مهرداد بذرپاش در حاشیه مراسم افتتاح ٢٢٠٠ واحد مسکن مهر هشتگرد درباره جزییات تفاهم با چینیها برای ساخت مسکن در ایران گفته است: اجازه بدهید این توافقات و پروژه پیش برود و بعداً اطلاع رسانی شود.دولت هنوز نگفته که اساسا آیا تفاهمی با چینیها بر سر ساخت مسکن در ایران صورت گرفته یا خیر؟ یعنی اساسا چنین تفاهمی وجود خارجی دارد یا نه؟
حتی رئیس کمیسیون عمران مجلس هم روز چهارشنبه نتوانسته بود وجود چنین تفاهمی بین ایران و چین را قاطعانه تائید کند. محمدرضا رضایی گفته بود «امضای تفاهمنامه با چینیها در بخش مسکن را از رسانهها شنیدهام»، هر چند تاکید کرده بود که «جزئیات این تفاهمنامهها پس از لایحه بودجه بررسی میشود.»پس از سفر سه هفته قبل ابراهیم رئیسی به پکن مشخص شد که او یک پیشنهاد مهم مبنی بر ساخت ۴ میلیون مسکن در ایران در ازاء دریافت نفت از کشورمان به چینیها ارائه کرده، اما هیات حاکمه چین در این سفر پاسخ این پیشنهاد را مسکوت گذاشتند. در خلال این سفر هم هیچ خبری از امضا تفاهمنامه در موضوعات مهم اقتصادی مثل مسکن، نفت و گاز و روابط بانکی منتشر نشد.
ساخت سالانه ۴ میلیون مسکن از اصلیترین شعارهای اقتصادی ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ بود که حالا بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از آغاز کار دولتش نشانی دال بر تحقق حتی کسری از آن هم دیده نمیشود.در چنین شرایطی به نظر میرسید پیشنهاد رئیسی به چینیها تنها تیر باقی مانده در کمان دولت سیزدهم برای امید بستن به اجرای بخشی از شعارهای ابراهیم رئیسی در بخش مسکن بوده باشد. دولت، اما بعد از سفر چین هیچگاه درباره ابهامات این سفر و از جمله عدم امضاء هیچگونه تفاهمنامهای در حوزههای پر اهمیت اقتصادی با چینیها توضیح نداد. این مساله از آنجا اهمیت داشت که دولت اصرار دارد که میتوان اقتصاد کشور را در همین شرایط تحریمی و با تکیه به مناسبات با کشوری نظیر چین، سر و سامان بخشید.
اکنون، اما استنکاف وزیر راه و شهرسازی از ارائه توضیحی دقیقتر درباره همکاریهای ایران و چین در حوزه مسکن میتواند سوالات و ابهامات بیشتری در این خصوص ایجاد کند. مساله این است که اگر واقعا در این بخش توافقی بین دو طرف وجود میداشت و قرار به آغاز همکاری بود، آیا دولت همینطور درباره آن سکوت میکرد؟ مهرداد بذرپاش اکنون در حالی از توضیح درباره یک تفاهمنامه ساده همکاری در یک موضوع کاملا غیرامنیتی بین ایران و چین سر باز میزند که پیشتر در موضوعات دیگری که وجه امنیتی بسیار بالایی داشتند، نظر متفاوتی داشت. نمونه آن هم مساله برجام است.
در دوران مذاکرات برجام که اتفاقا تیم هستهای گزارشهای مستمری از روند مذاکرات خود به مجلس ارائه میکرد، مهرداد بذرپاش یکی از کسانی بود که بر متوجه کردن اتهام پنهانکاری به دولت اصرار داشت. مثلا او روز سوم آذرماه سال ۹۲ در نطقی در صحن مجلس تاکید کرد: تیم هستهای متن سند توافق با غرب را سریعتر منتشر کند. در ۲۸ دیماه همان سال در نطق دیگری گفت: «کاش دولت به اندازه آمریکاییها که به مردم و سنای خود اطمینان دارند به مردم و مجلس ایران اطمینان داشت» و «تیم مذاکره کننده ایرانی توافق نامه اجرایی را برای مردم و مجلس محرمانه میداند، ولی طرف آمریکایی، هم این را با سنای خود در میان میگذارد و هم آن را منتشر میکند که نشان از اعتماد آنها به مردم و مجلس خود است. دلیل این پنهان کاری از طرف دولت و تیم مذاکره کننده معلوم نیست، اگر توافقی به نفع ملت و سرنوشت کشور انجام شده، پس دلیل این نامحرمی مردم چیست؟»
از این دست سخنان در موضع گیریهای نماینده آن روز مجلس و وزیر فعلی راه و شهرسازی اصلا کم نیست. سوالی که مطرح است این است که دلیل این استاندارد دوگانه چیست؟ اگر آقای بذرپاش طبق مواضع قبلیاش معتقد به لزوم اطلاع افکار عمومی از برنامههای دولت است، چرا این اطلاعرسانی را در خصوص ماجرای تفاهم ایران و چین برای ساخت مسکن انجام نمیدهد؟
وقتی او معتقد بوده که در موضوعی کاملا امنیتی و حساس مثل مذاکرات هستهای، افکار عمومی باید در جریان تحولات و حتی جزئیات ماجرا باشند، چه مانعی هست که در خصوص موضوعی به مراتب غیرامنیتیتر مانند ساخت مسکن طور دیگری رفتار میکند؟ چطور از نظر او افکار عمومی باید در جریان کوچکترین جزئیات مذاکرات هستهای باشد، اما در جریان یک تفاهم ساده برای ساخت مسکن نباشد؟ آیا اساسا این پنهانکاری دلیل آن نیست که دولت نتوانسته با کشوری که آن را نزدیکترین شریک خود میداند، بر سر موضوع مسکن به تفاهم برسد؟