ماجرا از جایی آغاز شد که برخی رسانهها خبر دادند بازی استقلال و صنعت نفت آبادان از هفته نخست لیگ برتر بدون حضور تماشاچی برگزار میشود و سپس اعلام شد که از ۷۰درصد ظرفیت ورزشگاه استفاده میشود. پیش کشیده شدن بحث احتمال بدون تماشاچی بودن بازی از آنجایی که مسائلی نظیر بیماری یا نگرانی امنیتی خندهدار به نظر میرسید تنها به یک نقطه ختم میشد؛ حضور زنان در استادیوم. مسالهای که قبلا حل نشده بود و در دو ماه تعطیلی مسابقات هم حل نشده باقی ماند. درنهایت روز گذشته خبر رسید بازی افتتاحیه پرسپولیس در ورزشگاه آزادی نیز بدون حضور تماشاچی است و دلیل آن هم بحث حضور زنان است. البته که حالا هفته اول مسابقات لیگ، به بهانه گرمای هوا و با تعطیل شدن کل کشور توسط دولت به تعویق افتاده است.
روز یکشنبه مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال به صراحت گفت حضور زنان در استادیوم باید انجام شود و حتی ممکن است به خاطر این مساله بازیها به تعویق بیفتد. از سمت دیگر محمدرضا کشوری فرد با ارسال نامهای به مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال باتوجه به ایمیل ارسالی فیفا درخصوص الزام ورود بانوان به ورزشگاهها در مسابقات لیگ برتر خواستار تعیین تکلیف و کسب مجوز از مراجع ذیصلاح برای حضور بانوان تماشاگر در لیگ برتر شد.
در متن این نامه که دراختیار رسانهها قرار گرفت، آمده است: همانطور که استحضار دارید ورود بانوان حتی به صورت محدود از مواردی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای اعتباربخشی مسابقات رسمی الزام نموده است و مراتب را در تاریخ ۶/۷/۲۰۲۳ با موضوع Follow up regarding women’s access to stadium به فدراسیون فوتبال اعلام کرده است. با عنایت به اینکه در مورخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ وفق برنامه ابلاغی مسابقات لیگ برتر شروع میگردد و عدم اجرای دستورالعمل باعث بیاعتباری مسابقات رسمی و داخلی و حتی مشکلاتی برای تیمهای ملی خواهد بود و از آنجا که در برخی استانها مسابقات محلی پذیرش آن را مستلزم هماهنگیهای قبلی میدانند لذا خواهشمند است ضمن ارجاع موضوع به مقامات ذیصلاح مساعدت فرمایید این موضوع تعیین تکلیف و مراتب به سازمان لیگ در اسرع وقت امر به ابلاغ گردد. تاریخ این نامه مربوط به هشتم مرداد امسال یعنی روز یکشنبه گذشته میشود.
از اظهارات مهدی تاج و نامه سازمان لیگ و اخباری که در مورد بدون تماشاچی شدن بازی صنعت نفت و استقلال و همچنین پرسپولیس آلومینیوم مطرح شد، میتوان به راحتی نکات زیر را استخراج کرد و البته چند سوال ساده را پرسید:
۱-بارها و بارها در روزنامه اعتماد نوشتیم که فیفا و ایافسی روی ورود زنان به استادیوم حساسیت ویژهای پیدا کردهاند و این مساله باید به نحوی حل شود و درنهایت با نامهای که سازمان لیگ منتشر کرد صحت تمام آن اخبار که بعضا با مخالفت یا تکذیب برخی همراه میشد به اثبات رسید.
۲-گزارشهایی که در روزنامه اعتماد در مورد دلیل اصلی بدون تماشاچی شدن بازیها در ایام پساکرونا و پسااعتراضات منتشر و در آن اعلام شد مشکل ورود زنان به استادیوم باعث خالی ماندن سکوهای استادیومها شده، تایید شد. در آن زمان مقامات فدراسیون فوتبال با بهانه قرار دادن کرونا و بعد مسائل امنیتی از حضور تماشاچیان در استادیوم ممانعت به عمل میآوردند.
۳-از آنجایی که در یک مقطع کوتاه ورود زنان برای دو بازی در استادیوم آزادی صورت گرفت و این مسیر ادامه پیدا نکرد و حالا هم با چالش مواجه شده به نظر میرسد نهادهایی در خارج از فوتبال بعد از همان تجربه کوتاه نمیخواهند اجازه دهند چنین روندی تکرار شود.
۴-دیگر جای هیچگونه بحثی نیست که فیفا و ایافسی نمیپذیرند مسابقات باشگاهی ایران در هیچ شهری و برای هیچ تیمی بدون حضور زنان برگزار شود. در واقع این دو نهاد ناظر بر فوتبال میخواهند حق دسترسی زنان به استادیوم بدون هیچ قید و شرطی انجام بگیرد. البته با ملاحظات خاص و تلاش برای درک شرایط ایران.
در عین حال که باید از برخی مقامات تصمیمگیر در این زمینه پرسید که واقعا تا کی میخواهند به این موش و گربه بازی ادامه بدهند و چرا یکبار برای همیشه تکلیف مسالهای به این سادگی را حل نمیکنند، باید از مقامات فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هم پرسید آیا خیلی دیر به یادشان نیفتاده که باید برای حضور زنان در استادیوم در فصل جاری رایزنی میکردند؟ آیا به نظر سازمان لیگ ارسال نامه در تاریخ هشتم مرداد درحالی که مسابقات از ۱۲ مرداد شروع میشود، منطقی است؟(البته تا پیش از تعویق شروع بازی ها به دلیل گرمای هوا) آقای تاج جواب بدهد که چرا وعدهای که در زمان ورود به انتخابات مطرح کرده بود و در چند ماه گذشته بارها گفته بود حل شده هنوز مساله است؟ ایشان در این مدت چه کار کرده؟ به جز کمکاری تنها احتمال دیگری که میتوان درنظر گرفت این است که فدراسیون و سازمان لیگ عامدانه پیش کشیدن چنین بحثی را تا فاصله چند روز تا شروع لیگ به تاخیر انداختند تا نهادهای تصمیمگیر را در یک شرایط اضطراری قرار بدهند و به همین وسیله مجوز حضور زنان را بگیرند.
درنهایت فدراسیون فوتبال ایران میتواند بهانههای گوناگونی جور کند و با بدون تماشاچی کردن لیگ فضا را به سمتی ببرد که همین فوتبال نیمه جان هم دیگر از جذابیتش بیفتد. میتواند مثل سابق مردان را به استادیوم راه بدهد و به فیفا بگوید مشغول حل مساله هستیم. میتواند نصف ورزشگاه را فنسکشی کند و بگوید سکو نداریم و خراب است و هزار کار دیگر. اما بالاخره زمانی میرسد که نه تنها فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و کل ورزش ایران که نهادهای ذیربط باید با این مساله روبهرو شوند و تصمیم نهایی و صریح خود را بگیرند.
در سالهای گذشته بارها و بارها این فرصت وجود داشته که با کمی تدبیر این امر ساده و بدیهی برای همیشه حل شود اما گویا عدهای علاقه داشتند از چنین چیز سادهای بحران بسازند و البته موفق هم شدند. برای متوجه شدن اوضاع بحرانی کافی است نامه سازمان لیگ را یکبار دیگر با دقت خواند: عدم ورود زنان به استادیوم میتواند باعث بیاعتباری مسابقات داخلی ایران شود (یعنی دیگر مسابقاتش به رسمیت شناخته نشود) و برای تیم ملی هم دردسر (بخوانید محرومیت) ایجاد کند. درنهایت این جمله خطاب به مقامات تصمیمگیر نوشته میشود: امروز سهشنبه است و طی چند روز آینده لیگ استارت میخورد؛ این گوی و این میدان.