نقطه آغاز این داستان، استوری «علی کریمی» در صفحه اینستاگرامش برای نذری دادن در ماه محرم بود که نوشت: «میلیاردها تومان خرج میکنیم نذری بدهیم و در پایان… آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول میمیرد.م
البته ضمن اینکه بخشی از دغدغه «علی کریمی» درست است و بسیاری از بزرگان نیز به این موضوع، پرداختند اما به فرض توهین علی کریمی به فرهنگ نذری نیز میشد با زبانی اخلاقمدارانه و نه با فحش و هتاکی، به وی پاسخ داد. افزون بر آن اگر فردی عادی یا یک مداح که شاید چندان از جایگاه مهم اخلاق در شریعت محمد(ص) آگاهی نداشته باشد، در پاسخ به «علی کریمی» چنین الفاظی بر زبان میراند، جای تعجب نبود تا اینکه ببینیم یک روحانی و واعظ نامدار با چنین ادبیاتی بر منبر سخن بگوید.
اینکه یک روحانی و واعظ که توقع میرود به زبانی به تبلیغ دین بپردازد که «جاذبه»اش بیش و «دافعه»اش اندک باشد، با تندترین و غیرمودبانهترین الفاظ، «علی کریمی» را مورد نکوهش قرار داده، موجب حیرت بسیارانی شد و حتی برای برخی انگیزه شد تا از «علی کریمی» دفاع کنند.
البته در بخشی از این نقد و نه در ادبیات طرح آن، حق با حجت الاسلام معاونیان است و ما هم باور داریم بسیاری از کسانی که نذر اطعام در ایام عزاداری ماه محرم دارند، صرفاً برای شفای بیماران نیست و همانگونه که این واعظ گفت بسیاری نذر دارند تا در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان، عزاداران خسته و ماتمزده را اطعام کنند و در خلال مراسم عزاداری یا پس از صرف شام، برای شفای بیماران نیز دعا میکنند و این نقد به بخشی از اظهار نظر علی کریمی وارد است هرچند یقین داریم «علی کریمی» قصد و نیت بدی نداشته است اما آنچه که موجب حیرت افکار عمومی شد کاربرد واژگانی مثل «بیشرف»، «احمق»، «الدنگ سلبریتی»، «نادان» و تکرار این واژگان بر منبری که همواره واجد حرمت و قداست است، توسط یک روحانی بود.
جا دارد حجت الاسلام معاونیان قدری با خود بیندیشد که نوجوانان، جوانان، زنان و مردانی که این الفاظ را از دهان یک روحانی شیعه بر روی منبر میشنوند، چه برداشتی از اخلاق اسلامی و عالمان بیعمل در ذهن آنان شکل میگیرد؟نکته مهم بعدی نسبت اسلام و پیامبر اسلام و امامان شیعه با این ادبیات است. در هیچ جای تاریخ اسلام سراغ نداریم که شخصِ شخیص نبی مکرم اسلام، یکی از بزرگان معصوم، صحابه نامدار پیامبر(ص) یا یاران وفادار ائمه با چنین ادبیاتی پاسخ مخالفان خود را داده باشند و روایات و داستانهای بسیاری نقل شد که آن بزرگواران، این روش را تقبیح میکردند.
آیه ۲۱ سوره احزاب نیز تصریح دارد بر اینکه اگر ما امید به لطف خدا در روز قیامت داریم، باید از الگویی چون پیامبر پیروی کنیم آنجا که فرمود: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا».در حدیثی متواتر نیز از رسول اکرم (ص) نقل است که: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». من به پیامبری برانگیخته شدم تا فضایل اخلاقی را تکمیل کنم و ترویج دهم.شاید در توجیه طرح فحش و توهین گفته شود که «علی کریمی» با نظر خود درخصوص نذری، توهین را آغاز کرد که در این صورت نیز یک مومن باورمند که خود را در خط آل محمد(ص) و آل علی(ع) میشمارد، اجازه ندارد در بدی «مقابله به مثل» کند.
مصراع معروف مولانا در مثنوی «چون تو با بد، بد کنی پس فرق چیست» یک مرزبندی ابدی بین رفتار اخلاقی با هر نوع توجیهات مشابه است که خطا و رفتار غیراخلاقی فرد مقابل را توجیهگرِ پاسخ غیراخلاقی خود میدانند.نکته بعدی به شرایط تبلیغ دین خدا برمیگردد که خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آلعمران آن را به پیامبر خود گوشزد کرد و راه را بر همه مبلّغان روشن ساخت آنجا که فرمود: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ» « به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن.»
در این آیه نیز خداوند بر رعایت چند نکته در تبلیغ دین خود توسط پیامبر اسلام تأکید دارد و به طریق اولی باید در رفتار تبلیغی روحانیون و مبلّغان مسلمان اعم از شیعه و سنی نیز مراعات شود، چند نکته که در سخنان حجت الاسلام معاونیان، دیده نمیشود «مهربانی با مردم»، «دوری از تندخویی»، «طلب آمرزش برای گناهکاران».
نکته آخر اینکه شاید علی کریمی مقصود خود را در استوری خود، بهگونهای طرح کرد که موجب سوءتفاهم شد اما قطعاً نشانه عناد وی با اصل مراسم عزاداری و نذری نبود همانگونه که همه میدانیم ورزشکارانی مثل «علی کریمی» و «علی دایی»، خود در صدر نیکوکاران کشور قرار دارند و در هر حادثه و سانحهای تلاش میکنند از مردم آسیبدیده دستگیری کنند، دستگیریهایی که غالباً رسانهای نمیشود ضمن اینکه از یک روحانی شیعه و مبلّغ دینی توقّع میرفت در نقد خود، مراعات اصولی که مورد تأکید کتاب خدا و سنت پیامبر و سیره ائمه بوده را بکند و اینگونه نباشد که مردم تصور کنند تأکید و توصیه به تقوا و رفتار سنجیده، تنها لقلقه زبان برخی عالمان دینی است و شعر سعدی را به یادشان بیاورد که:
«عالِمی را که گفت باشد و بس هر چه گوید نگیرد اندر کس»
محمدباقر ساروی