معمولا در همه نقاط دنیا نیز بازه ابتدایی عملیات بازار باز، گسترده است و به مرور، عرض دالان تنگتر خواهد شد.
سازوکار عملیات بازار باز
عملیات بازار باز از دو هفته گذشته کار خود را آغاز کرد. عبدالناصر همتی در یک یادداشت اینستاگرامی اعلام کرد که در این مدت این عملیات با موفقیت مراحل اولیه و آزمایشی خود را سپری کرده است. رئیسکل بانکمرکزی این عملیات را یک سازوکار پیچیده و فنی توصیف کرد که بهتدریج، نحوه کارکرد آن توسط بانکمرکزی تشریح میشود. رئیسکل بانکمرکزی ابراز خشنودی کرد که برای اولین بار این بانک، مجهز به ابزار مدیریت نرخ سود با استفاده از سازوکار بازار و نه روشهای دستوری، به مدد عملیات بازار باز شده است. در نظامهای بانکی مرسوم بانکهای مرکزی برای مداخله غیرمستقیم در بازار پول عموما از سه ابزار نسبت سپرده قانونی، نرخ تنزیل و عملیات بازار روی اسناد خزانه یا اوراق قرضه دولتی استفاده میکنند. بهطور کلی در ادبیات اقتصادی، دخالت بانکمرکزی در بازار اسناد خزانه یا اوراق دولتی به منظور تنظیم حجم نقدینگی را عملیات بازار باز مینامند. همتی در مورد سازوکار عملیات بازار باز نوشت: «این سازوکار برای کنترل نوسانات نرخ سود در حولوحوش «نرخ سیاستگذاری» بسیار کوتاهمدت در «بازار ذخایر» بانکها استفاده میشود. در این بازار، خرید و فروش قطعی اوراق دولتی و نیز قراردادهای «بازخرید» و «بازخرید مجدد» اوراق دولتی در قالب قواعد مصوب شورای فقهی انجام خواهد شد.» پیشتر در پژوهشکده پولی و بانکی، حسین قضاوی و حسین بازمحمدی، تحقیقی با عنوان «عملیات بازار باز در چارچوب بانکداری بدون ربا» انجام دادند و به تفصیل به شرح عملیات بازار پرداختند.
بانکمرکزی در عملیات خرید بازار باز، سطح ذخایر غیراستقراضی را بالا میبرد و در این حالت، برای اینکه بازار بین بانکی جذابیت داشته باشد، در نتیجه نرخ بهره بین بانکی کاهش مییابد. در زمان فروش بازار باز، بانکمرکزی اوراق را میفروشد و پول را از بازار جمع میکند، در نتیجه نرخ بهره بینبانکی نیز افزایش مییابد. مطابق نظر کارشناسان، عملیات بازار باز میتواند جنبه پویا داشته باشد، به این معنی که بانکمرکزی با توجه به تحلیلهای کلان اقتصادی، تصمیم بگیرد سیاست پولی انقباضی یا انبساطی را پیاده کند. در هنگام سیاست پولی انقباضی، با فروش حجم معینی از اوراق دولتی در بازار اولیه، در یک زمان کوتاه در حد یک ساعت، عملیات فروش بازار باز را فعال میکند و با این کار پایه پولی را منقبض میکند. هرگاه هم نیاز ببیند که پایه پولی باید منبسط شود، عملیات خرید بازار باز را کلید میزند. همچنین عملیات بازار باز میتواند نقش تدافعی هم داشته باشد. مثلا اگر سپردههای دولتی نزد بانکمرکزی کاهش یابد، بانکمرکزی برای ثبات پایه پولی، با استفاده از فروش بازار باز، میزان انبساط پایه پولی از محل برداشت سپردههای دولتی را خنثی میکند. با اثر اضافه برداشت بانکها نیز بانکمرکزی میتواند با استفاده از عملیات بازار باز، نقش تدافعی را برای حفظ ثبات پایه پولی ایفا کند.
رئیسکل بانکمرکزی نیز در همین راستا توضیح داد: «در مواقعی که نرخ سود بالاتر از «نرخ سیاستگذاری» قرار گیرد بانکمرکزی اقدام به خرید اوراق و افزایش عرضه پول میکند و برعکس، هنگامی که نرخ سود پایینتر از «نرخ سیاستگذاری» بیاید، اقدام به فروش اوراق و کاهش عرضه پول میکند.» نرخ سیاستگذاری نرخی است که سیاستگذار پولی با استفاده از آن اهداف کلان اقتصادی در قالب رکود یا تورم را دنبال میکند. با این نرخ، بانکمرکزی به تامین نقدینگی بانکها در بازار بین بانکی و به نوعی به تامین مالی کلیه فعالیتهای اقتصاد نظم میدهد. اما بانکمرکزی برای کنترل حجم نقدینگی، نیاز به دو ابزار دیگر هم دارد؛ در واقع نرخ سیاستگذاری باید بین یک دالان قرار گیرد که دارای کف و سقف مشخصی است.
کف و سقف دالان
دو ابزار دیگر بانکمرکزی در عملیات بازار باز نرخ کف و نرخ سقف است. با این سه ابزار، انتظار فعالان اقتصادی و نرخ بهره اقتصاد کنترل میشود. رئیسکل بانکمرکزی با اعلام اینکه «دالان نرخ سود بین بانکی» در این بانک تعریف شده است، نوشت: «در این دالان، نرخ «کف دالان» نرخ پسانداز منابع بانکها نزد بانکمرکزی، نرخ «سقف دالان»، نرخ تنزیل مجدد نهایی است. «نرخ سیاستگذاری» همان نرخ میانه دالان است. هدف بانکمرکزی به ثبات رساندن نرخ مبادلات بین بانکها، در حولوحوش نرخ سیاستگذاری است.» به بیان دیگر، کف دالان، نرخ سودی است که بانکها نزد بانکمرکزی سپردهگذاری میکنند. برخی روایتها حاکی از این است که نرخ سود سپردهگذاری در بانکمرکزی در حد ۵/ ۰ درصد است. البته روایتهای دیگر این نرخ را زیر ۵ درصد تخمین میزنند. در هر حال کف دالان مورد بحث، دورقمی نیست. اما سقف کانال در چه سطحی قرار دارد؟ هزینه اولیه استقراض از بانکمرکزی نرخ بهرهای است که بانکمرکزی بر اینگونه وامها بار میکند و از آن با عنوان نرخ تنزیل یاد میشود. اما نرخ تنزیل مجدد نهایی، نرخی است که بانکمرکزی در شرایط اورژانسی اوراق را از بانکها خریداری میکند که کمی بیشتر از نرخ اسمی اوراق دولتی خواهد بود. فرضا اگر بانکی اوراق دولتی را خریداری کرده باشد و نیاز فوری به نقدینگی داشته باشد که از طرق دیگری قابل تامین نباشد، در این حالت بانکمرکزی اوراق را با نرخ تنزیل جدیدی از بانک میخرد تا نیاز اورژانسی به نقدینگی برطرف شود. اگر درحالحاضر نرخ اسناد خزانه در حدود ۲۰ درصد باشد، احتمالا نرخ تنزیل مجدد نهایی در حد ۲۳ یا ۲۴ درصد خواهد بود. پس سقف کریدور نرخ سود بین بانکی، احتمالا از ۳۰ درصد کمتر خواهد بود و به میزان جریمه اضافهبرداشت بانکها که درحالحاضر در حدود ۳۴ درصد است، نخواهد رسید. با این چارچوب، بانکمرکزی قادر خواهد بود تامین مالی را در اقتصاد در بین خطوط قرمز سیاستیاش نگه دارد.
زمان مداخله بانکمرکزی: به گفته همتی، بانکمرکزی تنها زمانی در بازار دخالت میکند که نرخ بین بانکی از نرخ سیاستگذاری «فاصله معناداری» پیدا کند. این دخالت میتواند با خرید، فروش، خرید مجدد، یا معکوس خرید مجدد انجام گیرد. بانکمرکزی، با لحاظ تورم هدف، نسبت به تعیین دالان نرخ سود و بالطبع، عملیات بازار باز اقدام می کند. همتی به فعالان بازار و بانکها توصیه کرد که داراییهایی غیرنقد خود را به اوراق دولتی تبدیل کنند تا بتوانند فعالانه در بازار بین بانکی حضور داشته باشند و از مزایای آن بهرهمند شوند. او تصریح کرد بانکمرکزی در پی تغییر کانال انتقال سیاست پولی، در کنار اصلاح و سالمسازی ترازنامه بانکهاست. یکی از پیشنیازهای موفقیت عملیات بازار باز، تعمیق بازار بدهی است که نیاز به حضور پررنگ فعالان اقتصادی و بانکها دارد و دعوت رئیسکل بانکمرکزی از بازیگران این بازار نیز با همین هدف صورت گرفته است.