به ادعای دولت ترکیه ۲۷سد و ۲۶دریاچه مصنوعی بر سرشاخههای ارس احداث می شود. به باور کارشناسان تداوم اقدامات ترکیه در موضوع قطع آب ورودی به ایران با اجرای پروژه داپ علاوه بر خشکاندن ارس بر ورودی آب به دریای خزر هم تأثیر دارد و تبعات آن به طور مستقیم متوجه ایران خواهد شد.احمد کاظمی کارشناس حوزه اوراسیا ، در مورد پیامدهای مخرب سدسازی های ترکیه و تاثیر آن بر رود ارس گفت: این اقدام می تواند به مراتب ده ها برابر از فاجعه زیست محیطی در سیستان و بلوچستان بدتر باشد. ترکیه در قالب طرح «داپ» تعداد قابل توجهی سد بر روی ارس احداث می کند. بعضی از این سدها مانند سد کاراکورت سال گذشته افتتاح شده و حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد از آب ورودی ارس به سمت ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان را کاهش داده است. سدهای دیگری مانند «سویله مز ، مرت و نارین قلعه و قارص» در حال احداث هستند.
چرا ما باید به عنوان یک ایرانی نسبت به این سدسازی ها حساس باشیم؟
تجربه ترکیه در سدسازی های گذشته یعنی بر دجله و فرات پروژه «گاپ» گویای همه چیز است: خشکسالی و تبدیل ۵.۶ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی عراق و سوریه به بیابان، مشکلات اقتصادی، انسانی، بهداشتی و مسائل مهاجرتی و همچنین تخریب محیط زیست از جمله مواردی است که این اقدامات در پی داشته است.
این در حالی است که ایران در موضوع سدسازی بر دجله و فرات تنها از یک پیامد یعنی حقابه زیست محیطی یا همان گرد و غبارها آسیب می بیند. اما در موضوع سدسازی بر روی ارس هر چهار حقابه، یعنی زیست محیطی، حقابه شرب یا شهری، حقابه کشاورزی و همچنین حقابه صنعتی آسیب می بینند. احداث سدهایی که متاسفانه تعداد آنها مشخص نیست و کشور ترکیه در سانسور خبری برای عدم پاسخگویی به افکار و مطالبات عمومی، پروژه را به پیش می برد.
کاظمی در پاسخ به این سوال که سد سازی های ترکیه چه تبعاتی در آینده نه چندان دور متوجه ایران و مناطق آذری نشین ایران خواهد داشت به خبر آنلاین گفت: باید توجه داشته باشیم که اقدام ترکیه علاوه بر کاهش آب رود ارس مشکلاتی را برای سد خداآفرین نیز پدید خواهد آورد. در ایران میزان وابستگی به آب های فرامرزی حدود ۱۰درصد است اما در مناطقی مانند دشت مغان به ۸۰درصد می رسد. همانطور که می دانیم دشت مغان حدود ۱۵ درصد در تکمیل زنجیره امنیت غذایی ایران نقش دارد و هنگامی که سد خداآفرین دچار آسیب شود و آب کاهش پیدا کند موضوع کشت در دشت مغان به شدت لطمه خواهد خورد و به سرمایه گذاری های کلان در آن منطقه خسارت هنگفتی خواهد زد. بحث انتقال آب رودخانه ارس نیز ( از تبریز به دریاچه ارومیه) که از سال ۹۲ به صورت جدی شروع شده با مشکل مواجه خواهد شد. بنابراین مشکلات اقتصادی از جمله کاهش امنیت غذایی، بحث مهاجرت از شمال غرب، بیکاری، مسائل زیست محیطی و گردو غبار از جمله مسائل تهدیدآمیز در این زمینه محسوب می شوند.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که چرا «خاندان علی اف» علیرغم صدمات سدسازیهای ترکیه بر مردم جمهوری آذربایجان، در قبال آنکارا ،موضع سکوت گرفته و همزمان به انحراف مسیر رودخانه های فرعی سرازیر شونده به ارس دست زده است گفت: نکته جالب در این زمینه رویکرد جمهوری آذربایجان است. علیرغم اینکه این کشور از سدسازی های ترکیه در رودخانه کورا و ارس آسیب می بیند اعتراضی نسبت به این سدسازی ها نداشت است. پس از آزاد شدن اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان نیز بعضی از جریان های آبی و رودخانه ای که از آن مناطق به سمت ارس سرازیر می شوند توسط باکو دچار انحراف مسیر می شوند. باکو تلاش می کند که همسو با آنکارا در جهت بهره برداری از رودخانه کورا سرمایه گذاری کند و به نوعی به کم آبی ارس بی توجه باشد. این در حالی است که جمهوری آذربایجان اولین کشوری بود که وقتی بحث انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه مطرح بود اعتراض کرد. در همین راستا قوم گرایانی که از سوی باکو حمایت می شوند بحث خشک شدن دریاچه ارومیه را بدون اشاره به اقدامات متعدد دولت ایران مطرح می کنند.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که سدسازی های ترکیه در رودخانه مشترک ارس، از منظر حقوق بین الملل بشر، حقوق بین الملل محیط زیست و حقوق اقلیت ها چگونه است؟ و چه قواعد لازم الاجرایی را نقض می کند گفت: به طور طبیعی سدسازی های ترکیه روی این موضع تاثیر منفی مضاعفی خواهد داشت. این سدسازی ها از منظر حقوق بین الملل محیط زیست و هم از منظر حقوق بین الملل بشر، نقض قواعد لازم الاجرا و عرفی حقوق بین الملل محسوب می شود. بر اساس قواعد لازم الاجرای حقوق بین الملل، کشورهای بالادست برای احداث سد باید سه اصل را رعایت کنند:
۱ ـ منع استفاده زیان بار از محیط زیست
۲ ـ استفاده معقول و منصفانه از رودخانه های مشترک
۳ ـ اطلاع رسانی به موقع
در واقع ترکیه هر سه اصل را در پروژه داپ نقض کرده و این در حالی است که ایران در تبعات ناشی از سدسازی ها بر روی رود ارس با بحث حقوق بشر زیست محیطی مواجه است. بدین معنا که حق دسترسی شهروندان ایران در شمال غرب به آب و هوای سالم نقض می شود. از این جهت که این نقض با یک اقدام عامدانه و بر اساس یک برنامه تدوین شده در دوره ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان صورت می گیرد و آنکارا به خوبی از تبعات این سدسازی ها آگاه است می توان آن را به تروریسم آبی تلقی کرد.این اقدام پیامدهایی را مشابه قرون گذشته به همراه خواهد داشت. زمانی که عثمانی با حمله به کشورمان تبریز را اشغال کرد و تعدادی از هموطنان ما را به شهادت رساند. در واقع ترکیه امروز در حال تحمیل این تبعات به گونه ای دیگر است و به طور طبیعی برای هیچ شهروندی قابل قبول نیست.
کاظمی در پاسخ به این پرسش که چرا ترکیه اخبار مربوط به سدسازیهای خود، روی رودخانه ارس را سانسور می کند؟ و چرا ایرانیان باید به سدسازیهای ترکیه حساس باشند گفت: در حال حاضر افکار عمومی باید نسبت به این تحولات مهم حساس باشد. ترکیه با یک هوشمندی خاص در تلاش است تا این موضوع در نزد افکار عمومی آشکار نشود. چرا که در پروژه گاپ وقتی مسائل آشکار شد خیلی از شرکت های غربی از این پروژه خارج شدند. نکته دیگر این که ترکیه تلاش می کند تا ابزارهای فشار ایران را نیز در این موضوع از بین ببرد.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که ارتباط دالان تورانی ناتو (کریدور جعلی زنگزور) با سدسازیهای ترکیه چیست گفت: یکی از وابستگی های ترکیه به ایران در موضوع حمل و نقلی است. یعنی برای اتصال به آذربایجان و آسیای مرکزی و همچنین خلیج فارس. به همین دلیل است که می بینیم امروزه ترکیه در دوره زمامداری اردوغان از دالان تورانی ناتو برای انجام طرح های حمل و نقلی خود به منظور دور زدن ایران حمایت می کند. این به این دلیل است که ایران در آینده نتواند از مسائل حمل و نقلی به عنوان یک ابزار و راهکار به منظور مجبور ساختن ترکیه برای رعایت قوانین بدیهی و لازم الاجرای حقوق بین الملل استفاده کند.