محمد طبیبیان (کارشناس مسائل اقتصادی) در خصوص بحران معیشت امروز و سیاستهایی که منتج به چنین بحرانی شده است، گفت: سیاستهایی که ما را به اینجا رسانده را میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم؛ اول سیاستهای داخلی و دوم سیاستهای بینالمللی و شرایط ما درعرصهی جهانی. در مورد شرایط داخلی باید بگویم که ما اقتصاد کارکردی نداریم و همه چیز تحت کنترل دولت و نهادهای بالادست است و تکلیف مردم مشخص نیست. از طرفی این بخشها قسمت بزرگی از اقتصاد را در دست خودشان گرفتهاند و از طرف دیگر هزینههای مختلفی از طریق مالیات و تورم و نا اطمینانی به مردم و بخش خصوصی تحمیل میشود. در خصوص مشکلات بینالمللی نیز باید بگویم ما تحت تحریم هستیم و این وضعیت، کشور را از جوانب مختلف در مضیقه قرار داده است.
تحریمها وضع عدهای را در بالای هرم خوب کرده
طبیبیان در ادامه بیان کرد: سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا چنین وضعیتی اجتنابناپذیر است؛ باید بگویم که خیر، ملت ایران شایستگی بیش از اینها را دارد؛ مردم چه از لحاظ سرمایه انسانی و چه ثروتهای فیزیکی و طبیعی موجود در کشور باید بهتر از اینها نصیبشان شود اما متاسفانه مجموع سیاستها ما را به اینجا کشانده است.
این کارشناس اقتصادی در خصوص اقداماتی که باید در این وضعیت انجام داد، گفت: این سوال را البته نباید از من بپرسید بلکه باید از مسئولان بپرسید که چرا اقدامات لازم را انجام نمیدهند. آیا باید گمان کنیم که برای آنها مهم نیست که مردم تحت چه شرایطی هستند؟ وقتی پاسخ مسئولان به چرایی شرایط و فشارهای موجود مکرر این است که باید مقاومت کرد، یعنی مردم باید پیامد حاصل از هر تصمیمی که اتخاذ میشود را پذیرند و هر اتفاقی که میافتد را تحمل کنند. خب در این وضعیت اگر این گمان ایجاد شود که مسئولان به دنبال راه حل نیستند، نباید تعجب کرد. من دو سال پیش با یک شخصیتی صحبت میکردم که او میگفت تحریمها وضع عدهای را در بالای هرم خوب کرده و همین عده در مقابل تغییر مقاومت میکنند.
رفع تحریمها برای خروج از بحران فعلی تا ۷۰درصد حائز اهمیت است
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که رفع تحریمها و برقراری رابطه با کشورهای دیگر برای خروج از این بحران چقدر حیاتی است، اظهار کرد: من درصد اهمیت آن را حدود ۷۰درصد تعیین میکنم؛ به زبان ساده بگویم بدون اینکه این مشکل حل شود ما نمیتوانیم کار درخوری انجام دهیم. با وجود تحریمها و بدون برقراری ارتباط با کشورهای دیگر ما توانایی مانور در حیطهی اقتصاد داخلی را هم نداریم.
وی افزود: ببینید مسئله این است که امروز دنیا به گونهای است که هیچ کشوری در انزوا نمیتواند زندگی کند؛ البته کشورهایی سعی کردند اینگونه زندگی کنند، مثل کرهی شمالی مفلوک هستند و مردمش در وضعیت بدی زندگی میکنند. کشورهایی هم هستند که دلشان نمیخواهد اینگونه باشند و به دنبال انجام اصلاحاتی بودند، مثل کوبا، اما بنا به دلایلی در این وضعیت گرفتار شدهاند. در زمان اوباما با وساطت پاپ قرار بود روابط کوبا و آمریکا عادی شود اما برخی از افراد وابسته به قدرتهای دیگر و گروههایی که از تحریم وعدم ارتباط این دو کشور نفع میبردند، مانع از برقراری ارتباط شدند.طبیبیان بیان کرد: چنان که قبلاً گفته شد، چون عدهای از این وضعیت نفع میبرند مانع از خروج از این وضعیت میشوند. در کشور ما هم عدهای از این وضعیت سود میبرند و همینها اجازه نمیدهند مسئلهی روابط خارجهی ما حل شود مگر اینکه یک قدرت سیاسی و اجتماعی مقابل این ذی نفعان بایستد.
عدهای از در تنگنا قرار گرفتنِ مردم بهره میبرند
این کارشناس مسائل اقتصادی بیان کرد که الان درصد بسیار زیادی از مردم ما به زیر خط فقر کشیده شدهاند و صرفا تعدادی میلیاردر به وجود آمده است. در واقع متاسفانه باید بگوییم که به ازای هر میلیاردری که در این وضعیت به وجود آمده شاید صدهزار نفر فقیر شدهاند.طبیبیان در خصوص نقش فساد در ساختار اقتصادی برای رسیدن به این وضعیت بیان کرد: ببینید همهی عواملی که ما را به اینجا رساندهاند رابطهی تنگاتنگی با هم دارند؛ به طور مثال رانتهایی که وجود دارد به محدودیتها برمیگردد؛ وقتی مردم در تنگنا باشند و عدهای در این شرایط امتیاز داشته باشند از آن امتیازات استفاده میکنند تا از این وضعیت مردم هر چه بیشتر بهره ببرند. در واقع هر چه مردم در تنگنا باشند عدهای بیشتر میتوانند ثروت جمع کنند. بنابراین تا وقتی تنگناها را برطرف نکنیم امکان از بین رفتن رانت و فساد هم وجود ندارد.
اگر به مردم میگوییم در خانه بمانید باید کمک معاش هم بدهیم
این استاد دانشگاه در رابطه با لزوم حمایتهای اقتصدی فراگیر دولت دراین وضعیت از اقشار ضعیف جامعه گفت: ببینید دولت خود محروم و محبور است، نهاد دولت، نهاد در تنگنا و عسرت است و از کجا میتواند چنین حمایتی انجام دهد؟ بیشتر ثروت عمومی به شکلهای مختلف تحت کنترل بخشهایی است که متاسفانه برای مردم خرج نمیشود.
طبیبیان اظهار کرد: در این وضعیت باید مقداری از این ثروت را در اختیار مردم قرار میدادند. ببینید در آمریکا که اتفاقا کشور سرمایهداری نیز است در دورانِ بحران کرونا و به دلیل تعطیلیها، دولت ۲۴۰۰دلار به حساب مردم برای هر فرد واریز کرد و برای افرادی که فرزند داشتند این مقدار حمایت بیشتر هم بود. ثبت نام و درخواست و فرم پُرکردن هم لازم نبود، بلکه از طریق سابقه و شمارهی مالیاتیای که همه دارند، این پول به حسابشان واریز شد. حمایتهای مختلف مالی از کسب و کارهای تعطیل شده نیز انجام شد. واضح است که در کشور ما هم این حمایت در این وضعیتی که مردم در گرفتاری هستند باید انجام میشد اما همانطور که گفتم دولت ما خود در تنگنا است و ثروت در جای دیگری است. اگر به مردم میگویند در خانه بمانید باید کمک معاش هم میدادند. آن وقت مقابله با کرونا هم سادهتر و موثرتر بود.