ویدیوی منتشر شده مربوط به بخشی از بازدید چهار روز پیش رهبر انقلاب اسلامی از نمایشگاه توانمندیهای تولید ایرانی و غرفه مربوط به شرکت ملی نفت بود.در این فیلم دیده میشود که محسن خجستهمهر، معاون وزیر نفت و رئیس شرکت ملی نفت ایران و جواد اوجی وزیر نفت در دو سوی رهبر انقلاب ایستادهاند و به ایشان در مورد میدان نفتی و فعالیتهای دانشبنیان در آنها توضیح میدهند.در بخشی از ویدیو گفته میشود که «بعد از خروج توتال، شرکت پتروپارس ما توانست بهرهبرداری اولیه را شروع کند… »
در ادامه این مبحث وقتی از تیم وزارت نفت درباره میدان نفتی یاران و نحوه بهرهبرداری از آن سوال میشود، خجستهمهر میگوید که بهرهبرداری از این میدان برعهده شرکت پرشیا است و جواد اوجی، وزیر نفت دولت رئیسی، در ادامه با افتخار بسیار و سر بر افراشته میگوید که این شرکت یکی از زیرمجموعههای ستاد اجرایی فرمان امام است و فاز یک و دو بهرهبرداری از میدان نفتی یاران در قراردادی مجددا به ستاد سپرده شده است. اینجاست که ناگهان ورق بر میگردد و بازی عوض میشود آنها تذکر سنگینی از رهبری میگیرند که مگر ستاد اجرایی فرمان امام بخش خصوصی است؟ باید کار را به بخش خصوصی بسپرند.
اوجی ناگهان برآشفته میشود و پس از تذکر رهبری چنان هول میشود که ایشان را آقای دکتر صدا میزنند! و بعدتر با شتاب بیشتر نیز میگوید که کار دست بخش خصوصی است، اما اینطور جواب میگیرد: «بسپرید به بخش خصوصی، ستاد اجرایی که بخش خصوصی نیست.» البته که در آخر ویدئو نیز صدایی میگوید که در دل این مجموعهها بخش خصوصی هم هست بخشهای غیردولتی نیز…!
اما احتمالا با پخش و البته استقبال گسترده از این ویدیو شاید تا همین جا نیز مشخص شده باشد که چرا انتشار این فیلم خاص از این دیدار این همه دارای اهمیت شده است.
شاید مهمترین اهمیت این ویدیو را باید تاکید جدی رهبر معظم انقلاب بر واگذاری کارها به بخش خصوصی دانست. واگذاری که به نظر میرسد حالا دیگر روزهاست به فراموشی سپرده شده و همین فراموشی نیز باعث دستبهدست شدن این ویدیو در شبکههای اجتماعی و رسانهها شد. انتشار مدام آن نیز شاید به نوعی همین اعتراض به روند برون سپاری پروژهها توسط وزارت نفت و مجموعه دولتها در سالهای اخیر بوده است.کما اینکه باید توجه داشت که شخص محمد مخبر که اکنون معاون اول رئیس دولت در کابینه است نیز از سال ۱۳۸۶ تا سال ۱۴۰۰ ریاست ستاد اجرایی را برعهده داشت و با انتصاب به عنوان معاون اول و در آذر سال ۱۴۰۰، اعضای هیات امنای ستاد اجرایی فرمان امام، عارف نوروزی را به عنوان سرپرست این ستاد انتخاب کردند و در نهایت از ۷ آبان سال ۱۴۰۲ یعنی دو سال بعد از حضور محمد مخبر در کابینه بود که سید پرویز فتاح به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام منصوب شد.
ستاد اجرایی و دستهایی در کار
البته که حالا نیز ستاد اجرایی که خیلیها بعد از ماجرای کرونا و واکسن برکت (بنیاد برکت زیرمجموعه ستاد است) با آن آشنا شدند نیز یکی از اصلیترین و بزرگترین مجموعههای اقتصادی ایران است که نه در فهرست شرکتهای خصوصی جا میشود و نه زیرمجموعه نهادهای عمومی قرار میگیرد.کما اینکه باید توجه داشت که این مجموعه مالک چند ده شرکت بزرگ و بنیاد مهم اقتصادی است. البته که ستاد اجرایی در سالهای اخیر چنان در اقتصاد کشور بزرگ شده که تنها در حوزه نفت مالک ۱۰ شرکت نفتی است از جمله همین شرکت توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا که در فیلم به آن اشاره میشود و ستاد اجرایی مالک صددرصد سهام آن محسوب میشود و مشخص نیست در این شرایط چطور این شرکت خصوصی محسوب میشود.
کما اینکه ، پیش از این نیز بهرهبرداری از میدانهای کوپال و مارون نیز به ستاد اجرایی فرمان امام سپرده شده بود، اما کار تا سال ۹۹ چندان پیش نرفت. در تیرماه سال ۹۹ کار رسما کلید خورد و میدان نفتی یاران در ۱۳۰ کیلومتری جنوب غربی اهواز و غرب میدان آزادگان جنوبی قرار دارد و با میدان مجنون عراق مشترک است. البته که مدیرعامل کنونی شرکت پرشیا نیز چهره بسیار مهمی است. سید جعفر حجازی که او را در دولتهای نهم و دهم به عنوان استاندار خوزستان میشناختیم و از فرماندهان قدیمی سپاه و از چهرههای مدیریتی خوزستان است.
انتقادی که همیشه به قراردادهای نفتی وارداست
مساله انتقاد به قراردادهای نفتی که توسط وزارت نفت به ستاد اجرایی فرمان امام و یا قرارگاه خاتم سپرده میشود البته که بار اول نیست که مطرح شده بلکه بارها نیز پیش از این انتقاداتی در این رابطه مطرح شده بود، انتقاداتی که البته نه فقط مجموعه وزارت نفت بلکه کل قراردادهای عمرانی کشور را در بر میگرفت. اکنون عملا از حوزه راهسازی تا عمران و ساخت و ساز و حتی شاید انبوه سازی در حوزه شهرهای جدید بتوان تنها ردپای چند شرکت خاص را مشاهده کرد. چند شرکت و سازمان و شاید هلدینگ خاص که عملا نه اکنون خصوصی محسوب میشوند و نه به حوزه عمومی مرتبط هستند. وزارت نفت نیز البته که اکنون تشر سنگین را شنیده است، اما باید دید آیا بعد از این تشر توجهی به بخشهای خصوصی خواهد کرد یا خیر؟
البته که باید تذکر داد که چطور در دستکم دو دهه اخیر با بی توجهی به بخش خصوصی، این بخش هر روز در فشار بیشتر فرو رفته و هر بار از توان آن کاسته شده است، چنان که بخشی از فعالین بخش خصوصی عملا ایران را ترک کرده اند و به کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عمان و امارات و حتی در شمال کشور به سراغ ترکیه رفته اند.در این میان، اما پرسش دیگر این است که آیا دستکم در حوزه نفتی شرکتهای خصوصی وجود دارند که بتوانند جایگزین ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و یا قرارگاه خاتم شوند؟
در پاسخ باید گفت بله، دستکم میتوان شرکتهای پتروپارس، مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) که یک شرکت بورسی است، شرکت انرژی دانا، شرکت توسعه پترو ایران، گروه مپنا (شرکت نفت و گاز مپنا)، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران یا همان ایدرو، اشاره کرد.هر چند که شاید اگر به دنبال ریشههای این شرکتها و هلدینگهای نفتی باشیم در نهایت با شگفتی متوجه اینکه بیشتر آنها در بهترین حالت خصولتی هستند نیز مواجه خواهیم شد، اما باز هم باید به آن ضرب المثل ایرانی ارجاع داد که باز هم «کاچی به از هیچی» .
از سوی دیگر باید توجه داشت که با توجه به آنچه در این سالها بر سر بخش خصوصی آمده و بیش از همه بی توجهیهای رخ داده در ایجاد فضای کار و فعالیت برای بخش خصوصی واقعی در کشور، وضعیت این بخش حالا از همیشه بدتر است. اکنون امید است با توجه به تذکر جدی داده شده توسط رهبر انقلاب به دستگاههای مربوطه، نه فقط وزارت نفت بلکه وزارتخانه هایی چون مسکن و راهسازی، وزارت کار و سایر دستگاههای مربوطه به رسالت اصلی خود بازگردند و بخش حقیقی خصوصی را وارد مراودات عمرانی کشور کنند تا شاید این بخش نفسی تازه برای تنفس بهتر بیابد.