روزنامه کیهان نوشته: «اکنون نیاز به حضور جدی و میدانی و نه رفع تکلیفی نهادی فعال و پویا همچون امور تربیتی در مدارس شدیداً احساس میشود.» کیهان پیشنهاد حضور روحانیون در مدارس را مطرح کرده و نوشته: خیل انبوه روحانیون و طلاب جوان برادر و خواهر مومن و با اخلاق که در حوزههای علمیه پرورش یافته و به علم روز تسلط دارند و با زبان جوانان آشنایی دارند میتوانند در مدارس به عنوان متولی نهاد امور تربیتی و پرورشی استقرار داشته و منشأ بسیاری از اتفاقات و اثرات تربیتی شوند. کیهان در پایان درخواست کرده که این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی یا مجلس بررسی و در صورت امکان تبدیل به قانون شود.
این موضوع با انتقادات زیادی مواجه شد و بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که حضور روحانیون باید در همان حوزهها باقی بماند و نیازی نیست دامنه فعالیت آنها به مدارس کشیده شود. برخی از کاربران در فضای مجازی نیز نسبت به این موضوع انتقاد کردند و نوشتند که آموزش امور مذهبی و دینی نباید تا این اندازه به مدارس ورود پیدا کند چرا که اثرات منفی به دنبال خواهد داشت.برخی نیز معتقدند روحانیون در بیان مطالب معمولا توان خوبی دارند و این موضوع میتواند برای دانش آموزان جذاب باشد؛ با این حال برخی دیگر معتقدند سیستم آموزشی وزارتخانه آموزش و پرورش با حوزه علمیه متفاوت است و نمیتوان این دو را ادغام کرد بنابراین بهتر آن است که روحانیون وظیفه آموزش همتایان خود در مراحل مختلف را بر عهده داشته باشند، نه آموزش نوجوانان و جوانان.
علی صوفی کارشناس مسائل سیاسی میگوید: قرائتهایی که از اسلام وجود دارد، متفاوت است. یک نوع قرائت وجود دارد که به آن اسلام طالبانی میگویند و این به معنای اسلام شکلی است. پیامبر اکرم و قرآن کریم و ائمه و مبانی اربعه شیعه، بر اسلام عقلی تاکید میکنند. اسلام شکلی اسلام خوارج است که همه مدت درحال عبادت بودند و از فرط نماز و روزه نحیف بودند اما هیچ درکی از عقل و فکر نداشتند. این خوارج در طول زمان وجود داشتند الان هم هستند. در داخل هم داریم کسانی که اساسا اهل فکر نیستند و ملتی بیسواد میخواهند.وی ادامه داد: نوع دیگری از دین، دین علی و قرآن است و میگوید به صاحبان خرد روی بیاورید و آیه صریح قرآن است که اگر حرف و کاری مبنای عقلی ندارد از آن پیروی نکنید. برخی از مدیران ما از نوع دوم هستند و به دنبال دین شکلی هستند. باید از این دوستان پرسید ابتدا عملکرد خود در دانشگاهها را اعلام کنند، سپس به آموزش نوجوانان بپردازند. بنابراین باید از آنها پرسید چه خروجی داشتند؟ چه کاری کردند؟
چالش ورود روحانیون به مدارس
صوفی با بیان اینکه روحانیت به جای ورود به مدارس عملکردش را درست کند، تصریح کرد: وقتی همه چیز داشته باشید، اما مدیریت خوبی نداشته باشید، یعنی هیچ چیزی ندارید. از این نوع مدیریت برای مردم جز گرانی و مشکلات و فقر و... به همراه نداشته، خب به چه کاری میآید؟ اسلام دو بخش اصول عبادی و اصول اعتقادی است. وقتی توضیح المسائل را باز میکنید همان ابتدا نوشته در اصول دین تقلید جایز نیست. در دانشگاهها درس معارف گذاشتیم، به چه کاری آمد؟ چه خروجی و توفیقی داشت؟ این را با مهندس بازرگان و دکتر شریعتی مقایسه کنید که چه تاثیری روی مردم گذاشتند.
وزیر دولت خاتمی میگوید: اگر میخواهید تیر خلاص بزنید، افرادی که تا کنون در سیستم آموزشی ایران ورودی نداشتهاند و سناختی از آن نداند چگونه قرار است در مدارس مستقر شوند؟ در مدارس بفرستید. اصلا کدام خانوادهای میپذیرد فرزندش به صورت اجباری برخی از مسائل را از روحانیون در مدارس یاد بگیرند! همین باعث میشود خانوادهها بچههایشان را به خارج از کشور ببرند. اول ببینند حضور روحانیون در دانشگاهها چه تاثیر و خروجی داشته که حالا میخواهند آنها را به مدارس بفرستند. اگر میخواهند اثر منفی بگذارند به مدرسه بروند. وی ادامه داد: این افراد کاری با خواسته مردم ندارند؛ مگر ندیدیم چه کردند؟ از سوی دیگر معتقدم اینها حتی همه طلبهها را هم نمیتوانند کنترل کنند، چون اکنون طلبهها نیز روشنفکر شدهاند و این شکل از اسلام را قبول ندارند. افرادی که چنین طرحهایی را پیشنهاد میدهند جز قدرت به دنبال هیچ چیز دیگری نیستند.