۱۴۰۰ سه شنبه ۲۸ دي چاپ

بم؛ چندگام تا خروج از فهرست یونسکو!

بم؛ چندگام تا خروج از فهرست یونسکو!

اقتصاد میهن: نازش به نخل‌ها و کوچه‌باغ‌هایش است. نخلستان‌هایی که خودشان را تا پای ارگ رسانده‌اند و کوچه‌‌باغ‌هایی که زیر سایه رطب‌ها آرمیده‌اند. حکم بر قَد نکشیدن خانه‌هاست تا سایه ارگ بر سر شهر باقی بماند. شهر محصور مانده میان بناهای تاریخی و گسل‌ها. نخل‌ها اینجا نبض زندگی‌اند.

به‌بار می‌نشینند تا کاروکاسبی اهالی سکه شود. قنات‌ها و چاه‌ها هم لب نخل‌ها را تَر می‌کنند تا تشنه نمانند. چند صباحی است اما حال‌وروز نخل‌ها خوش نیست. زردی به نخل‌ها می‌زند و ریشه‌ها جان به خشکی می‌دهند.اهالی از طمع دلالان می‌گویند که بلای جان کوچه‌باغ‌ها شده. دلالانی که بی‌آبی را بهانه کرده‌اند تا تیشه‌ها را بدهند به جان نخل‌ها برای رونق ساخت‌وسازها. عده‌ای از اهالی هم آستین بالا زده‌اند برای بالا کشیدن چند دیوار میان باغات. دیوارها و خانه‌هایی که حالا جای نخل‌ها را گرفته‌اند. چندصباحی است بوی ملات و رنگ و آهن‌های زنگ‌زده جای عطر نخل‌ها را گرفته.

نخل‌ها نفربه‌نفر می‌میرند تا جایشان را آجرها و سیمان‌های سرد بگیرند. آنها تن به تیشه‌ها می‌دهند تا دیوارهای بی‌جان یکی‌یکی قد بکشند میان درختانی که هنوز نفس می‌کشند. نخل‌ها اینجا به گناه کمبود زمین برای ساخت‌وسازها می‌میرند. می‌گویند بم جایی برای توسعه شهری ندارد. از یک سو به کوه‌ها می‌رسد و از سوی دیگر وصل می‌شود به مسیرهای سیل‌های فصلی. می‌گویند از یک‌طرف هم به آب‌های زیرزمینی می‌رسد، بنابراین امکان گسترش بم نیست.بچه‌ها قدونیم‌قد کوچه‌‌باغ‌ها قد کشیده‌اند و عروس‌وداماد شده‌اند اما بی‌خانه‌اند. پدرها هم به جان باغ‌ها می‌افتند تا سقفی بسازند برای بچه‌هایشان. اگرچه قانون منع می‌کند پدرها را از این ساخت‌وسازها. قانون‌هایی که گاهی تبصره‌ها و زمانی نبود نظارت کافی راهی ‌می‌شوند برای دورزدنشان.

بیش از 300هکتار از باغات از بین رفته‌اند

بم، اولین شهر ایرانی که خودش را جهانی کرد و یونسکو آن را به ثبت رساند در خطر است. روزگاری نخلستان‌ها، قنوات و ابنیه‌های تاریخی‌اش نامش را در میان فهرست میراث جهانی ثبت کرد و حالا واهمه از دست دادن دارد. هفده سال از آن روز می‌گذرد. زمانی که ارگ بم نامش را در میان فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت کرد؛ 17 تیر 1383. ثبت جهانی بم در فهرست یونسکو در خطر است؛ زنگ خطری که چندصباحی است به‌صدا درآمده اما کو گوش شنوایی! بم، شهری که در زمان گنجانده شدن در آثار یونسکو 4معیار از 6معیار ثبت جهانی شدن را به‌خود می‌دید در خطر است. بم روزگاری فخرش به نخلستان‌ها و باغاتش بود و حالا همان‌ها واهمه خروجش از ثبت جهانی‌اند. باغات و نخلستان‌هایی که در سال‌های اخیر تخریب‌ شده‌اند و جایشان را به سیمان و آجر داده‌اند. به گمان یکی از فعالان فرهنگی و رسانه‌ای بم، همین مسأله می‌تواند باعث به‌خطرافتادن ثبت جهانی بم شود.

امین میراسدی از آمارهای غیررسمی تخریب باغات می‌گوید؛ تخریب بیش از 500هکتار از باغات. «اگر این رقم هم نباشد باید گفت چیزی بیش از 300هکتار از باغات از بین رفته‌اند.» گواه این آمارها و اعدادوارقام عکس‌های ماهواره‌ای هستند. عکس‌هایی در بازه زمانی 2002 تا همین سال‌های اخیر. عکس‌هایی که در این سال‌ها نشان می‌دهند لکه‌های سبز چطور جایشان را به لکه‌های سفید و زرد داده‌اند، یعنی همان ساخت‌وسازها.

زاغه‌نشینی بلای جان باغشهر و ثبت‌جهانی بودنش

ارزان‌ بودند و باب میل اهالی که توان اجاره‌نشینی نداشتند. بلوک‌های سیمانی روی هم چیده شدند تا چهاردیواری شوند و ایرانیت‌ها را روی خودشان بکشند. کانکس‌های زمان زلزله هم بودند که بعدها شدند خانه دائمی اهالی‌شان. در میان خانه‌های بلوکی و ایرانیتی اهالی سیستان‌وبلوچستان و مهاجران شهرهای دیگر هم به چشم می‌خورد. خانه‌ها یکی پس از دیگری قَد کشیدند اما بی‌مجوز.خانه‌های بی‌مجوز بلوکی اما حالا دلهره انداخته‌اند به جان باغشهر. خانه‌های بی‌قواره‌ای که یا در حریم گسل بالا رفته‌اند یا در حریم میراث فرهنگی. خانه‌ها از سال‌های دور به یادگار مانده‌اند و حالا هم آب به خود می‌بینند و هم برق. دکل‌های مخابرات هم گذرشان میان این خانه‌ها افتاده. «از سر دلسوزی یا بی‌تدبیری امکانات شهری به این حاشیه‌ها داده‌اند»»

در حاشیه باغشهر غیرقانونی جا خوش کرده‌ بودند تا اینکه آب و برق و تلفن آمد تا وجهه‌قانونی به خود بگیرند. امکانات شهری که پایش به حاشیه‌ها باز شد اهالی هوس کوچ از سرشان افتاد و ماندگار شدند. «پیشنهاد زمین دادند تا از حاشیه‌ها بروند اما قبول نکردند.»  به گفته میراسدی، بم بعد از زلزله حاشیه‌ها را به خود دید. زاغه‌نشینی‌هایی که هر روز به تعدادشان افزوده شد تا امروز تهدیدی باشد بر ثبت جهانی بودن بم. «از بین رفتن باغات و حاشیه‌نشینی دو عامل اساسی برای به خطر افتادن ثبت جهانی بم هستند».

بعد از عمان، گرجستان و آلمان نوبت به بم می‌رسد؟

خروج از ثبت میراث جهانی اتفاق تلخی که ممکن است کام باغشهر را تلخ کند. اتفاقی که قبل از این عمان، گرجستان و آلمان طعم آن را چشیده‌اند. اگرچه در حال حاضر 53مکان در معرض خطر‌ند. مکان‌هایی که یا درگیری‌‌های انسانی بلای جانشان شده یا بلایای طبیعی. تغییرات اقلیمی، گردشگری و تهدیدهای دیگر هم هستند.میراسدی و خیلی دیگر از فعالان فرهنگی بم دلواپس بازدید بازرسان یونسکو‌اند. بازدیدهایی که اغلب سرزده‌ و بی‌اطلاع قبلی‌اند. میراسدی نماهای شهر را نماهای استانداردی نمی‌داند. «بعد از زلزله باید از معماری بومی و سنتی بم استفاده می‌شد. از ساخت‌وسازهایی متناسب با اقلیم و فرهنگ بم. در حالی که اغلب خانه‌های شهر ترکیبی ناهمگون از معماری‌اند.» سایه شوم خروج از ثبت جهانی بر سر بم سایه افکنده. دلیل خروج از ثبت جهانی می‌تواند تمام عواملی باشد که بکر و زیبا بودن بم را به مخاطره می‌اندازد. از گج‌سلیقگی در معماری تا عدم‌تناسب معماری در شهرسازی. اتفاق تلخی که می‌توان از آن به‌عنوان بدترین اتفاق ممکن برای بم نام برد.

گسترش بم یا رقم زدن فاجعه‌ای دیگر؟

بعد از قربانی شدن نخل‌های بسیار حالا مسئولان از طرح تفصیلی می‌گویند. از پیشنهاد ساخت‌وساز در اراضی جاده بم – براوات. طرحی که گویی بعد از سفر اخیر معاون وزیر مسکن بحث‌های بیشتری به‌خود اختصاص داده است.طرح تفصیلی از ساخت‌وسازهای تازه خبر می‌دهد. از قد کشیدن دیوارها روی اراضی که سفرهای زیرزمینی بم را در خود جای داده‌اند. «قبل از این با ساخت‌وساز در این اراضی مخالفت می‌شد چون این اراضی جزو ذخایر زیرزمینی بم بودند.»

گویی مخالفت‌ها راه به جایی نبردند و اجازه ساخت‌وساز صادر شده تا اجازه گسترش بم داده شود. طرحی که بی‌شک در بلندمدت بم را دچار مشکلاتی خواهد کرد. «منابع آبی بم در این اراضی قرار دارند و اگر نظارت دقیقی نباشد فاجعه‌ای در پیش خواهد بود.» طرح تفصیلی گسترش بم در شورای عالی معماری و شهرسازی گویی آب‌دیده شده. شورایی که ناظرانی از محیط‌زیست و سازمان‌های متولی قطعا باید در آن حضور داشته باشند. «به نظر می‌رسد معیارها و فاکتورهایی سنجیده و این اجازه صادر شده است!»

کارخانه تهیه شمش و آلودگی‌هایی که به جان بم خواهد داد

و اما ماجرای کارخانه‌ای که قرار است در 50کیلومتری بم قَد علم کند. کارخانه‌ای برای تهیه شمش، روی و سرب در خان‌خاتون. «نکته اصلی همین است. این کارخانه می‌تواند ثبت جهانی بم را به خطر بیندازد.» قبل از این روی و مس از معدن استخراج و برای شمش شدن راهی زنجان و ساوه می‌شد، اما برنامه‌ریزی‌های جدید از احداث کارخانه می‌گویند؛ کارخانه‌ای در نزدیکی معدن. «طبق گفته صاحب معدن تمام نکات محیط‌زیستی توسط کارشناسان سنجیده شده حتی در سطح معیارهای بین‌المللی.» فرض اگر بر احداث کارخانه تهیه شمش باشد در خوشبینانه‌ترین حالت نمی‌توان نفوذ مواد به آب‌های زیرزمینی را منکر شد. «دشتی که برای احداث کارخانه در نظر گرفته شده سیلابی است و در مسیر تندبادهای بم قرار دارد.»

تندبادهای بم با سرعتی بین 60 تا70کیلومتر هستند و این یعنی آلودگی به‌راحتی می‌تواند بم را تحت‌تاثیر قرار دهد. «این هم عامل دیگری است برای خروج بم از ثبت جهانی.»  صاحب کارخانه از اخذ مجوزهای قانونی می‌گوید از مجوزهایی که بعد از این هم اخذ خواهند شد تا هیچ آلودگی نباشد. «بی‌شک آلودگی‌هایی وجود خواهد داشت». اگر بهترین سیستم‌ها هم در اختیار این کارخانه قرار بگیرند سوال اصلی نظارت است؟  آیا نهاد ناظر توان و دانش کافی را برای این حوزه دارد؟ اصلا چه کسی قرار است رویه فعالیت این کارخانه را پالایش کند؟ اگر همه این موارد وجود دارند و با قدرت عمل می‌کنند چرا فجایعی آلودگی را به شکل‌های مختلف داشته‌ایم؟ مگر کارشناسان محیط‌زیست آنجا حضور نداشتند؟

لیلا مهداد

دیدگاه کاربران

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

بانک سینا بانک تجارت بانک صادرات ایران فولاد خراسان بیمه ملت موسسه ملل بانک ملی
پربیننده‌ترین
آخرین خبرها