در حالی که عزیزی خادم سرانجام با رد دعوت دبیرکل ای اف سی برای دیدار با شیخ سلمان، چهره اخموی فوتبال ایران را نیز به سردمداران سیاست زده فوتبال قاره نشان میدهد، مسعود سلطانی فر در این باره گفته است: «تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا ناعادلانه بوده و معترض بودیم و هر چند آنها این تصمیم را قطعی قلمداد کردند، فدراسیون همچنان در شکایت خود پیگیر است. فدراسیون مستمر شکایت خود را دنبال میکند، اما از آن سو تیم ملی و باشگاههای ما هم آماده هستند تا با تمام توان برای نتیجه خوب بجنگند.» اما آیا چنین تصمیمات ناعادلانهای واقعا قابل بازگشت نیست؟ آیا میتوان حق تیم ملی را با شکایات رسمی به محاکم فیفا و دادگاه عالی ورزش ستاند؟ میلیونها هوادار میخواهند بدانند چه راه حلی برای مقابله با این حق کشیهای صریح وجود دارد؟
هرچند در فوتبال ایران هم تصمیمات کلان باید توسط اعضای هیات رییسه گرفته شود ـ که این کار در دوره مهدی تاج عمدتا عملی نمیشد ـ در ای اف سی وضع متفاوت است و تصمیمات مهم هر چند با لابی وسیع، اما بالاخره با رای گیری گرفته میشود. در کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیماتی مثل سلب میزبانی از کشوری در سطح ایران، حداقل در ظاهر با خرد جمعی و رای گیری گرفته میشود و تصمیمی که با رای اکثریت نهایی شود، بازگشت ناپذیر خواهد بود. در نامه اخیر ای اف سی هم به این نکته اشاره شده که شیخ سلمان مرجع انفرادی اتخاذ کننده تصمیم سلب میزبانی از کشورمان نبوده و این تصمیم با رای اعضای کمیته برگزاری به مرحله اجرا رسیده است.
در واقع شیخ سلمان و دارودسته اش بازی را خیلی خوب بلدند و نظر و علاقه خود را در لوای رای جمعی به خورد کشورها میدهند و پای خود را از ماجرا کنار میکشند تا ترکشهای بعدی دامن آنها را آتش نزند. آنها به مرور مجمع و باندی در داخل ای اف سی ساخته اند که هر تصمیمی را به کرسی مینشانند و وقتی صدای مظلوم درآمد، شکایت او را به رای جمعی و مصوبه ارجاع میدهند! درست مانند ماکتی که داخل فوتبال ایران ساخته شد و گروهی اصفهانی با چنبره بر پستهای کلیدی از ریاست گرفته تا دبیرکلی و نایب رییسی و عضویت در هیات رییسه فوتبال و فوتسال و ...، مجال نفس کشیدن به مخالف را نمیدادند و هیچ فکری بدون اشاره و تلنگر آنها به قانون و دستورالعمل و ابلاغ تبدیل نمیشد.
متاسفانه فدراسیون فوتبال ما طی یکی دو سال گذشته در خواب سنگین بوده یا خودش را به خواب زده بود. مهدی تاج عضو ایرانی هیات رییسه فوتبال آسیا هم چنین شرایطی داشت و تمایلی به استفاده از نفوذ احتمالی و حق رای خود در راس هرم مدیریتی AFC برای منافع ملی در او دیده نشد. به همین دلیل در زمانی که فوتبال ایران باید لابی میکرد و با استفاده از قدرت خود مانع چنین تصمیماتی میشد، مشغول درگیریهای داخلی و سودای منفعت شخصی بود. در مقابل اعراب حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان و امارات و بحرین که برای حذف کردن تیم ملی ایران از مسیر جام جهانی لحظه شماری میکنند، فرصت را غنیمت دانسته و ساخت محوری قدرتمند با بهره گیری از غفلت فدراسیون کشورمان در سال قبل، ضربه اساسی وارد کردند.
حالا کاری جز نامه نگاری، اعتراض رسمی و کتبی و نشان دادن نارضایتی از سوی فدراسیون جدید در فوتبال ایران نمانده است. مدیران فدراسیون جدید در پی نشان دادن جدیت خود برای مقابله با تضییع حق میلیونها ایرانی علاقه مند به فوتبال هستند تا خیال خام اعراب برای تکرار رفتار مدیران حرف شنو و حلقه به گوش قبلی را فراموش کنند. آنها بر خلاف رویه قبلی که مهرههای ارشد فوتبال ایران با خوش رقصی مقابل سران AFC دنبال کسب کرسی به مالزی میرفتند، عطای حقوق دلاری و سفرهای لاکچری را به لقایش بخشیده اند و از همین اول کار، تکلیف خود را با دم و دستگاه پرهرج و مرج فوتبال قاره مشخص کرده اند. به قول معروف «یا رومی روم، یا زنگی زنگ»؛ یعنی اگر قرار است شیوخ عرب پنجه خود را به صورت فوتبال ایران بکشند، بد نیست طعم یک زخم کاری از یوزپلنگ ایرانی را نیز بچشند.
حالا با رد ملاقات منامه از سوی رییس فوتبال ایران، حداقل این سیگنال به سران کنفدراسیون فوتبال آسیا فرستاده شده که اگر بخواهند بازیهای کثیف و تکراری خود را علیه فوتبال تراز اول ایران در منطقه غرب و آسیای میانه ادامه دهند، مدیران جدید فدراسیون کشورمان، آماده تغییر معادلات بازی هستند و در این میان شاید با ائتلافهایی تازه، از جمله ساختن جبههای جدید به کمک کشورهای شرق آسیا، قدرت را از دست شیخ بحرینی و سعودیهای همراهش در انتخابات آتی بگیرند. میتوان در این راه روی گزینه دیگری برای ریاست در انتخابات آتی آسیا به اجماع رسید؛ هر نامزدی جز گزینههای سعودی، بحرینی، اماراتی و شرکای آنها. میتوان روی نفوذ رو به پیشرفت فوتبال قطر که به سیاستهای ما نزدیکتر است، حساب باز کرد و یا به حلقه ژاپن و کره جنوبی پیوست و سهم مهمتری از روند تصمیم سازی در فوتبال قاره را تصاحب کرد.
ایران به عنوان یکی از قدرتهای اصلی فوتبال آسیا، تاکنون غول رام و خفتهای برای حاکمان کنفدراسیون فوتبال آسیا بوده که با برای جوایز کوچک و ناچیزی، چون پستهای فردی و عناوین تشریفاتی همچون فدراسیون برتر قاره، دم تکان میداد و برای شیخ سلمان و باندش خطری نداشت، اما حالا وضع فرق کرده و به واقع اعتراض فدراسیون فوتبال ایران، دستاوردی کوتاه مدت برای تیم ملی فوتبال نخواهد داشت و ملی پوشان ما باید با پذیرش شرایط فعلی در خاک بحرین، رقیب و دشمن اصلی خود با همه ترفندها و دسیسها و حیلههای آنها مواجه شوند و در یک جنگ واقعی درون و بیرون زمین فوتبال، بحرین و عراق را شکست داده و جواز حضور در مرحله بعدی را با توان فوتبالی خود کسب نمایند.
تحرکات و دیپلماسی اخیر فدراسیون کشورمان، تنها ناراحتی مجموعه دولت، مردم و فدراسیون فوتبال ایران از تصمیم اتخاذ شده از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا را به این نهاد و البته فیفا مخابره خواهد کرد و شاید موجب شود در ماهها و سالهای آتی در تعیین میزبانی شرایط ایران برای کسب حق مسلم خود با حساسیت بیشتری بررسی شود.
نویسنده: مجید کوهستانی