همین یک ماه پیش بود که نصرالله پژمانفر نماینده مجلس در واکنش به کاندیداتوری مهدی تاج در سخنانی گفته بود: «از قوه قضاییه درخواست می‌کنم که به پرونده مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال کشورمان ورود کند و از نظر من که رئیس کمیسیون اصل نود هستم ایشان شایستگی برای شرکت در انتخابات فدراسیون فوتبال را ندارند.» همچنین سیدالبرز حسینی عضو فراکسیون ورزش مجلس یازدهم گفته بود «مهدی تاج تا پیش از روشن شدن پرونده‌اش نباید به فدراسیون فوتبال وارد شود.»

این سخنان نشان می‌داد که مهدی تاج در قرارداد چند میلیونی مارک ویلموتس که به خاطر آن ساختمان فدراسیون فوتبال هم به تصرف شستا درآمد هم مقصر است. تا جایی که احسان قاضی‌زاده هاشمی در اظهاراتی تند و تیز اعلام کرد: «یک نمونه بیاورید که کسی قرارداد چند میلیون یورویی بندد بعد بگوید خسارتش را از جای دیگری بگیرید. روند قضایی پرونده ویلموتس در حال انجام است و دیوان محاسبات روز گذشته جزئیات حکم دادگاه حکمیت ورزش را از را از فدراسیون فوتبال گرفت.»تمام این اظهارنظر‌ها نشان می‌داد صلاحیت مهدی تاج برای انتخابات فدراسیون فوتبال نه تنها تایید نخواهد شد که باید خیلی زود منتظر دادگاهی شدن او هم باشیم. اما در اتفاقی عجیب نه تنها صلاحیت مهدی تاج تایید شد بلکه او امروز رئیس فدراسیون فوتبال ایران شد.

تایید صلاحیت مهدی تاج به قدری بر سایر کاندیدا‌ها (خصوصاً کاندیدا‌های ردصلاحیت شده) گران آمد، که واعظ آشتیانی یکی از کاندیدا‌های ردصلاحیت شده در برنامه‌ای زنده به صراحت اعلام کرد: «آقای تاج! اگر بیایی، زمین و زمان دست به دست هم می‌دهند که بدتر از بدتر بشوی؛ هیچ تحولی هم ایجاد نمی‌شود»، اما مهدی تاج نه تنها آمد که رای هم آورد و رئیس فدراسیون فوتبال شد.

مهدی تاج و فوتبال آشفته ایران

کاملاً مشخص است که فوتبال ایران بدترین دوران خود را در سال‌های پس از پیروزی انقلاب تجربه می‌کند. فدراسیون فوتبال به ویلموتس بدهی چند میلیون یورویی دارد، سرمربی تیم ملی جایگاه لرزانی دارد، میان بازیکنان دو دستگی وجود دارد و روند آماده‌سازی تیم ملی هم عجیب‌تر از هر دوره دیگری است و پکیج‌بند‌ها تیم ملی را تحت انقیاد خود درآورده‌اند. تمام این موارد نشان می‌دهد که مهدی تاج رئیس یک مجموعه به هم ریخته و نامنظم شده است؛ مجموعه‌ای آشفته که عدم شفافیت در آن موج می‌زند.نکته جالب توجه درباره انتخاب مهدی تاج این است که او به هیچ وجه برآیند افکار عمومی برای ریاست فدراسیون فوتبال نیست. مردم به درست یا غلط ذهنیت خوبی نسبت به مهدی تاج ندارند و او را عامل اصلی بسیاری از مشکلات امروز فوتبال ایران می‌دانند. اما طی یک رویه اثبات شده در ایران، در انتخابات مختلف افکار عمومی و رضایت مردم چندان اهمیتی ندارد و در نهایت اتفاقی که لازم است می‌افتد و کسی که «باید»، انتخاب می‌شود بدون این رای و خواست مردم مهم باشد.

انتخابات این دوره فدراسیون فوتبال یک آشفتگی کامل بود. در حالی که ساعت یک بعد از نیمه شب روی آنتن زنده صدا و سیما اعلام شد که انتخابات فدراسیون فوتبال لغو خواهد شد، ناگهان ساعت چهار هیات رئیسه تصمیم گرفت انتخابات برگزار شود.همانطور که مشخص نشد چرا انتخابات لغو شد همانطور هم مشخص نشد چرا دوباره تصمیم گرفته شد که انتخابات برگزار شود. از طرف دیگر رئیس فدراسیون فوتبال بار دیگر نه از طریق یک انتخاب حقیقتاً دموکراتیک که از طریق لابی‌های پشت پرده انتخاب شد؛ لابی‌هایی که آنقدر مهم بود که مهدی تاج شب قبل از انتخابات ترجیح داد به جای حضور در تلویزیون به جلسات دیگر بپردازد و لابی‌های خود را تکمیل کند و این را هم به صراحت در نامه‌ای به رئیس گروه ورزش شبکه سه اعلام کرد.

انتخابات فدراسیون فوتبال یک بار دیگر نشان داد مفاهیمی مانند انتخابات، دموکراسی، افکار عمومی و خواست مردم و حتی «نظارت» و «تایید صلاحیت» از معنا تهی شده است. انتخاب‌ها به شکل دیگر و به صورتی که برای مردم شفاف نیست انجام می‌شود.وقوع چنین اتفاقاتی است که مردم را نسبت به تصمیم‌های کلان اقتصادی و سیاسی دولت هم بدبین کرده و در روزی که مثلاً آزادسازی قیمت‌ها را آغاز می‌کند مردم به سمت فروشگاه‌ها حمله می‌کنند تا اقلام غذایی بیشتری خریداری کنند. همین موضوع را می‌توان به انتخابات فدراسیون فوتبال هم تعمیم داد. مهدی تاج در یک فرآیند غیرشفاف انتخاب شد.

هنوز معلوم نیست او در ماجرای ویلموتس مقصر است یا بی‌گناه؟ اگر مقصر است چرا و چگونه صلاحیتش تایید شد و اگر بی‌گناه است، چرا با آبروی او بازی شد؟ هنوز معلوم نیست چند میلیون یورو پول ویلموتس قرار است چگونه پرداخت شود؟ فارغ از اینکه مهدی تاج در پرونده‌هایی ریز و درشتی که خود نمایندگان از آن سخن گفته‌اند، مقصر و متخلف است یا خیر، کمترین کار این بود که ابتدا به پرونده او رسیدگی می‌شد و در صورت تبرئه، به انتخابات پا می‌گذاشت، نه آنکه خود نمایندگان و مسئولان مختلف از جمله سازمان بازرسی کل کشور و … بارها بارها و از محرز بودن تخلفات مهدی تاج سخن بگویند و بی آنکه مشخص بشود، فرآیند رسیدگی چگونه بوده، او به میدان بازگردد و رییس فدراسیون فوتبال هم بشود!

هنوز معلوم نیست تا کی هزینه عدم شفافیت در قسمت‌های مختلف را مردم باید از جیب‌شان پرداخت کنند؟ ایران سرزمین عجایب است. روند اتفاقات در ایران به قدری عجیب است که می‌تواند یک متهم را به رئیس تبدیل کند و افکار عمومی را انگشت به دهان بگذارد تا از خود بپرسند چه شد که اینطور شد؟

مازیار وکیلی