از یک سو کرونایی که هر روز چهره جدیدی را از خود نشان میدهد و قربانی می گیرد و از سوی دیگر گرانی مواد خوراکی واز سوی دیگر گرانی غیرقابل تصور داروهای گرانقیمت و البته کم یاب کرونا، دیگر رمقی برای مردم نگذاشته است تا همچون سنوات گذشته پای رسانه ملی بنشینند و برنامه های وزرای پیشنهادی را بشنوند.این روزها متاسفانه وضعیت مردم از نظر سلامتی و امید به زندگی به جایی رسیده است که دیگر بی خیال شنیدن و دیدن اتفاقات سیاسی و دعوای بزرگان و نورچمیها برای پست های مدیریتی و کلان کشور شدهاند. گویی برداشت مردم این است كه به هرحال نفراتی جدید خواهند آمد برای نمایشی چهارساله و بعد هم میروند!
حتی دیگر امیدی هم به نمایندگان در بهارستان ندارند، چرا که همین مجلس نشینان كه برخی با رایهای بسیار اندك ده هزارتایی به پارلمان راه پیدا كردهاند، از بدو ورودشان با ارائه و تصویب یکسری طرحها نشان دادند که در کنار مردم نیستند. اما با این حجم از بی تفاوتی و نگاه نگران مردم چه باید کرد؟ مردمی که همواره نشان داده و ثابت کرده اند که قدم به قدم با انقلاب مانده اند و می مانند، چرا حالا نسبت به وقایع سیایس تا این حد بیعلاقه و بیاعتماد شدهاند؟ پاسخ این سوال را باید مسئولان سیاسی و دولتی بدهند كه در سالهای گذشته با اعتماد مردم چه كردهاند كه حالا كار به اینجا رسیده است؟
در این دوره که پس از ناگواری های اقتصادی سال های اخیر و مشکلات فراوان معیشتی پیش روی مردم، حالا همه از دولت انتظار دارند با یک تیم اقتصادی قوی بر مشکلات فائق آید و با برقراری عدالت اجتماعی، فساد ستیزی را در دستور کار قرار دهد، و وضع را به گونه ای رقم دهد که با شعار ولایی بودن وزرا همسانی داشته باشد و اوضاع را آنچنان کنند که شایسته ایران و ایرانی است و موضوع این است كه تنها چند جمله از گفتهها و شعارهای وزرای انتخابی رئیسی كافی است كه شنونده را ناامید و بی انگیزه كند. برنامه ای شعاری و تكراری كه اگر قرار بود جواب بدهند باید تاكنون وضع مردم از این رو به آن رو میشد!
اما خوب است همه مسئولان این نكته را فراموش نكنند كه لاجرم اوضاع مملكت باید بهتر شود و کشور دیگر گنجایش آزمون و خطایی دیگر را ندارد. بیشک همراهی نمایندگان انقلابی با وزرایی ولایی باید منجر به اقداماتی در خور و شایسته مردم همیشه همراه باشد.
رویا خسروی