در میان انواع مسائل و رخدادهایی که درباره واکسیناسیون در ایران از گزارشهای گوناگون و استنباط از حرف و کلام شهروندان ایرانی میتوان شنید و ناراحتی آنها را احساس کرد داستان ناکامی تاسفبرانگیز در تولید واکسن برکت است. در صفحه دو این روزنامه گزارشی از فرآیند این داستان تاسفبار تهیه شده و با برخی از ناظران آگاه درباره ژرفای ناکامی کسانی که در حالت خوشبینانه میتوان آن را اشتباه در محاسبه نسبت داد و در حالت بدبینانه آزمندی سازمانی و رسیدن به سود بادآورده در جریان تولید و دادن وعده بیهوده به مقامهای رسمی و شهروندان است نسبت داد.
نتیجه اشتباه یا آزمندی اما نازکتر شدن ریسمان اعتماد شهروندان بیپناه ایرانی به مدیریت در اینباره است. شهروندان ایرانی در نهایت قائل به تفکیک نبوده و در ذهن خویش مجموعه ادارهکنندگان کشور را در اینباره ناکام میدانند. به نظر میرسد آقای مخبر که دیگر یک مقام رسمی کشور و نفر دوم اجرایی دولت به حساب میآید باید در اینباره به طور واضح و شفاف درباره رخدادی که به نازک شدن ریسمان اعتماد منجر شده است توضیح دهد. شاید پوزشخواهی تمامقد از ایرانیان بیپناه گام نخست باشد. در گام بعدی باید معلوم و آشکار شود که در جریان این دادوستد چه میزان منابع دولت به کیسه بنیاد برکت رفته است و آن رقم باید به خزانه برگردد.
اگر برای رییس دولت سیزدهم ممکن باشد به معاون اول خود دستور دهد با یک فرد آگاه به مساله در تلویزیون به مناظره بنشیند و طرف مناظره بتواند به اطلاعات موجود دسترسی داشته باشد و آنها را بدون لکنتزبان به شهروندان بگوید. اگر کار در همینجا و با شرایطی که نوشته شد پایان یابد و معاون اول عذرخواهی رسمی کند، منابع دولتی را با جبران خسارت به خزانه برگرداند و با آگاهان درباره دلایل این ناکامی بزرگ به مناظره بنشیند، شاید باقی مانده اعتماد شهروندان از دست نرود.