1- آقای علی شکوریراد عضو سابق مرکزیت حزب منحله مشارکت و دبیرکل کنونی «حزب اتحاد ملت ایران اسلامی»! توئیت کرده که؛ «هنوز به قله پیک پنجم کرونا نرسیدهایم و اوضاع روز به روز وخیمتر میشود. در واکسیناسیون بسیار عقب هستیم. علاوهبر کمبود تخت و خستگی کادر درمان، سرم و دارو هم کمیاب شده است. در این وانفسا دغدغه اصلی رئیسجمهور تشکیل دولت جدید است. مردم واقعاً بیپناه ماندهاند. خدا به خیر بگذراند»!!
از نظر این عضو دو آتشه مدعی اصلاحات! نزدیکشدن به قله پیک پنجم کرونا و کمیابشدن سرم و دارو و کمبود تخت و خستگی کادر درمان و… همه و همه تقصیر آقای رئیسی است که تازه ۴ روز از تحلیف او میگذرد و هنوز دولت ایشان هم تشکیل نشده است! انتقاد این عضو حزب مشارکت هم علاوهبر آنکه خیلی عوامانه است، بسیار خندهدار نیز هست! مینویسد «در این وانفسا دغدغه اصلی رئیسجمهور تشکیل دولت جدید است»! باید به این سوپر اصلاحاتچی گفت ۲ سال از اپیدمی کرونا و ۸ سال از تکیهزدن شما بر قوه اجرائیه میگذرد. چرا تاکنون زبان به کام گرفته و لام تا کام صدایتان در نمیآمد!؟ وانگهی اگر دولت تشکیل نشود، کارها را چه کسی و کدام مرکزی باید انجام دهد!؟
۲- آقای محمدعلی ابطحی یکی دیگر از همین سوپر اصلاحاتچیها توئیتزده و نوشته است: «مهمانبازی تحلیف تمام شد. به فکر مردم باشید. دارند میمیرند هم وطنانمان»! ظاهراً از نظر ایشان هم فوت هموطنانمان بر اثر کرونا در همین ۴ روزی که آقای رئیسی رئیسجمهور شده اتفاق افتاده است و پیش از این اصلاً از این خبرها نبوده است که احساسات انساندوستانه این مدعی اصلاحات را برانگیزد و فریادش به اعتراض بلند شود!
۳- آقای عباس عبدی، اصلاحاتچی چند آتشه دیگر نیز توئیت کرده و نوشته است: «آقای رئیسی؛ بیایید همین امروز یک کار قابل قبول انجام دهید.
دستور بدهید آمار ثبت احوال را به روز منتشر کنند تا مردم و از آن مهمتر، مسئولین از جمله خودتان بدانید که مرگ و میر واقعی ۲/۵ برابر بلکه بیشتر از آمار رسمی است. مسئله کرونا را کوچک کردند، حالا مردم هزینهاش را میدهند»! ایشان که تقریباً همهروزه در روزنامه اعتماد (همان روزنامه که مقالات بیبیسی را با حذف نام نویسنده آن به نام خود چاپ میکرد) مقاله مینویسد، یادش رفته که ۲ سال از شیوع کرونا و اعلام آمار تلفات آن میگذرد و ایشان در تمام این مدت فراموش کرده بود از آقای روحانی بخواهد که دستور بدهد «آمار ثبت احوال را بهروز منتشر کنند تا مردم و از آن مهمتر، مسئولین از جمله خود آقای روحانی بدانند که مرگ و میر واقعی۲/۵ برابر بلکه بیشتر از آمار رسمی است»! و تازه یادش افتاده که باید زبانش باز شود و آنچه را که طی ۲ سال کرونایی و ۸ سال ریاست جمهوری آقای روحانی درباره آن سکوت کرده بود، از آقای رئیسی که فقط ۴ روز از ریاست جمهوری ایشان میگذرد، مطالبه کند!
۴- یکی از خانمهای خبرنگار مدعی اصلاحات هم در صفحه توئیتر خود نوشته است: «جان انسان ارزشمندترین سرمایهش هست. هم جان خودش، هم جان عزیزانش. آقای رئیسی؛ این روزها جان ما مردم در خطره و این چیزی نیست که سرش کوتاه بیاییم. میفهمید سُرم (منظورش سِرم است) نیست؟ میفهمید در تهران هیچ تخت خالی نیست. بابا خجالت بکشید برای مملکتداری باید التماستون کنیم؟»! از ایشان فقط باید پرسید با این افتضاحی که به بار آوردهاید و با این چند سطر عوامانهای که نوشتهاید آیا فکر نمیکنید که خودتان باید خجالت بکشید!؟ و …
۵- گفتنی است آقای رئیسی در اولین جلسه ستاد مبارزه با کرونا که برای اولین بار به ریاست ایشان تشکیل شده بود، روی یکی از اصلیترین ضعفهای دولت پیشین در این زمینه انگشت گذاشت و با تعیین ضربالاجل یک هفتهای برای تحول در مبارزه با کرونا، تاکید کرد که «کار مسئولان اجرایی کشور فقط توصیه نیست و باید ضمانت اجرای مناسب هم برای تصمیمات اتخاذ شده در نظر گرفته شود» و ایشان بلافاصله نیز اقدامات ضروری را پی گرفت. البته اصلاحاتچیها با آن سوابق ضدمردمی که در کارنامه خود به ثبت رساندهاند، حق دارند که این نکات مثبت و کمسابقه را نبینند!
۶- و بالاخره اگرچه جناب رئیسی سوابق درخشانی از خدمت به مردم و تلاش پیگیر برای رفع مشکلات آنان را در کارنامه خود دارد ولی «شفای لالها» را باید یکی از معجزهها و دستاوردهای بزرگ ایشان دانست. آقای رئیسی در همین فاصله ۴ روزه ریاست خود بر جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از اصلاحاتچیها را که تاکنون زبانشان از انتقاد و اعتراض به پلشتیهای ۲ ساله کرونا و ۸ ساله دولت آقای روحانی بسته بود، شفا داده و قفل زبانشان را باز کرده است!