این تصاویر که موید مرگ دریاچه ارومیه است درحالی منتشر شده که شهریورماه امسال سخنگوی صنعت آب مدعی شده بود: «دریاچه ارومیه خشک نشده و شایعاتی که در خصوص خشک شدن کامل دریاچه ارومیه منتشر شده، صحت ندارد و هماکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که در سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹سانتیمتر بیشتر از سال ۱۳۹۴ و وضعیت دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۴ بهتر است چنانکه در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که این نشاندهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»
طبق آخرین گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف با عنوان «آنالیز تراز، سطح و حجم دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهوارهای» که آبان امسال منتشر شده و نسخهای از آن هم به دست خبرنگار اعتماد رسیده، تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۴ تا سال ۱۴۰۲ با استفاده از ماهواره LANDSAT مورد بررسی قرار گرفته است. به استناد دادههای این گزارش، آبان سال ۱۳۹۴ دریاچه ارومیه به بدترین وضعیت رسیده بود و سطح آب آن به ۶۹۳ کیلومتر مربع کاهش یافته بود اما به فاصله یکسال و به دنبال آغاز فعالیت کارگروه نجات دریاچه ارومیه از سال ۱۳۹۲، سطح آب دریاچه به ۲۰۸۹ کیلومتر مربع افزایش یافت اگرچه در آبان ۱۳۹۶ هم باز کاهش ۵۰۰ کیلومتر مربعی سطح آب دریاچه نسبت به سال پیش از آن ثبت شده اما دو سال بعد و در آبان ۱۳۹۸ سطح آب دریاچه به ۳۱۰۲ کیلومتر مربع رسیده که نشان از تاثیر اقدامات احیا دارد. اما تصاویر سالهای بعد، دیگر امیدوارکننده نبوده و در آبان ۱۴۰۰ حدود ۹۰۰ کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سالهای بعد هم ادامه داشته تا در آبان ۱۴۰۱، سطح آب دریاچه به کمتر از ۸۸۰ کیلومتر مربع رسیده است. با استناد به آخرین نتایج رصد وضعیت دریاچه ارومیه میتوان گفت که ظرف ۲۵ سال اخیر و از سال ۱۳۷۷ تاکنون، به میزان ۹۷ درصد از سطح آب دریاچه ارومیه کاسته شده است.
نویسندگان این گزارش هم با نگاهی به همین تصاویر ماهوارهای، امید بستن به احیای دریاچه به دلیل مشکلات ناشی از سوءمدیریتها و تامین نشدن اعتبارات مورد نیاز احیا را بیفایده دانسته و نوشتهاند: «اگرچه بررسیهای دقیق کارشناسی با اجماع محققین حوزههای مختلف دانش بر این باور بودند که تحقق احیای دوباره دریاچه ارومیه در یک بازه زمانی ۱۰ ساله امکانپذیر است، لکن به دلیل نبود امکان تامین کامل و به موقع اعتبارات دولتی جهت پروژههای مورد نیاز از یک سو و نارساییهای ساختاری در دستگاههای مجری – بهطور اخص؛ وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست – برنامه با تاخیری سهساله مواجه شد. با وجود تمامی این شرایط، وضعیت دریاچه ارومیه ابتدا در سال ۱۳۹۶ شمسی تثبیت شد به این معنا که خطر خشکی کامل دریاچه رفع شد و شواهد بهبود در شرایط دریاچه مشاهده شد و پس از آن، تا سال ۱۳۹۹ در مسیر برنامههای احیا قرار گرفت؛ وقایعی که تاییدی مجدد بر این واقعیت بودند که همانگونه که انسان در خشک شدن دریاچه ارومیه نقش اصلی را داشته، در بازگرداندن شرایط به وضعیت پیشین نیز نقش کلیدی را بر عهده دارد.پس از سال ۱۳۹۹ شمسی تاکنون به دلیل تضعیف چارچوبهای نظارتی بر مصارف آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و تعلل در بهرهبرداری از پروژههای سختافزاری به اتمام رسیده به منظور احیای دریاچه ارومیه، مجددا شرایط دریاچه در وضعیت بحران قرار گرفته و تمامی نگرانیهای بهداشتی سلامتی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی که در سال ۱۳۹۳ نسبت به موضوع دریاچه ارومیه وجود داشت، دوباره رخنمون شده به نحوی که در دورههای مقایسهایهفتساله، تراز دریاچه ارومیه طی سال آبی ۸۰ -۱۳۷۹- تا ۸۶- ۱۳۸۵ ، با بارش متوسط سالانه ۳۴۲ میلیمتر، ۱۰۳ سانتیمتر کاهش تراز، طی دوره هفت ساله ۸۷- ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۳-۱۳۹۲، با بارش متوسط ۳۰۴ میلی متر، ۲۷۵ سانتیمتر کاهش تراز و در دوره هفتساله اجرای اقدامات طرح ملی نجاتدریاچه ارومیه بین سالهای ۹۴- ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ با بارش متوسط ۳۲۷ میلی متر، ۶۱ سانتیمتر افزایش تراز در پایان سال آبی داشته است.در ادامه نیز طی دوسال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ و ۱۴۰۲-۱۴۰۱ مجددا دریاچه ارومیه با شدت یافتن افت تراز و کاهش ۸۳ سانتیمتری در دوسال اخیر مواجه شده است. با استفاده از تصاویر ماهوارهای Landsat و توسعه کد GEE مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ آبانماه سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۲، نتایج سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است.»
نویسندگان این گزارش همچنین نوشتهاند: «نگرانی عمده در موضوع فعالیت برای احیای دریاچه ارومیه معطوف به این است که روند اقدامات انجام شده، همواره سیر به جلو ندارد و تغییر در مدیران عالی و مدیران میانی به تغییر در پارادایم فکری منجر شده و در نتیجه رویکردهای چندگانه و عمدتا غیرعلمی و فرافکنانه اتخاذ میگردد. امری که جز به تعویق افتادن امر احیای دریاچه ارومیه، به تبعات گسترده بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی منجر شده و به سرمایهسوزی اجتماعی در افکار عمومی منتهی میگردد.نکته دیگر آن است که در ایران، موضوع خشک شدن دریاچهها و تالابها منحصر به دریاچه ارومیه نیست. در چند دهه گذشته، شادگان، هورالعظیم، بختگان، تشک، پریشان، هامون، جازموریان، گاوخونی و دهها دریاچه و تالاب دیگر در نقاط مختلف کشور با چالشی مشابه مواجه بوده و هستند. لکن آنچه دریاچه ارومیه را در میان آنها به یک موضوع با اولویت بسیار بالا تبدیل میکند دو موضوع است؛ وسعت بسیار زیاد دریاچه ارومیه که مساحتی بالغ بر ۵۷۰ کیلومتر مربع در محدوده پارک ملی تقریبا برابر با وسعت استان البرز است که بستر خشکشده آن را به یک کانون بسیار بزرگ تولید گردوغبار در محدوده شمال غرب تبدیل میکند و همچنین، نمکی بودن بستر خشک شده دریاچه ارومیه که خسارات بهداشتی، صنعتی، اجتماعی و اقتصادی متعاقب بروز توفانهای گردوغبار برخاسته از آن را تشدید کرده و غیرقابل جبران میکند.»
از دیگر تصاویر این گزارش، روند تغییرات تراز دریاچه ارومیه در فاصله سال ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۲ است که شیب نگرانکنندهای دارد و محققان در تحلیل نتایج این تصویر اشاره میکنند که در طول یکسال اخیر، دادههای زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه منتشر نشده و به همین سبب، محققان با معادلسازی اطلاعات موجود از سنوات قبل، این نمودار را ترسیم کردهاند و در ادامه، نوشتهاند: «با توجه به عدم انتشار دادههای زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه در یکسال اخیر با بهرهگیری از ترازهای برداشت شده زمینی در سنوات قبل و داشتن مساحت معادل آنها و یافتن مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ مدنظر در بازه سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ که با استفاده از سنجش از دور گردآوری شدند، ترسیم نمودار حال حاضر ممکن شد. بنا بر گفتوگوی خبری دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با برنامه تلویزیونی تهران۲۰ در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۲ تراز دریاچه ارومیه در این روز برابر با ۱۲۶۹,۸۰ متر از سطح دریاهای آزاد عنوان شده که کمترینتر از ثبت شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۵ تاکنون بوده است.»
از دیگر تصاویر این گزارش، نموداری است که تغییرات حجم دریاچه ارومیه بر حسب میلیون متر مکعب در فاصله سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ را نشان میدهد که به استناد این تصویر، بیشترین حجم آب دریاچه در سال ۱۳۹۸ با ذخیره ۵۷۱۹ میلیون متر مکعب و سال ۱۳۹۹ با ذخیره ۵۴۶۷ میلیون متر مکعب بوده و محققان در تحلیل این نمودار گفتهاند: «تا پیش از سال جاری، کمترین میزان حجم ثبت شده آب برای آبانماه در دریاچه ارومیه مربوط به سال ۱۳۹۴ (۴۴۰ میلیون متر مکعب) بوده ولی با توجه بهشدت افت تراز دریاچه ارومیه در دوسال اخیر، حجم کنونی آب داخل دریاچه ارومیه کمتر از میزان آن در تاریخ مشابه سال ۱۳۹۴ شده است. برآورد میشود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»
روند کاهشی بارش حوضه آبریز دریاچه ارومیه در ۵۰ سال اخیر به عنوان عامل تاثیرگذار در خشک شدن دریاچه هم، در این گزارش مورد توجه قرار گرفته و نمودار مربوط به این روند نشان میدهد که از سال ۱۳۵۲ تا سال ۱۳۷۱ روند بارش در این حوضه، کاهش نسبی داشته اما در فاصله سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴، وضعیت بارش بهبود نسبی یافته تا اینکه از سال ۱۳۷۴ کاهش بارش، شیب بسیار تندی داشته و از سال ۱۴۰۱ تاکنون هم به پایینترین میزان در ۵۰ سال اخیر رسیده است. محققان در تحلیل این روند نوشتهاند: «همچنان و با وجود اذعان به اثرات گستردهتر عوامل انسانی اعم از توسعه روزافزون مصارف بخشهای مختلف، به خصوص مصارف بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، در برخی اظهارنظرات افزایش یا کاهش تراز دریاچه ارومیه در برخی دورههای عملکردی، به تغییرات شگرف بارش یا دما نسبت داده میشود. بنا بر آخرین گزارش منتشر شده توسط سازمان هواشناسی میتوان به چند گزاره دست یافت؛ در دورههای مقایسهای هفت ساله تراز دریاچه ارومیه طی سال آبی ۸۰-۷۹۱۳تا ۸۶-۸۵۱۳، با بارش متوسط سالانه ۳۴۲ میلی متر شاهد ۱۰۳ سانتیمتر کاهش تراز طی دوره هفت ساله ۸۷-۱۳۸۶۱۳تا ۱۳۹۳-۱۳۹۲ ، با بارش متوسط ۳۰۴ میلیمتر کاهش ۲۷۵ سانتیمتر کاهش تراز و در دوره هفتساله اجرای اقدامات طرح ملی نجات دریاچه ارومیه بین سالهای۹۴-۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با بارش متوسط ۳۲۷ میلیمتر شاهد ۶۱ سانتیمتر افزایش تراز در پایان سال آبی بوده است. در دوره پیوسته افت تراز دریاچه ارومیه بین سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۳ تراز این دریاچه بهطور متوسط سالانه ۴۰ سانتیمتر افت داشته است. طی دو سال آبی، اخیر مجموعا تراز دریاچه ارومیه ۸۳سانتیمتر کاهش یافته است. بارش سال آبی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به لحاظ رتبه در بین سالهای کم بارش حوضه آبریز دریاچه ارومیه، طی ۵۰ سال اخیر رتبه ۱۲ را به خود اختصاص داده است. به لحاظ متوسط دما سال آبی ۹۷-۹۶۱۳گرمترین سال آبی ۵۰ سال اخیر بوده است.»
تداوم هشدارها درباره تاثیر خشکشدن دریاچه بر سلامت اهالی منطقه
تبعات و خسارات جانی متعاقب خشک شدن دریاچه ارومیه ظرف سالهای اخیر بارها از سوی کارشناسان و فعالان محیط زیست و سلامت مورد هشدار قرار گرفته است. در گزارشی که دی ۱۴۰۱ در مجله نیچر و با همکاری مشترک بختیار فیضیزاده و سمیرا پورمرادیان از دانشگاه تبریز، توبیا لیکس (از دانشگاه کاتالونیا) و داوود عمرزاده (از دانشگاه برلین) نوشته شده، محققان در بررسی «اثرات بهداشتی کوچک شدن دریاچههای فوق شور» با استناد به نتایج مطالعهای که در شهرستان شبستر و در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ انجام دادهاند، نوشتهاند: «شهرستان شبستر در شمال دریاچه ارومیه قرار دارد. در سالهای اخیر تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه باعث ایجاد کانونهای نمک در نواحی جنوبی و جنوب غربی شهرستان شبستر و همچنین، خشکی خاک، جنگلزدایی و افزایش دمای هوا شده علاوه بر اینکه گرد و غبار منتقل شده و پراکندگی ذرات معلق هم بهطور بالقوه، سلامت تنفس و گردش خون را به خطر میاندازد. مطالعات اولیه بر تحلیل خشکی دریاچه و مسائل زیست محیطی مربوط به آن نشان میدهد که مداخله عوامل انسانی و تغییرات آب و هوایی، بهطور همزمان در خشکی دریاچه نقش داشته به این معنا که گسترش کشت محصولات آببر با نیاز آبی بالا مانند پیاز، گوجهفرنگی و هندوانه، سدسازی و انحراف و برداشت آب به عنوان عوامل اصلی در خشکسالی دریاچه نقش داشته علاوه بر اینکه با توجه به کاهش بارندگی در سالهای اخیر، استفاده از آب برای کشاورزی و ساخت سازههای هیدرولیکی، به کاهش سطح دریاچه منجر شده و همچنین، تغییر اقلیم از طریق افزایش دما و خشکی نیز در دهههای گذشته در کاهش سطح آب دریاچه موثر بوده چنانکه از سال ۱۳۷۹، به موازات کاهش بارش سالانه، میانگین دمای سالانه هم رو به افزایش بوده است… .
مطالعات قبلی همچنین تایید کرد که خشکسالی، منجر به پراکندگی نمک و غبار در هوا میشود. بنابراین هنگامی که منابع جریان شور در اطراف دریاچه در فصل بارانهای موسمی فعال میشوند، موجی از غبار نمک را در هوا منتشر میکنند که میتواند به شهرهای مجاور برسد. با توجه به اینکه جهت باد غالب در شبستر به سمت غرب است، مناطقی که در جهت وزش باد قرار گرفتهاند و به خصوص، نواحی ساحلی و حتی داخلی شبستر در معرض خطر جدی نفوذ نمک قرار دارند چنانکه شهرهای شبستر، وایقان و شندآباد از مناطقی هستند که با خطر بالای ناشی از پراکندگی نمک و گرد و غبار مواجهند، چون در نواحی شمالی دریاچه ارومیه قرار دارند و از این رو تحتتاثیر شرایط اقلیمی محلی موسوم به نسیم دریایی هستند. نسیم دریایی، باد محلی است که از دریاچه به خشکی میوزد و میتوان انتظار داشت که شرایط این منطقه در سالهای آتی، یک تهدید جدی برای سلامت ساکنان شهرستان شبستر باشد… . بین پراکندگی ذرات نمک در هوا و خشک شدن دریاچه، رابطه مستقیمی وجود دارد؛ ذرات معلق در هوا با بیماریهای جدی مرتبط هستند، زیرا میتوانند به راههای هوایی و تنفسی نفوذ کنند و به سرعت به جریان خون برسند. انتشار نمک به دنبال خشک شدن دریاچه، منجر به شوری خاک، خشک شدن باغات این مناطق و آلودگی آبهای زیرزمینی با فلزات سنگین شده چنانکه بر اساس برخی مطالعات، غلظت آلایندههای آبهای زیرزمینی شهرستان که منبع شرب محسوب میشود، بالاتر از استانداردهای مورد توصیه سازمان بهداشت جهانی است … . خشکی دریاچه بهطور قابل توجهی در افزایش فشار خون اهالی منطقه نقش داشته است. طبق بررسی بر ۱۲ هزار نفر از جمعیت شهرستان شبستر، تعداد بیماران مبتلا به فشار خون بالا، از ۲٫۰۹ درصد (۲۵۰ نفر) در سال ۲۰۱۲ به ۱۷٫۹۵ درصد (۲۱۵۳ نفر) در سال ۲۰۱۷ و ۱۷٫۳۹ درصد (۲۰۸۶ نفر) در سال ۲۰۱۸ و ۱۹٫۵ درصد در سال ۲۰۱۹ (۲۳۴۰ نفر) افزایش یافته و در سال ۲۰۲۰ به ۱۶٫۰۵ درصد (۱۹۲۵ نفر) رسیده در حالی که تاثیرات مخرب بر سلامت مردم، در مناطق مسکونی نزدیک به دریاچه بیشتر بوده و این نتایج نشان میدهد که افزایش تعداد مبتلایان پرفشاری خون، مصادف با گسترش عمق نمکزارها در دریاچه بوده است. نتایج این مطالعه، نشاندهنده رابطه مستقیم بین خشک شدن دریاچه و شیوع فشار خون و افزایش درصد مبتلایان پرفشاری خون در مناطق اطراف است علاوه بر اینکه سرعت و جهت باد از سمت دریاچه هم با تعداد بیماران مبتلا به فشار خون در ارتباط است. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که تعداد بیماران زن مبتلا به فشار خون، بالاتر از تعداد مردان مبتلاست علاوه بر اینکه تمام مبتلایان در گروه سنی ۳۵ تا ۷۰ سال بودند. بررسی میدانی و مصاحبه ما با ساکنان محلی نشان داد که به دلیل تاثیرات شدید خشکسالی دریاچه بر فعالیتهای کشاورزی در دهههای گذشته، نسل جوان این منطقه در جستوجوی شغل و کیفیت زندگی بهتر، به تبریز، تهران و سایر شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند که این مساله هم به دلیل شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی در اطراف شهرهای مقصد مهاجرت، طی سالهای گذشته به یک چالش جدی برای شهرهای میزبان مانند تبریز و ارومیه تبدیل شده و بهطور مشخص، توسعه نامتوازن در شهرستان تبریز را رقم زده است.»