به گزارش اکونومیست، افسران ارتش سکولار، معترضان، فعالان کرد و اعضای جنبش مذهبی گولن اردو, گروههای جامعه مدنی، رسانههای مستقل و قوه قضاییه را یا ساکت و یا پاکسازی کرده است. با هر چالشی که او جان سالم از آن به در میبرد – اعتراضات پارک گزی در سال ۲۰۱۳، تلاش برای کودتا در سال ۲۰۱۶ – خودکامگی اردوغان افزایش یافته است. مشاوران عاقل او سمتهای خود را ترک کردهاند و او را در محاصره اقوام و افراد بله قربانگو رها کردهاند.
رهبر قدرتمندی مانند اردوغان، توانایی این را دارد تا صداهایی را که نمیخواهد بشنود خاموش کند. اما نمیتواند آرزو کند واقعیتی که در حال وقوع است محو شود. از ماه سپتامبر، او در تلاش است تا از اصول اقتصاد سرپیچی کند که هیچ حق وتویی بر روی آنها ندارد. از آنجایی که برخی از اقتصادهای نوظهور، نرخ بهره را برای مبارزه با تورم افزایش دادند، ترکیه جهت حرکت خود را عوض کرد. علیرغم اینکه نرخ تورم این کشور در ماه نوامبر به بالای ۲۱ درصد رسید، اردوغان رییس بانک مرکزی را تحت فشار قرار داد تا نرخ بهره را با ۵ درصد کاهش به ۱۴ درصد برساند آن هم با این باور مضحک که نرخهای بالاتر به جای مبارزه با تورم باعث آن میشود. در پاسخ، مردم ترکیه سپردههای خود را از لیر به دلار و یورو تبدیل کردند. این مساله هم به بحران ارزی دامن زد و در نتیجه آن ارزش لیر کاهش یافت تا جایی هر دلار از هشت لیر در ماه اوت به ۱۸ لیر در اواخر دسامبر رسید.
در گذشته ممکن بود این مساله اردوغان را مستقیما بترساند؛ اما الان از آن نمیترسد. در بیستم دسامبر، او طرح عجیبی برای جذب سپردهگذاران اعلام کرد. اگر مردم ترکیه حداقل سه ماه پول خود را به صورت لیر پسانداز کنند، خزانهداری هر گونه ضرر ناشی از کاهش بیشتر ارز را به آنها (به لیر) جبران میکند. پس از آن، ارزش لیر برای مدت کوتاهی افزایش یافت و این به اردوغان احساس پیروزی بخشید. اما طولی نکشید که بار دیگر ارزش لیر روند نزولی در پیش گرفت.
مقامات معتقدند که مردم ترکیه از زمان اعلام این خبر، حدود ۳ میلیارد دلار به سپردههای لیرهای تحت حمایت ارز منتقل کردهاند. اما مدت آن بسیار کوتاه بود. عامل اصلی مداخله بانکهای مرکزی و دولتی ترکیه بود که طی دو روز حدود ۷ میلیارد دلار لیر خریداری کردهاند. اگرچه که سرعت خرید بسیار ناپایدار است. زمانی که متوقف شود، طرح باید بتواند روی پای خود بایستد. مردم ترکیه ممکن است تصمیم بگیرند که با ترفند اردوغان همراهی کنند اما به احتمال زیاد چنین نخواهند کرد.
حتی اگر این طرح در تثبیت لیر موفق شود هم به مشکلات ترکیه پایان نخواهد داد. شتاب تورمی ناشی از کاهش ارزش ارز از گذشته، اعتبار ارزان و افزایش حداقل دستمزدها به افزایش ارزش پول در کشور ادامه خواهد داد. اگر ارزش ارز ثابت بماند، افزایش قیمت کالاهای ترکیه با لیر ارزانتر جبران نمیشود. این امر رقابت پذیری ترکیه را از بین میبرد، تراز تجاری آن را تضعیف میکند و آن را به شکل خطرناکی متکی به استقراض خارجی برای پر کردن شکاف بین واردات و صادرات میکند.
اگر این طرح شکست بخورد، عواقب آن میتواند بدتر باشد. مالیات دهندگان ترکیه برای نجات سپردهگذاران خود درگیر هستند. این میتواند مستلزم کاهشهای دردناک در بخشهای دیگر باشد – تمرینی در ریاضت به نفع مردم ترکیه نسبتا مرفه که پسانداز دارند. از سوی دیگر، اگر دولت نتواند این انتخاب را تحمل کند، باید پول بیشتری به چاپ برساند که اگر چنین شود، طرحی که برای جبران خسارت مردم به دلیل تنزل ارزش پول برنامهریزی شده بود، در نهایت باعث تحقیر بیشتر آن میشود.
اردوغان هر کسی که چنین مواردی را به عنوان بخشی از «لابی نرخ بهره» که توسط قدرتهای خارجی کنترل میشود، توضیح دهد، با قدرت رد میکند. او هم مانند همه پوپولیستها، شکستها را به توطئههای دشمنانش نسبت میدهد. او درست میگوید که موانع توهمات اقتصادی او مردم هستند: مردم کشورش و تلاشهای آنها برای کنار آمدن با سیاستهای نادرست او. اما شاید رییسجمهوری ترکیه از این موضوع آگاه نباشد. آقای اردوغان در اوج قدرت خود در سال ۲۰۱۴ به یک کاخ ریاست جمهوری با ۱۱۰۰ اتاق جدید نقل مکان کرد. فریاد استیصال رای دهندگان او باید از درون دیوارهای ۶۰۰ میلیون دلاری این کاخ به سختی شنیده میشود.