی زمین واژگون شود با کوچکترین جرقه آتشی که به راه میافتد مهار نکردنی است. به تعداد تردد تانکرها خطر واژگون شدن آنها وجود دارد و میتوان گفت این خطر هر روز نزدیک سیصد بار شهران را تهدید میکند و هیچکس هم حواسش به جان و مال مردم نیست.
ساخت انبار نفت به سال 1353 برمیگردد قریب به نیم قرن پیش که شهران در حاشیه حریم تهران آن روز بیابانی بیش نبود انبار نفت شهران و مخازن عظیم الجسه آن در بیابان بنا شدند. سالها میگذرد و توسعه شهر اجتنابناپذیر شده و حالا، صحیح یا غلط انبار نفت شهران درست در وسط بافت مسکونی قرار دارد و صدها خانه عمودی با یکی از مهمترین مراکز تأمین سوخت پایتخت همسایه شدهاند. خطر بیخ گوش نه فقط شهرانیها بل تهرانی هاست اما همه ماجرا این نیست و تردد روزانه دهها تانکر 30 هزار لیتری بنزین از دل بافت مسکونی یک روی سکه است و روی دیگر فاجعه قرارگرفتن مخازن عظیم انبار نفت بر روی گسلی است که بر اساس آمار سالهاست که آبستن زلزله ای ویرانگر است که با فعالیت گسل مشا تلفات انفجار انبار نفت در شهران بسی بیش از زلزله تهران خواهد بود. فاجعه بیروت نشان داد مطالبه خروج انبارهای مواد شیمیایی از شهرها همچون خروج انبار نفت از شهران امروز نه یکمطالبه محلی بل مطالبه ای ملی است.»