کنکور طی سالیان گذشته آنقدر در سراسر وزارت آموزش و پرورش سایه افکنده است که حتی بچههای دبستانی هم درگیر کنکور میشوند؛ درگیری که موجب میشود آموزش تحت الشعاع قرار بگیرد.تا چندی پیش روشهای تست زنی از دوره ابتدایی به کودکان آموزش داده میشد و بچهها در برخی کتابهای کمک آموزشی یاد میگرفتند که چگونه بهتر تست بزنند. این وضعیت تا آنجا پیش رفت که سید محمد بطحایی وزیر وقت آموزش و پرورش پای کار آمد و با همراهی شورای عالی آموزش و پرورش، تصویب کرد که آزمون در دوره ابتدایی و ورودی متوسطه اول ممنوع است.
اما همچنان دغدغه کنکور وجود دارد؛ دغدغهای که دانشآموزان را از دوره دوم متوسطه به جای آموزش، به تست زنی و آماده شدن برای کنکور سوق میدهد.در این راستا نشستی با تعدادی از نمایندگان تشکل دانشآموزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان داشتیم. محمد جوادی از استان آذربایجان شرقی، علیرضا کرمی از استان زنجان، امیر دانشور از استان اردبیل، میلاد یوسفی از شهرستانهای استان تهران، ابوطالب بواسحاقی از استان قم، سینا صدیقی از استان مرکزی و محمدکریم آبین از استان کهگیلویه و بویراحمد مهمان خبرگزاری فارس بودند.
۱۴ سال است که میگویند کنکور حذف میشود
مجری: اولین سؤالی که درباره کنکور مطرح است، این بوده که آیا برگزاری کنکور درست است؟ آیا وزارت علوم میتوانست برای جذب دانشجو راه دیگری را انتخاب کند یا بهترین راه را انتخاب کرده است؟
آبین: اینکه بحث کنکور باشد یا نباشد، چند سالی است که مطرح است اما هنوز نتوانستند به جمعبندی برسند. به نظرم کنکور هم خوب است و هم معضلاتی دارد.
متأسفانه کنکور در ایران تبدیل به شرکتهای هرمی شده است و همه دانشآموزان درگیر این مؤسسات هستند
به هر حال کنکور یک پروسه زمانبر است که برای دانشآموز استرس ایجاد میکند. دانشآموزان از چند سال مانده به کنکور، دغدغه دارند. بیشترین دغدغه این است که چه زمانی کنکور فرا میرسد؟ آیا زمان کنکور به خوبی و خوشی به اتمام میرسد؟ نکند اتفاقی بیفتد؟ نکند مریض شود؟ نکند قبول نشوند؟ اگر قبول نشوند، چه اتفاقی میافتد؟!
از سوی دیگر خانوادهها نیز خیلی درگیر هستند و این درگیری به دانشآموز هم منتقل میشود.
دانشور: متاسفانه کنکور در ایران تبدیل به شرکتهای هرمی شده است و همه دانشآموزان درگیر این مؤسسات هستند. معتقدم تا زمانی که کنکور است، از کنکور سوء استفاده بیشتر میکنند.در سال ۸۶ گفتند که کنکور حذف میشود یعنی ۱۴ سال است که میگویند کنکور حذف میشود اما خبری نیست. به نظر میآید مؤسسات کنکور جلوی حذف کنکور را گرفتند.
در حال حاضر مدارس به مراکز اطلاعات فست فودی و تستزنی تبدیل شده است
مجری: نقش مدارس در این میان چیست؟ آیا مدارس نیز به ابزاری برای کنکور و شاید به عبارت دیگر، شناسایی دانشجویان آموزش عالی تبدیل شده است؟!
جوادی: به نظر میرسد کنکور راه مناسبی برای ارزیابی یک نفر نیست؛ اینکه در ۴ ساعت بگوییم که یک نفر چگونه است و استعدادش چیست؟، روش مناسبی نیست.بچهها برای کسب جایگاه بالاتر و به دست آوردن عنوان بهتر، کنکور میدهند و همین موضوع کلی به آنها استرس وارد میکند و شاید همین هم دلیلی باشد که نتوانند به خوبی کنکور را برگزار کنند.
حتی دانشآموزان ابتدایی هم نگران کنکور هستند
از طرفی وقتی نتایج اعلام میشود، اگر نتوانند رتبه خوبی به دست آورند به سرخوردگی آنها میانجامد. بهترین لحظات عمر دانشآموزان صرف ساعتها درس خواندن میشود و جالب اینکه معلوم نیست بعد از دانشگاه این رتبه به چه دردی میخورد؟
در حال حاضر مدارس به مراکز اطلاعات فست فودی و تستزنی تبدیل شده است و حتی دانشآموزان ابتدایی هم نگران کنکور هستند. این موضوع حتی موجب تغییرات هورمونی در آنها میشود که در آینده برای مادر شدن دختران و پدر شدن پسران، نگران کننده است.
رفتار خانواده با دانشآموز دوره متوسطه، مدل کنکوری است!
مجری: اگر دانشآموزان نتوانند از پس کنکور به خوبی برآیند چه میشود؟ به نظر شما چرا انقدر اصرار به دانشآموزان برای کنکور وجود دارد؟
بواسحاقی: در بحث کنکور، یکسری فرصت و یک سری تهدید داریم. امتحان بد نیست و از سوی دیگر کنکور، فرصتی برای ارزیابی است اما بچهها باید برای شرکت در این رقابت، اذیت نشود یعنی شرایطی فراهم نشود که اگر پذیرفته نشدند، فکر کنند دیگر دنیا به پایان رسیده است.
کنکور زدگی موجب میشود که دانشآموز دچار افسردگی شود و زدگی از درس به وجود آید
اما یک تهدید بزرگ کنکور این است که نگاه در مدرسه به ویژه در سنین متوسطه، کنکوری میشود. رفتار خانواده هم با دانشآموز دوره متوسطه، مدل کنکوری است یعنی توقع دارند که او فقط درس بخواند، تفریح نکرده و به مهمانی نرود.این موضوع قطعا باعث میشود که دانشآموز دچار افسردگی شود و زدگی از درس به وجود میآید.
کنکور هم بازاری است
کرمی: در حال حاضر تربیت با کنکور، تک بعدی شده است. کنکور هم بازاری است و شما اگر مؤسسه کنکور نروید، بعید است قبول شوید.معتقدم در سالهای دهم، یازدهم و دوازدهم یادگیری صورت نمیگیرد بلکه درس خواندن فقط به قصد کنکور استاز سوی دیگر دانشآموز بعد از قبولی در دانشگاه، میبیند در این سمت هم خبری نیست و گاهی انحرافات اخلاقی که متأسفانه نظارت نمیشود باعث میشود، دانشآموز که حالا دانشجو شده است از مسیر خود منحرف شود.
صدیقی: دانشآموز وقتی به پایه دوازدهم میرسد باید علائقش را کنار بگذارد. مثلا در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، یک دانشآموز فعال باید خانهنشین شود و فقط درس بخواند.معتقدم در سالهای دهم، یازدهم و دوازدهم یادگیری صورت نمیگیرد بلکه درس خواندن فقط به قصد کنکور است. از سوی دیگر اگر دانشآموزی کنکور را خراب کند، برایش فرصت جبران نیست.
کنکور استرس ایجاد میکند
مجری: برای حل مشکلاتی که ذکر کردهاید، چه پیشنهاداتی دارید؛ چه باید کرد؟
یوسفی: معتقدم کنکور به دانشآموز نخبه فرهنگی و پرورشی آسیب میزند؛ ما در تشکل، میبینیم چنین استعدادی کشف میشود اما در بهترین زمان پیشرفتش، باید در خانه بماند و درس بخواند.گاهی این دانشآموزان نخبه که کلی تحرک و پویایی دارند، پشت کنکور میمانند و آسیب میبینند. به نظرم برای حل مشکل کنکور باید با مافیای کنکور برخورد شود.
آبین: یک راه حل برای اینکه شرایط کنکور را تعدیل کنند، این بود که معدل دبیرستان را در کنکور لحاظ کنند که آن هم خودش حواشی داشت اولا که تأثیر آن تا امسال به ۳۰ درصد رسیده است و نکته بعد اینکه باز هم تأثیر بیشتر، خود کنکور بود.
مگر میشود همه دانشآموزان بخواهند فقط دکتر و مهندس شوند
نکته دیگر که به نظرم مهم است، بحث هدایت تحصیلی دانشآموزان در پایه نهم است. چرا اجازه نمیدهند که دانشآموزان در رشتهای که دوست دارند، ادامه تحصیل دهند. مگر میشود همه دانشآموزان بخواهند فقط دکتر و مهندس شوند. این ذهنیتی است که برای آنها ایجاد شده است.
معتقدم مهمترین مشکل در کنکور زمانبر بودن و ایجاد استرس است و پیشنهادم این است که حتما هر مدرسه یک مشاور داشته باشد تا بتواند به دانشآموزان کمک فکری دهد.
مؤسسات کنکور برای خانوادهها هزینهتراشی میکنند
دانشور: به نظر باید به دانشآموزان کمک کرد تا بهترین انتخاب را داشته باشند و این انتخاب در زمان هدایت تحصیلی مهم است. البته برای هدایت تحصیلی باید به والدین هم آگاهی دارد؛ چرا که برخی پدر و مادرها فکر میکند مسیر خوشبختی تنها از مهندس و دکتر شدن میگذرد.از سوی دیگر طوری به دانشآموزان و خانوادهها قبولانده شده است که تنها راه قبولی در کنکور، شرکت در کلاسهای کنکور و استفاده از کتابهای کنکوری است. مؤسسات کنکوری هم برای همه زمانهای دانشآموز برنامهریزی کردند. مثلا برای جمعبندی نوروز، یک کتاب، برای جمع سه ماهه، یک کتاب و … دارند و همینطور برای خانوادهها هزینهتراشی میکنند.
جوادی: راه حل این است که فرهنگ سازی در خانوادهها انجام شود تا واقعا ببینند استعداد فرزندشان چیست. شاید این بچه، یک بازاری قوی شود و شاید یک فرد فنی قوی شود اما او را مجبور میکنند که مدام درس بخواند.طوری به دانشآموزان و خانوادهها قبولانده شده است که تنها راه قبولی در کنکور، شرکت در کلاسهای کنکور و استفاده از کتابهای کنکوری استخانوادهها به جای فشار به فرزندشان که تو باید مهندس و دکتر شوی، باید اجازه دهند تا استعدادهایش شکوفا شود.به نظرم از سوی دیگر باید کنکور سراسری حذف شود و به جای آن بومیسازی صورت گیرد چرا که همه نمیتوانند با یک کانال و فیلد مشخص شده، به نتیجه یکسان برسند.
کنکور را میتوان چند بار در سال برگزار کنند
بواسحاقی: تاکنون به این فکر کردیم که آن دانشآموزی که در کنکور قبول نمیشود، چقدر شکست میخورد. او باید یک سال دیگر به عنوان پشت کنکوری درس بخواند که آیا سال بعد قبول میشود یا خیر؟از سوی دیگر وقتی هم که دانشآموز در کنکور قبول میشود، وارد دانشگاه میشود اما در دانشگاه برنامه خاصی برایش نداریم و نگاه تربیتی وجود ندارد. فقط ورودی به دانشگاه سفت و سخت است.معتقدم که باید در دوره راهنمایی، مشاوران تحصیلی خوبی داشته باشیم و دانشآموزان بتواند ۱۰ سال آینده را ترسیم کرده و انتخاب درست و مناسب با علاقه و استعدادش داشته باشد.
کرمی: فکر میکنم بهترین کار این است که به جای یک کنکور متمرکز، میتوان کنکور را به دانشگاهها محول کرد.
صدیقی: کنکور را میتوان چند بار در سال برگزار کنند یا حداقل دوبار در سال برگزار شود یا دانشگاهها آزمون جداگانه برگزار کنند و خودشان اعلام کند که چه موارد و چه آزمون برگزار میکنند.
مجری: در این میزگرد به این نتیجه رسیدیم که کنکور، کل زندگی دانشآموزان حتی از دوره دبستان را هم درگیر میکند و موجب استرس و اضطراب در آنها میشود. به نظر میرسد با راهحلهای مختلف میتوان طوری برنامهریزی کرد که فشار کنکور از دوش دانشآموزان و خانوادهها کمتر شود.