در همه ماههای پس از آن هم این انتظار وجود داشته که موانع برداشته شود و مجری/گزارشگر محبوب به خانه برگردد. کسی که بر اساس آمارهای خود تلویزیون، در همه سالهای اخیر جزو بهترین برنامهسازان و مجریان کل سازمان بوده و جوایزی که هر سال به او اهدا شده این را شهادت میدهد. اما عادل بچه حرفگوشکنی نبود و برنامه نود سالها با اما و اگر و دردسر فراوان روی آنتن رفت.
سرانجام هم در «مدار» نبودن عادل باعث برکناریاش شد. اما به نظر میرسد همه اینها باعث شده جایگاه او بین مردم و تماشاگران سیما بالاتر برود و حالا منتقدان دیروز هم برای بازگشتش بیتابی کنند و فشار بیاورند. به همین دلایل و دلایل دیگر، از علیعسگری تا جبلی هیچکدام جسارت و صراحت این را نداشتهاند که از برکناری او دفاع کنند و همیشه سعی کردهاند خود را حامی او نشان دهند و از ادامه همکاریاش خبر دهند. چالش بزرگ اما ادامه مخالفت تندروها و رسانههای اثرگذاری مثل کیهان با بازگشت و فعالیت عادل است.
این موج و عداوت را در زمان گزارش فردوسیپور در اینستاگرام دیدیم. آذر ماه پارسال که عادل فردوسیپور در اقدامی ناگهانی گزارشگر فینال لیگ قهرمانان در آسیا شد، رسانهها و فعالان تندروی مخالف عادل تلاش زیادی کردند تا آن را بیاهمیت و شکست قلمداد کنند، اما استقبال مردم از صفحه اینستاگرام AFC و بازتاب این اتفاق گواهی دیگری میداد. از همان زمان و قبل از آن تلاشهایی شد تا عادل، به عنوان گزارشگر مسابقات فوتبال به شبکه سه برگردد، اما جدا از مخالفتهای جریانی، خود او هم حاضر نشده بدون نود، فعالیت موثری در شبکه سه داشته باشد و ترجیح داده همان برنامه فوتبال120 شبکه ورزش را تنها حوزه فعالیت حرفهایاش در رسانه نگه دارد.
دعوتها و تلاشها برای حضور او در VODها هم تا امروز به جایی نرسیده؛ یا ساترا مخالفت کرده یا خودش رغبتی نشان نداده یا هر دو. حالا و با آمدن پیمان جبلی به عنوان رییس به صدا و سیما اما، صحبت از بازگشت عادل جدیتر از همیشه به گوش میرسد.
صحبتی که پس از راهیابی ابراهیم رییسی به دفتر ریاستجمهوری زمزمهاش شنیده شد؛ بسیاری معتقد بودند برای جلب رضایت افکار عمومی و بازگرداندن آرامش به جامعه، میتوان از شهرت و محبوبیت عادل استفاده کرد. آمدن او به نود میتوانست نشانهای از آشتی و نزدیکی مسئولان به لایههای ناراضی باشد. صحبتها در مراکز امنیتی و سیاستگذار هم مطرح و موافقت نسبی اغلب نهادهای موثر جلب شد. حالا پیمان جبلی آمده و میگویند چه به لحاظ گرایش فکری و چه جریانی، با فروغی نزدیکی زیادی ندارد؛ پس شاید بهترین وقت برای برگرداندن عادل باشد.
اما بر اساس اطلاعات ما، حالا این عادل است که پایش را در یک کفش کرده و از هر همکاری جدی با شبکه سه سر باز میزند. او همه درخواستها برای همکاری را بیجواب گذاشته و به نظر میرسد مهمترین شرطش برای رجعت به شبکه سه نبودن فروغی باشد. عجیب هم نیست؛ نگاهی به آنچه میان این مدیر جوان و کمتجربه و فردوسیپور گذشته، برای نشان دادن عمق اختلاف میان آنها کفایت میکند و طبیعی است که عادل حاضر نباشد با بازگشتش امتیازی به دشمن بدهد.
شنیدهها هم از رفتن فروغی از شبکه سه حکایت میکند؛ با این حساب حداقل چند ماه دیگر باید صبر کرد و دید چه کسی جای او میآید و با برآورده شدن شرط جنجالی مجری مشهور، تماشای برنامه نود و شنیدن دوباره صدای او در مسابقات پرهیجان فوتبال ممکن خواهد شد یا نه.