وی افزود: یکی از شعارها، اشتغال و کارآفرینی بود مثلا گفتند در دولت قبلی فساد وجود داشت و پولهای نفت و دکلهای نفتی را غارت کردند. گفتند چرا تحصیلکردهها باید به خارج فرار کنند. از وضعیت درمان، مسکن و مایحتاج اولیه ناراضی بودند اما نتیجه چه شد؛ در هیچ زمینه بهبود اساسی حاصل نشد!
به گفته بلواسی، کارخانهها تعطیل شده است و روز به روز به سیل کارگران بیکار افزوده شده است. حتی واردکنندهی خلال دندان هم شدهایم! سفرههای خالی ما کارگران و مزدبگیران خالیتر از همیشه است و حالا بوی نفت هم نمیدهد!این فعال کارگری اضافه کرد: تورم افسارگسیخته، دستمزدهای ریالی و چندین برابر زیر خط فقر و هزینههای دلاری، زندگی هزاران کارگر و مزدبگیر را در سراشیبی سقوط قرار داده است.
خانوادهها از پس هزینههای سرسامآور زندگی برنمیآیند و هر روز به تعداد کودکان کار افزوده میشود. به اعتراف مسئولان بهزیستی فقط در تهران ۴۵۰۰ کودک کار وجود دارد. هر روز شاهد فرار بیشتر نخبگان و مغزهای جوان و متفکر ایرانی به دیار غربت هستیم. از بخت بد ما کارگران و مزدبگیران در این دوسال اخیر ویروس منحوس کرونا هم اضافه شد و شغلهای بیشتری را نابود کرد. سطح کیفیت آموزش به پایینترین حد خود رسیده و با نبود پول برای تهیهی گوشیهای هوشمند، هزاران دانشآموز که اکثرا فرزندان کارگران و روستاییان هستند از تحصیل جامانده و ترک تحصیل کردند. متاسفانه شاهد اخبار بدی در ارتباط با خودکشی دانش آموزان هم بودیم. در این شرایط باید پرسید راهکار شما برای مقابله با کرونا و در کنار آن صفهای طویل روغن، برنج، مرغ و… چه بوده است؟!
بلواسی میگوید: کارگران توان تهیهی مسکن یا اجارهی مسکن را ندارند و به ناچار در آلونکهای مناطق محروم و اطراف شهرها ساکن میشوند که با یک بیرحمی زمین و یک لرزش ضعیف بر سر خانوادههایشان آوار میشود. در تعدادی از شهرها محلی به نام درمانگاه تامین اجتماعی وجود دارد اما امکانات پزشکی آن در حد یک درمانگاه روستایی هم نیست. پزشکان و خیلی از آزمایشگاهها با تامین اجتماعی قرارداد ندارند. سرانه درمان برای کارگران و مزدبگیران ناچیز است و بودجه برای همسانسازی مستمری بازنشستگان وجود ندارد.به گفته وی، قوه قضاییه باید به داد کارگران برسد و دریابد که چرا سرمایههای کارگران به سادگی به تاراج رفته و چرا امروز معیشت کارگران اینگونه است که نمیتوانند نیازهای ابتدایی سفرههای خانواده را تامین کنند!او میگوید: کارگران دیگر از شعارها و وعدههای بیپشتوانه خستهاند؛ بهتر است مسئولان دیگر شعار ندهند و اگر میتوانند «عمل» پیشه کنند.