فرامرز توفیقی (فعال کارگری) با بیان این جمله، نسبت به صعود تند هزینههای زندگی تا پایان آذر هشدار میدهد؛ هزینههایی که به نظر میرسد در دیماه بازهم به میزان قابل توجهی بالا رفتهاند.به گزارش ایلنا، با احتساب دادههای آماری آذرماه، به هر شیوهای که حساب کنیم نرخ سبد معیشت کمتر از هفده یا هجده میلیون تومان نمیشود؛ این واقعیت مسلم را نمیتوان نادیده گرفت.
خوراکیها در آذر
براساس دادههای رسمی، دومین هزینه بزرگ خانوارها پس از مسکن، مربوط به هزینه خوراکیهاست. طبق گزارش مرکز آمار، قیمت خوراکیها و آشامیدنیها در آذرماه ۱۴۰۱ نسبت به آذرماه ۱۴۰۰ با تورم ۶۳.۶ درصدی، روند افزایشی داشته است. براساس گزارش هزینه-درآمد این مرکز، طی سال ۱۴۰۰ از کل هزینههای خانوارهای شهری کشور حدود ۲۶.۷ درصد آن مربوط به هزینههای خوراکی بوده است. اما کدام اقلام خوراکی بیشترین بار تورمی را متحمل شدهاند؟
اول از همه، «رشد ۷۳ درصدی قیمت لبنیات» است؛ بیشترین افزایش قیمت طی مدت یکساله از آذر ۱۴۰۰ تا آذر ۱۴۰۱ مربوط به کره پاستوریزه و سس مایونز بوده که رشد نزدیک به ۱۰۰ درصدی را تجربه کردهاند یعنی قیمت آنها دوبرابر شده است؛ در مرحلهی بعد، «رشد ۴۴ درصدی قیمت میوه و صیفیجات» است که بیشترین افزایش قیمت در این گروه مربوط به پیاز بوده که رشد ۱۰۹ درصدی داشته است. «رشد ۱۲۳ درصدی قیمت برنج ایرانی» نیز یک معضل معیشتی دیگر است، هرچند تولیدات ماکارونی نیز ۱۳۸ درصد رشد قیمت داشته است. و البته «افزایش ۴۰ درصدی قیمت گوشت طی ۱۵ روز» رشد نامیمون دیگری بوده که موجب شده محصولات گوشتی از دسترس اکثریت مردم خارج شود؛ طی یکسال اخیر قیمت مرغ ماشینی با ۸۰ درصد افزایش از حدود ۳۲ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم به بیش از ۵۷ هزار تومان افزایش یافت که رتبه اول را در میان محصولات این گروه کسب کرد.
در همین گروه گوشت و پروتئین، ارقام قیمتی وجود دارد که باید نجومی و خارج از دسترس اکثریت مردم توصیف شود؛ برای نمونه گوشت قرمز که قیمت آن، مرزهای تحمل را مدتهاست پشت سر گذاشته است؛ هفدهم دیماه، رئیس اتحادیه دام سبک، میانگین قیمت دام زنده در هفته قبلتر را حدود ۱۱۰ هزار تومان اعلام کرد و افزود: قیمت گوشت با این نرخ دام زنده باید در بازار حداقل کیلویی ۲۶۰ تا ۲۸۰ هزار تومان باشد. در همان روز، نیما حبیبفر عضو هیات مدیره اتحادیه فروشندگان گوشت گاوی، میان افزایش نرخ یک محصول و کاهش مصرف آن نسبت برقرار کرد و گفت: لاشه گوشت گوسفندی کیلویی ۲۸۰ هزار تومان، و ران گوسفندی کیلویی ۳۳۰ تا ۳۴۸ هزار تومان و لاشه گوشت گاوی ۲۸۰ هزار تومان شده است. و اما مشاهدات میدانی در روزهای هفدهم و هجدهم دیماه: «ران گوسفندی کیلویی ۳۴۸ هزار تومان، سردست با دنده گوسفندی کیلویی ۲۹۵ هزار تومان، سردست گوساله ۲۸۸ هزار تومان، گوشت چرخ کرده ۳۰۵ هزار تومان، گوساله خالص ۲۷۸ هزار تومان و شقه گوساله کیلویی ۲۸۰ هزار تومان خرید و فروش میشود.»
«دستمزد روزانه» نیم کیلو گوشت قرمز میشود!
به این ترتیب، هر کیلو گوشت قرمز به طور متوسط ۲۹۰ هزار تومان قیمت دارد؛ حالا ببینیم با دستمزد روزانهی کارگران چقدر میشود گوشت قرمز خرید؛ دستمزد روزانه کارگران برای سال ۱۴۰۱، در شورایعالی کار ۱.۳۹۳.۲۵۰ ریال تعیین شد؛ اگر مزایای مزدی همه شمول را به دستمزد روزانه بیفزاییم، دریافتی هر روزِ کارگران در بهترین حالت و با احتساب همهی مولفههای مزدی، حدود ۱۶۰ هزار تومان میشود. با ۱۶۰ هزار تومان مزد روزانه دقیقاً میتوان نیم کیلو گوشت قرمز یا به طور دقیق ۰.۵۵ کیلو گوشت خرید؛ در واقع حقوق یک روز کارگران فقط پول نیم کیلو گوشت است، آنهم نه ران گوسفندی بلکه گوشت گوساله!
کارگران در تماس با ایلنا، از ناتوانی در خرید گوشت و پروتئین حتی گوشت مرغ انتقاد دارند؛ محمدزاده، یک خانم مستمریبگیر کارگریست که از گرانی خرجهای زندگی به خصوص خوراکیها شکایت بسیار دارد؛ او میگوید: یک پسر و دو نوه دارم؛ فقط وقتی نوههایم را دعوت میکنم آنهم ماهی یکبار، مرغ میخرم؟ گوشت که خیلی وقت است نخریدهام؛ وقتی دو میلیون و پانصد هزار تومان اجاره خانه در اسلامشهر است، چطور گوشت و مرغ بخرم؛ خوراک خودم بیشتر سبزیجات و تخم مرغ است، البته آنها هم گران شده!
کمیته دستمزد تشکیل نشد
در این اوضاع، یعنی دقیقاً وقتی که پول یک روز کارِ کارگران، فقط نیم کیلو گوشت میشود، خبری از تشکیل کمیته دستمزد ۱۴۰۲ نیست؛ فرامرز توفیقی در این رابطه میگوید: دولتیها میدانند که اگر وارد بحث سبد معیشت شوند، هرگونه جرح و تعدیل هم بکنند، نرخ سبد حداقل دو و نیم برابر سال قبل است؛ شاید به همین دلیل است که امسال هیچ اهتمامی برای شروع به کار کمیته دستمزد ندارند.او ادامه میدهد: سبد معیشت آذرماه، تقریباً دو و نیم برابر سبد معیشت اسفند سال قبل است، یک واریانس پانزده درصدی بین سبد تهران و شهرستانها وجود دارد، اما همه جا هزینههای زندگی حداقل دو و نیم برابر شده، البته اگر بخواهیم مسکن را به عنوان یک «مولفه مستقل» در محاسبات دخیل کنیم، نرخ صعود خیلی بیشتر از اینهاست.
توفیقی «تامین معاش» را رنج دائم میداند و با اشاره به ترافیک سنگین روزانه در مسیر حاشیهها به کلانشهرها میگوید: کارگران به سختترین شرایط ممکن روی آوردهاند، حاشیهنشینی مطلق؛ چراکه نمیتوانند در پایتخت و شهرهای بزرگ، حتی در پایینترین مناطق یک خانه ۴۰ متری کرایه کنند؛ صبحها و شبها ترافیک ورودی و خروجی تهران را ببینید تا همه چیز روشن شود!
«از همهی هزینهها زدهایم، تفریح که دیگر برایمان آرزو شده»؛ اینها را محمدزاده در توصیف زندگی خود میگوید؛ زندگیای که به گفتهی او سال به سال سختتر شده و نگرانی بابت فردا دغدغهای تمام وقت است: «اول تهران بودم، شرق تهران، بعد آمدیم پایینتر، حالا اسلامشهرم، از اینجا به کجا بروم خوب است؟»با این مختصات و در شرایطی که هیچ پاسخی برای استیصال کارگران در کار نیست، توفیقی میگوید: «عجبا که تشکلهای کارگری و نمایندگان کارگری بر برگزاری کمیته دستمزد و بهروزرسانی سبد معیشت اصرار نمیکنند؛ امسال اوضاع معیشت از هر سال بدتر است اما تاخیر در برگزاری کمیته دستمزد از هر سال بیشتر، خطاب به وزیر کار میپرسم: چرا؟…..»