کمتر وکیل و مسئول حقوقی در فوتبال ایران است که امیدی به این پرونده ها داشته باشد و تنها تلاش مسئولان گرفتن وقت و کم کردن میزان پرداختی است. شاید در خصوص مورد اول احتمال موفقیت وجود داشته باشد اما درباره کاستن از مبلغ پرداختی خیلی بعید به نظر می رسد.
بیکاری پردرآمد!
یکی از علامت سوال هایی که در خصوص این پرونده به وجود می آید این است که چرا این مربیان و حتی بازیکنان خارجی بعد از ترک ایران راهی هیچ تیمی نمی شوند؟ پاسخ کاملا روشن است. آن ها ترجیح می دهند تا پایان قراردادی که داشتند بیکار بمانند تا بتوانند غرامت کامل خود و البته سود آن را دریافت کنند. در روزهای اخیر حضور استراماچونی در الغرافه قطر قطعی شد دقیقا در همان زمانی که پایان قرارداد فسخ شده اش با استقلال بود. حالا استراماچونی که در این یک سال و نیم استراحت می کرد می تواند پول کامل خود را از استقلال بگیرد.این اتفاق برای کالدرون و ویلموتس هم رخ داده و هیچ یک از آن ها در هیچ تیمی مشغول به کار نشدند چرا که طبق قوانین نه مربیان و نه بازیکنان نمی توانند در یک تاریخ از دو تیم دستمزد بگیرند.
نکته دیگر این است که اگر بازیکن یا مربی با تیمی فسخ کرده باشد در صورتی که با تیم جدید قرارداد امضا کنند مبلغ دستمزد جدیدش از غرامتی که در انتظار او است کم می شود برهمین اساس ترجیح می دهند یا بیکار بمانند یا اینکه مبلغ کمتری قرارداد ببندند. یعنی اگر یک بازیکن خارجی با پرسپولیس یا استقلال 700 هزار یورو قرارداد امضا کرده باشد و بعد از فسخ راهی تیمی شود؛ تلاش می کند که دستمزد کمتری بگیرد؛ مثلا 100 هزار یورو. طبق قانون 100 هزار یورو از مبلغ 700 هزار یورو کسر می شود و غرامت باشگاه قبلی 600 هزار یورو می شود. درواقع در چنین شرایطی به سود باشگاه هاست که فرد فسخ کننده با مبلغ بالایی راهی تیم دیگری شود اما گویا خارجی ها زرنگ تر از آن هستند که چنین کاری را صورت بدهند.
فدراسیون فوتبال ایران هم با دانستن همین حربه در دادگاه عالی ورزش اعلام کرد که ویلموتس پیشنهاد کاری داشته و برای گرفتن غرامت از ایران این درخواست ها را رد کرده تا بتوان میزان محکومیت خود را کم کند. خیلی بعید به نظر می رسد که CAS این موضوع را بپذیرد چرا که هیچ شخصی نمی تواند ثابت کند علت رد درخواست ها این موضوع بوده است. کاری که استراماچونی انجام داد و کالدرون هم تکرارش کرد.
اقدام نادرست اما کاملا قانونی!
در نگاه اول اقدام ویلموتس و حتی استراماچونی و کالدرون شرافتمندانه نیست اما زمانی که مسئولان بدون هیچ آگاهی و اطلاعی قرارداد امضا می کنند و به راحتی زیر قرارداد خود می زنند و دستمزدها را پرداخت نمی کنند، خارجی ها هم به این شکل تلافی می کنند و بدون اینکه کاری انجام داده باشند پول می گیرند. در دنیای حرفه ای تجارت و کسب و کار که فوتبال هم جزو آن به حساب می آید خبری از رفاقت و چشم بستن روی قرارداد ثبت شده و جود ندارد و به همین خاطر است که خارجی هایی که به فوتبال ایران می آیند به صورت کامل به دنبال دستمزدهایشان هستند.
به نظر می رسد مسئولان تصور کردند که قرارداد خارجی ها نیز به مانند بازیکنان داخلی فقط چند جمله روی کاغذ است و به راحتی می توانند آن را بالا ببرند و در نهایت هم بگویند نداریم! هرچند نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که مسئولان وقت با توجه به اینکه می دانستند زمان پرداخت دستمزد به عمر مدیریت آن ها قد نمی دهد این کار را کردند و حالا هم نه کسی با مدیرعاملان وقت پرسپولیس و استقلال کار دارد و نه با مدیران قبلی فدراسیون.
سوتی یا گول زدن با یک قانون من درآوری!
زمانی که ماجرای مارک ویلموتس در رسانه ها منعکس شد و فسخ کاملا صورت گرفته بود مهدی تاج و دیگر مسئولان وقت فدراسیون اعلام کردند که چون مارک روی نیمکت ایران مقابل عراق نشسته پس نمی تواند ادعایی در خصوص دریافت غرامت کند اما به نظر می رسد این یک اشتباه بوده است. حال اینکه تاج اشتباه کرده یا برای خوشایند رسانه ها این قانون را از خودش اعلام کرد مشخص نیست اما هرچه هست درخصوص پرونده ویلموتس کار او حسن نیت درنظر گرفته شده است! حتی کالدرون هم با وجود پرداخت نشدن دستمزدش اعلام کرد که به خاطر شرافت و وجدان کاری تا نیم فصل در پرسپولیس مانده است. بنابراین این ادامه همکاری بعد از پرداخت نشدن دستمزدها به ضرر فرد مدعی نیست!