نمایندگان استانهای شمالی، طرح تنفس جنگل و توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال را عامل بروز مشکل برای کارخانههای نئوپان و چوب شمال دانسته و معتقدند باید درختان شکسته و افتاده در جنگل جمعآوری شوند تا نیاز کارخانهها برآورده شده و بیکاری از شمال رخت بربندد. این در حالی است که حتی در روزهایی که جنگل بهرهبرداری میشد، این اکوسیستم فقط ۱۰ درصد نیاز کارخانهها را تامین میکرد. نمایندگان استانهای شمالی ادله دیگری هم برای درخواستش دارد. این ۳۲ نماینده میگویند درختهای شکسته و افتاده گاهی مسیر آب را میبندند و باعث بروز خسارت در زمان وقوع سیل میشوند. رئیس جمهور هم با شنیدن سخنانشان به آنها وعده میدهد که دستگاه اجرایی یعنی سازمان جنگلها، لایحه اصلاحی قانون تنفس را به زودی راهی مجلس میکند. اما هادی کیادلیری رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم و تحقیقات بر این باور است که هرگونه اصلاح در قانون تنفس به مفهوم ایجاد معبر برای ورود به جنگل و بهرهبرداری مجدد است. او میگوید: روزهایی که برداشت درخت ملج در جنگل ممنوع بود، عدهای به عمد درختان را کت میزدند (بریدن حلقهای پوست درخت با تبر را کت زنی میگویند) تا این درختان خشک شده و زمینه برای بهرهبرداری آنها فراهم شود.
غلامرضا شریعتی رئیس مجمع نمایندگان استان مازندران از جلسه با رئیس جمهور برای اصلاح قانون تنفس در روز پنجشنبه چهارم آذرماه خبر میدهد.او میگوید: قانون تنفس در کلیات مشکلی ندارد، اما به نظر ما بعضی از موارد در این قانون دیده نشده است. برخی درختان بر اثر طوفان یا رانش زمین یا سیل در کف جنگل میافتند، تجربیات سنوات گذشته نشان داده است که این درختان علت بسیاری از آتشسوزیها در جنگل هستند.شریعتی ادامه میدهد: سیل که میآید، این سرشاخهها از ارتفاعات به سمت پایین میآیند و دهنه رودخانه را میبندند. این درختان سدی جلوی آب ایجاد میکنند و بعد از مدتی به واسطه فشار آب، سد ایجاد شده توسط درختان شکسته میشود و باعث خسارات زیادی به محیط زیست و منابع طبیعی شده و هزینه چند ده میلیاردی برای شهروندان ایجاد میکند.او تاکید میکند: علی القاعده باید در قانون دیده میشد، درختانی که به این شکل به صورت طبیعی افتاده است از جنگل برداشت شود.
رئیس مجمع نمایندگان استان مازندران میگوید: در بحث تنفس جنگل، تعداد زیادی از کارخانجات چوب، کاغذ و نئوپان که در سنوات گذشته با هزاران میلیارد تومان از بیت المال، احداث شده است، دچار مشکل شدهاند، زیرا ما فکری نکردیم که تامین چوب این صنایع چطور انجام شود.او ادامه میدهد: این مسئله باعث بیکاری فراوان در استانهای شمالی شده است. به نظر ما میآید که اگر از همین درختانی که به اراده بشر و انسان برداشت نمیشوند و خودشان به صورت طبیعی میافتند، استفاده کنیم، ضمن اینکه مانع آتشسوزی و سیل و این نوع خسارات خواهد شد، میتواند مواد اولیه این کارخانجات و شرکتهایی که ما خودمان با هزاران میلیارد تومان سرمایه بیتالمال ایجاد کردیم؛ تامین شود و این صنایع به کار خود ادامه دهند.به گفته رئیس مجمع نمایندگان استان مازندران، رئیس جمهور در این جلسه مشترک درستی استدلالهای نمایندگان سه استان شمالی را میپذیرد و اعلام میکند که دولت لایحه اصلاحی برای طرح تنفس به مجلس ارائه خواهد کرد تا این قانون با اصلاحاتی به روند خود ادامه دهد.
او به این پرسش که لایحه اصلاحی چه زمانی ارائه خواهد شد، اینگونه پاسخ میگوید: برداشت ما این است که عنقریب لایحه را میآورند. قرار است یک لایحه جداگانه درباره تنفس به مجلس ارائه شود و این لایحه در قالب بندهای برنامه هفتم نخواهد بود.به گفته شریعتی تمام ۳۲ نفر نمایندگان سه استان شمالی در جلسه با رئیس جمهور حضور داشتهاند و رئیس جمهور بعد از شنیدن استدلال نمایندگان درباره تنفس، به هیات دولت دستور میدهد که در اسرع وقت لایحه مناسب تنظیم و به مجلس ارائه شود.
طرح تنفس چه بود؟
اواخر سال ۹۵ بود که فعالان منابع طبیعی، کارشناسان و بخشی از بدنه دولت در تب و تاب بودند تا قانون مرتبط با توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال، در برنامه ششم گنجانده شود.اگرچه بر اساس بخشنامه وزیر وقت جهاد کشاورزی یعنی محمود حجتی برداشت از جنگلهای ارزشمند شمال از سال ۹۲ به شدت محدود و متوقف شده بود، اما کارشناسان بر این باور بودند که برای مدیریت جنگلهای شمال، باید طرحی نو درانداخت. به همین دلیل توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال که به نوعی مصوبه هیات وزیران را از سال ۹۲ در پشت خود داشت، در قانون برنامه ششم گنجانده شد.بند مربوط به تنفس جنگل، ماده ۴۸ قانون برنامه ششم بود که در مجلس مخالفان بسیار داشت. این ماده در دیماه سال ۹۵ به کمیسیون تلفیق رفت تا اصلاحاتی روی آن انجام شود، اما در نهایت تعجب با چکشکاری فراوان در قالب ماده ۴۸ مکرر به صحن مجلس برای تصویب بازگشت.
ماده ۴۸ مکرر دیگر رنگ و بوی توقف بهرهبرداری نداشت. کمیسیون تلفیق بندهایی را در قانون گنجانده بود که بر اساس آن برداشت درختان آفت زده، ریشه کن، خشک و افتاده، لاپی و … را مجاز اعلام میکرد. این در حالی بود که در طرحهای جنگلداری هم، ابتدا همین دسته از درختان برداشت میشد و در صورت وجود توان اکولوژیک و وجود شرایط فنی دیگر، نشانهگذاران به سراغ درختان ایستاده و زنده میرفتند.ماده ۴۸ مکرر در صحن علنی مجلس تصویب شد، ولی خوشبختانه شورای نگهبان به آن ایراد وارد دانست و بار دیگر به صحن بازگردانده شد.سرانجام در اواخر سال ۹۵، ماده ۴۸ مکرر که این بار به بند ف ماده ۳۸ قانون برنامه ششم تغییر نام یافته بود و اصلاحات مد نظر کارشناسان در آن اعمال شده بود، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، اما گویا نمایندگان سه استان شمالی دست بردار نیستند و به هر شکلی خواهان بازگرداندن بهرهبرداری به جنگلهای بازمانده از دوران سوم زمین شناسی هستند.
تامین ۱۰ درصد نیاز کارخانهها از محل بهرهبرداری
سازمان جنگلها به عنوان متولی مدیریت جنگلهای شمال کشور با گذشت پنج سال از اجرای طرح تنفس هنوز طرح جایگزینی برای مدیریت این عرصهها ارائه نکرده است. شاید همین مسئله، دست نمایندگان مجلس را برای درخواست ایجاد تغییر در قانون برنامه ششم باز میکند.البته درخواست نمایندگان زاویه جدی با اصول علمی مدیریت جنگل و نظرات کارشناسی دارد.هادی کیادلیری رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات و دبیر شورای مراجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی درباره تبعات برداشت درختان شکسته و افتاده در جنگل میگوید: ابتدا باید بپرسیم که نمایندگان مجلس چرا میخواهند این درختان را برداشت کنند. هدف ودلایل توجیهیشان چیست. اگر دلایل خود را اعلام کنند، بر اساس آن بهتر میتوان توضیح داد.
او ادامه میدهد: کل چوبی که در سالهای آخر بهرهبرداری طبق آمار سازمان جنگلها از جنگل برداشت میشد، ۵۰۰ هزار متر مکعب بود. این میزان برداشت فقط ۱۰ درصد نیاز صنایع را تامین میکرد.کیادلیری عنوان میکند: آیا نمایندگان مجلس برآوردی دارند که چه تعداد درخت شکسته و افتاده در شمال وجود دارد. این درختان شکسته و افتاده چند درصدشان پوسیده است و چند درصد سالم است؟ پراکندگیشان در طبیعت به چه شکلی است و آیا به لحاظ اقتصادی میصرفد که یک کارخانه اقدام به جمعآوری درختان شکسته و افتاده کند. صدمات برداشت این درختان از عرصه چقدر است؟
او ادامه میدهد: درختان پوسیده به کار صنعت نمیآید. از سوی دیگر به لحاظ عملی خروج این درختان از جنگل کاملا اشتباه است. در مقالات چاپ شده و بر اساس تحقیقات انجام شده، تعداد درختان خشک و افتاده در جنگلهای ایران کم است. این درختان ضامن سلامتی اکوسیستم هستند و باید حفظ شوند.رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات بیان میکند: با توجه به اینکه تعداد این درختان کم است و از نظر علمی باید در جنگل تعداد مشخصی درخت خشک و افتاده داشته باشیم، بر اساس کدام اصول علمی میخواهند این درختان را برداشت کنند؟او اضافه میکند: اساسا چه تعداد از این درختان میتواند نیازهای کارخانهها را تامین کند که روی آن بحث میکنیم؟ مگر اینکه بخواهیم یک راهی را باز کنیم که بر اساس آن، ۱۰ برابر حجم درختان شکسته و افتاده را از جنگل خارج کنیم. البته همیشه هم این اتفاق رخ داده است.
کیادلیری میگوید: باید برای کارخانهها میزان نیاز به ماده اولیه در طول سال برآورد شود، در شرایطی که برآوردی از میزان ایجاد درختان شکسته و افتاده برای سال بعد وجود ندارد، چگونه میتوان به استفاده از این درختها برای تامین خوراک کارخانه اتکا کرد؟او اضافه میکند: طبق قانون هر دخالتی در جنگل باید بر اساس طرح انجام شود. وقتی برآوردی از تولید درختان شکسته و افتاده نداریم، طبق کدام طرح این درختان برداشت خواهد شد؟
گروهی به دنبال دستکاری اکوسیستم جنگل
رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات میگوید: وقتی به مجموعه عوامل موجود نگاه میکنیم، جز اینکه یکسری افراد به دنبال دستکاری کردن اکوسیستمها هستند، به نتیجه دیگری نمیرسیم.او ادامه میدهد: نمایندگان مجلس در گفتگو با مقامات بالاتر با این عنوان که «این درخت دارد میپوسد، چرا بگذاریم بپوسد؛ پس آن را بهره برداری کنیم»، برداشت درختان شکسته و افتاده را توجیه میکنند. افرادی که دلایل علمی حفظ درختان شکسته و افتاده و اهمیت اکولوژیکی این درختان را ندانند، دلایل ارائه شده را منطقی تصور میکنند. در حالی که وجود چنین درختانی برای اکوسیستم لازم است. این درختان زیستگاه حشرات و موجودات مفیدی هستند که ضامن سلامت جنگل هستند. به گفته کیادلیری اجرای شیوههای جنگلشناسی در گذشته سبب شده است که درخت قطور هم در جنگل کم داشته باشیم. زیرا در بهرهبرداریهای گذشته قطر هدف تعیین میشد. هر درختی به قطر مورد نظر میرسید، برداشت میشد. او تاکید میکند: یکی از بزرگترین صدماتی که به جنگلهای شمال زدیم، این است که درخت قطور در جنگل نداریم.
روزانه ۶۰۰ هکتار جنگل و مرتع از دست میدهیم
رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات با استناد به آمارهای ارائه شده از سوی خود سازمان جنگلها، عنوان میکند: طبق این آمارها، در ۱۵ سال اخیر روزانه بیش از ۶۰۰ هکتار جنگل و مرتع از دست دادهایم.او اضافه میکند: اگر ادعا کنند که آمار ارائه شده غلط است، باید بگویم شما که آمارتان تا این حد افتضاح و غلط است، چطور برای برداشت شکسته و افتاده اطلاعات درستی خواهید داشت که به جنگل دست بزنید. اگر آمار درست است که فاجعه است و با تکیه بر همین آمار حتی یک درخت هم نباید قطع شود.
او در واکنش به اظهارات نمایندگان درباره تشدید خسارات سیل به دلیل وجود درختان شکسته و افتاده در جنگل، بیان میکند: درخت توسکا از نظر اکولوژیکی یکی از مهمترین گونههای تثبیت کننده مسیر رودخانه است. وقتی بالادست را تخریب کردیم، سیل از مسیر خود خارج میشود. در چنین شرایطی سیل هر درختی در داخل را با خود میآورد. آیا باید کل جنگل را قطع کرد؟کیادلیری ادامه میدهد: تازه این درختان جلوی سرعت آب را میگیرند. وقتی مقاومت خود را از دست میدهند، آب به سمت پایین سرازیر میشود. ما تمام درختان حاشیه رودخانهها را از دست دادهایم و در ۱۵ سال اخیر ۴۰ هزار هکتار از بستر رودخانهها از دست رفته است. مشکلاتی از این دست با برداشت درختان شکسته و افتاده حل نمیشود.
باز کردن معبر برای دستاندازی به جنگل
به گفته این کارشناس، اگر لایحه اصلاحی برای قانون تنفس به مجلس ارسال شود، کسانی که دنبال چوب هستند، معبری را باز کردهاند که به جنگل دستاندازی کنند و برداشت چوب را آغاز کنند.رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات عنوان میکند: ما باید برای مدیریت جنگل، طرحهای مناسب داشته باشیم، اما اگر قانون تنفس اصلاح شود و دستگاههای بهرهبرداری به جنگل باز گردند، راهی را برای نفوذ به جنگلها باز کردهایم و اکوسیستم غارت خواهد شد.
او یادآور میشود: در چنین شرایطی حتی عدهای دنبال تولید درخت شکسته و افتاده میروند. در مقطعی که به درخت ملج اجازه نشانهگذاری نمیدادند، افرادی درختان ملج را کت میزدند (کندن پوست درخت ه صورت حلقهای توسط تبر را کتزنی میگویند) تا درخت خشک شود و بتوانند آن را برداشت کنند. از این به بعد این اتفاقات تشدید میشود.کیادلیری میگوید: حتی برخی دلسوزان فعال در حوزه جنگل میگفتند در زمان اجرای عملیات بهرهبرداری، عدهای حاضر بودند پول پرداخت کنند تا درختان دارای مجوز قطع را روی درختان سالم بیاندازیم تا برای سال بعد درخت شکسته تولید شود.او با ابراز شگفتی از درخواست نمایندگان مازندران برای بهرهبرداری جنگل، بیان میکند: اتفاقا نمایندگان مازندران باید مصر باشند که به درختان دست نزنند. اکنون نمایندگان دیگر مناطق بیشتر در ارتباط با شمال احساس مسئولیت میکنند. نمایندگان شمال کشور نباید برای درمانهای کوتاه مدت دوران تصدی خود، به دنبال رضایت کارخانجات چوب باشند.
رئیس دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی دانشگاه علوم تحقیقات تاکید میکند: نمایندگان نباید محلی و منطقهای فکر کنند. من مطمئنم مردم شمال علیه خواسته نمایندگان خود اعتراض خواهند کرد. مردم شمال موافق نیستند که حتی یک درخت قطع شود.او بیان میکند: نمیدانم چرا نمایندگان مجلس به دنبال بودجه طرح تنفس نیستند؟ بودجهای که برای این طرح گذاشته شده است، به اندازه یک فوتبالیست هم نیست. ۳۰ میلیارد تومان اصلا عددی نیست. چرا یکبار این افراد نماینده طبیعت نمیشوند و فقط نماینده بهرهبرداران و غارتگران جنگل هستند. کیادلیری میگوید: برداشت درختان خشک به لحاظ اقتصادی صرفه ندارد. کسی که دنبال این مسله است، خودش میداند که چه چیزی میخواهد.