«فرزند بیشتر، زندگی بهتر» در سالهای دهه ۶۰ شعاری بود که در بسیاری از رسانههای رسمی و غیر رسمی کشور تبلیغ میشد و با توجه به شرایط کشور و تحقق آیندهای افتخارآمیز راهحلی هوشمندانه محسوب میشد. اما در دهه هفتاد با توجه به عدم فراهمسازی زیرساختهای مورد نیاز رشد جمعیت، سیاستهای جمعیتی کشور به سوی «فرزند کمتر، زندگی بهتر» تغییر جهت داد.جمعیت یکی از مهمترین شاخصههای پیشرفت سراسر جهان به شمار میرود. نیروی انسانی فعال، پیشران موتور کشور در مسیر رشد و توسعه بهحساب میآید و پیشرفت و تعالی کشور بدون وجود این مؤلفه میسر نخواهد بود. ۱۵ تا ۶۴ سال، سنی است که عمده فعالیتهای مهم آدمی در این سنین انجام میشود و این بازه سنی بهاصطلاح سنین فعالیت در نظر گرفته میشود. همچنین جامعهای که ۷۰ درصد جمعیت آن در سنین فعالیت باشد، در پنجره جمعیتی خود قرار دارد.
قرارگرفتن در پنجره جمعیتی یکی از نقاط عطف و سرنوشت ساز هر جامعه محسوب میشود. چرا که بسیاری از تغییرات عمده و پیشرفتهای بزرگ جوامع مختلف پس از دوره های پنجره جمعیتی آنان رخداده است. توسعه اقتصادی کشورهای بزرگی مانند ژاپن، درست زمانی رخ داد که بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن را نیروی انسانی فعال تشکیل داد. فلذا میتوان دریافت که داشتن جامعهای جوان تأثیر بسزایی در آینده کشور دارد.
*سکوی پرش ایران در مسیر پیشرفت
بهزعم آمارهای گوناگون، کشور ایران از حدود سال ۱۳۸۵ از این موهبت جمعیتی برخوردار شده و تقریباً تا سال ۱۴۱۵ ادامه خواهد داشت. نکته قابلتوجه آنکه همان قدر که استفاده درست از این فرصت میتواند به سود کشور و آینده آن باشد، استفاده نادرست از آن و سیاستگذاریهای غلط در این دوره میتواند کشور را در چالش های بزرگی قرار دهد. به طور مثال درصورتیکه جمعیت عظیم این بازه سنی در طی چند سال افزایش سن داشته باشند، درحالیکه نرخ رشد جمعیت بهاندازه کافی بالا نباشد، کشور پس از چند سال تبدیل به خانه سالمندانی بزرگ خواهد شد.
متأسفانه نرخ رشد جمعیت ایران در سالهای اخیر روند خوبی نداشته و اکنون به زیر ۱ درصد رسیده است و تخمینها نشان میدهد در صورت ادامه شرایط فعلی، این عدد تا سال ۱۴۱۰ به صفر میرسد. این زنگ خطری است که اگر برای آن تمهیداتی اندیشیده نشود، میتواند مشکلات بزرگ اقتصادی-اجتماعی را به دنبال داشته باشد. علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری در مقوله افزایش جمعیت و تکرار این موضوع در برهههای مختلف، تلاش چشمگیری از مسئولین در این حوزه دیده نمیشود.
متأسفانه نرخ رشد جمعیت ایران در سالهای اخیر روند خوبی نداشته و اکنون به زیر ۱ درصد رسیده است و تخمینها نشان میدهد در صورت ادامه شرایط فعلی، این عدد تا سال ۱۴۱۰ به صفر میرسد. این زنگ خطری است که اگر برای آن تمهیداتی اندیشیده نشود، میتواند مشکلات بزرگ اقتصادی-اجتماعی را به دنبال داشته باشد. علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری در مقوله افزایش جمعیت و تکرار این موضوع در برهههای مختلف، تلاش چشمگیری از مسئولین در این حوزه دیده نمیشود.
کاهش نرخ رشد جمعیت ریشه در عوامل مختلفی مانند افزایش آمار فوتیها، مهاجرت به خارج از کشور یا کاهش نرخ تولد در کشور دارد که هرکدام بهتنهایی نیاز به ساعتها بحث دارند. بالارفتن سن ازدواج در جامعه به دلایل اقتصادی و فرهنگی یکی از مهمترین علل کاهش نرخ رشد جمعیت است. طبق آمار حداقل یک میلیون نفر مجرد قطعی در کشور وجود دارد و بیش از ۱۴ درصد پسران و دختران متولد دهه ۶۰ ازدواج نکردهاند، جمعیتی معادل ۲٫۴ میلیون نفر.[۱] ناباروری دیگر عاملی است که منجر به کاهش نرخ تولد و در پی آن کاهش نرخ رشد جمعیت میشود.
مسائلی چون افزایش سن ازدواج، افزایش آمار تجرد قطعی و ازایندست مسائل، بازنگری در برخی موضوعات فرهنگی و فرهنگسازی درست در آن میتواند قدم بزرگی در حل این معضلات در کشور باشد. اما مقوله ناباروری مرتبط با کسانی است که از لحاظ فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی، بار سنگین تشکیل خانواده و گسترش آن را پذیرفتهاند. لکن بهواسطه بیماری جسمی تولد فرزند دچار مشکل هستند.
*ناباروری در ایران به روایت آمار
ناباروری عبارت است از ناتوانی زوج در فرزنددار شدن پس از یک سال رابطه جنسی منظم و بدون جلوگیری. آمارها نشان میدهد از هر ۵ زوج، یک زوج نابارور است. این به آن معناست که بیش از ۳ میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد.بررسیها پیرامون ریشه ناباروری در بین زوجهای نابارور نشان میدهد در ۴۰ درصد مواقع مشکل از مرد، ۴۰ درصد مشکل از زن، ۱۰ درصد از هر دو نفر و ۱۰ درصد هم نامشخص است. همچنین باتوجهبه پژوهشهای صورتگرفته در زمینه علل ناباروری زوجهای ایرانی میتوان دریافت که اختلالات اسپرم و واریکوسل به ترتیب بیشترین سهم را در ناباروری مردان دارند و در مورد زنان، اختلالات لولههای رحمی و تخمدان از مهمترین علل ناباروری هستند.
در روند درمان ناباروری باید توجه داشت که بسیاری از زوجهای مبتلا با تغییر در سبک زندگی و کاهش یا افزایش وزن درمان میشوند. اما زوجهایی که مشکلات جسمی دارند، باید فرایند تخصصی و پیچیده درمان ناباروری را شروع کنند. نکته دیگر اینکه درصد موفقیت روشهای درمانی ناباروری اغلب زیر ۵۰ درصد است و نسبت به درمان باقی مشکلات در علم پزشکی، از قطعیت پایینتری برخوردار است. اما در فرایند و سازوکار درمان ناباروری در کشور معضلاتی مشهود است که بهاختصار بیان میشود:
*چالشهای درمان ناباروری در کشور
الف) نخستین چالشی که پیشروی زوجهایی که اقدام به درمان مشکلشان میکنند، قرار میگیرد، کمبود نیروی متخصص یا فلوشیپ ناباروری در کشور است. تعداد پزشکانی که دارای مدرک فلوشیپ ناباروری هستند و مشغول کار در سراسر کشور هستند، حدود ۱۳۳ نفر است که از تعداد موردنیاز کشور برای درمان بیش از ۳ میلیون زوج نابارور بسیار کمتر است. همچنین باید توجه داشت که تعداد ورودی این رشته در دانشگاهها سالانه ۱۵ نفر است درحالیکه هرسال حدود ۸۰ هزار زوج نابارور به آمار اضافه میشود. کمبود پزشک متخصص در این رشته مهمترین علت کمبود مرکز درمان ناباروری در کشور محسوب میشود.
ب) بنا به اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعرسانی «انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران»[۲]، ۷۷ مرکز درمان ناباروری در سراسر کشور فعال هستند که ازاینبین تنها ۲۸ مرکز دولتی هستند. این تعداد مرکز درمانی با تعداد زوجهای نابارور در کشور متناسب نبوده و یکی از چالشهای درمان این بیماری تعداد کم مراکز، خصوصاً مراکز دولتی است.
ج) دیگر مانع سر راه درمان زوجهای نابارور هزینههای بسیار بالای خدمات درمانی و عدم پوشش آن توسط بیمهای مختلف است. هزینههای درمان ناباروری در کشورهای مختلف بالغبر هزار دلار هزینه دارد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
*راهکارها برای معضلات درمان ناباروری
الف) بهعنوان نخستین راهکار برای حل معضلات درمان ناباروری میتوان به افزایش تعداد پزشکان متخصص در این حوزه است که با افزایش ظرفیت پذیرش این رشته در دانشگاهها رخ میدهد. همچنین افزایش تعداد مراکز درمانی، خصوصاً مراکز تحت پوشش دولت، دیگر راهکار مطرح برای حل این چالش است.
ب) افزایش خدمات تحت پوشش بیمه میتواند یکی از مهمترین گامها در راستای افزایش نرخ رشد جمعیت در کشور باشد. باتوجهبه قیمت بالای خدمات درمانی این حوزه، بهراحتی میتوان با کاهش هزینهها یا به صفر رساندن آن، زوجهایی که برای درمان اقدام میکنند را بهصورت چشمگیری افزایش داد. لازم به ذکر است سالیانه مبلغی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه اختصاصدادهشده و نیاز است که این مبلغ به بیمهها داده شود.
لکن باید توجه داشت که درصد موفقیت در فرایند درمانی تخصصی و پیچیده، به نسبت پایین میباشد؛ لذا پیشنهاد میشود تخصیص هزینه ها به بیمهها در قبال درمانهای موفق و تولد فرزند باشد. برای جلوگیری از غفلت از زوجهایی که درمانهای پیچیدهتر و با احتمال موفقیت کمتر، نیاز است سطوح مختلفی را برای درمان تعریف کرد و با اختصاص مراکزی خاص برای سطوح بالاتر به درمان این زوجها پرداخت.
حرف آخر
همانطور که اشاره شد کشور ایران در پنجره جمعیتی قرار گرفته است و این یک فرصت برای جهشی بهسوی توسعه و پیشرفت و رسیدن به تعالی است. زنگ خطر کاهش نرخ رشد جمعیت به صدا درآمده و این فرصت در آستانه ازدسترفتن است. فرصتی که شاید چند ده یا چند صدسال زمان تکرار آن به طول بینجامد. آینده کشورمان در گرو سیاستگذاری درست و سنجیده در حوزه جمعیت است و فرمان به دست مسئولین. میتوان با تصمیماتی حساب شده، آینده بهتری را برای نسلهای بعدی رقم زد.