بدیهی است در نوشتهای کوتاه همچون این نوشته نمیتوان به این پرسش جواب مناسب و کافی داد. اما میتوان با نگاهی از سر اشاره به برخی رخدادهای بزرگ در سده سپری شده داشت و البته هر فردی میتواند داوری کند برآیند آنچه رخ داده است برای این سرزمین کهنسال خوب و خوش بوده یا آن را بیمارتر و رنجورتر کرده است. در سده 1300 یک سلسله شاهی که دهها سال بر ایران حکومت کردند با یک کودتا در اوایل سده سرنگون شده و یک سلسله تازه زمام امور ایران را در اختیار گرفت. سلسله جدید شاهی با دو شاه و 53 سال حکومت بر ایران در 22 بهمن 1357 سرنگون شد و یک انقلاب بزرگ توانست رژیم شاهی را دگرگون کند و نام حکومت را به جمهوری تبدیل کند.
اما این همه آنچه رخ داده است را دربر نمیگیرد و ایرانیان شاهد رخداد بزرگ اوایل دهه 1330 بودند که نفت ایران از دست انگلیسیها بیرون و دراختیار دولتها قرار گرفت. ایرانیان در سده سپری شده چندین بار و آخرین بار در بهمن 1357 با اعتراض گسترده در برابر حکومت تلاش کردند بر سیاست و اقتصاد لباس دموکراسی بپوشانند تا از مسیر این عنصر نیرومند بتوانند از مدار توسعهنیافتگی خارج و آسایش فکری و رفاه مادی را همزمان نسبت به دوره پیشین افزایش دهند. آیا توانستند؟ پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است و نمیتوان بدون نگاه به آمار و اطلاعات داوری کرد. اما واقعیت این است که مقایسه درباره شاخص رفاه مادی و آرامش ذهن و دل را میتوان از گذشته ایران تا امروز انجام داد و البته راه درست این است که آن را با میانگین جهان و به ویژه کشورهای هم قد و قواره ایران ارزیابی کنیم.
حقیقت ماجرا این است که با مقایسه ایران و کشورهایی مثل کره جنوبی، ترکیه، چین و حتی برزیل و مکزیک که روزگاری در نیمه سده حاضر از ایران عقبتر بودند و حالا بزرگ و نیرومند شدهاند میتوانیم به این نتیجه ناخوش برسیم که ایران به اندازه دیگران پیشرفت نکرد. ایران میتوانست با تکیه بر منابع طبیعی خدادادی به ویژه نفت و گاز که سرمایه مادی و ارزی قابل اعتنایی برای انباشت سرمایه به حساب میآیند اکنون در جایگاه بالاتری ایستاد اما حالا چنین نیست و سده 1300 از این نظر جز حسرت و رنج چیزی نیست. شاید روزی برسد که بتوان بدون لکنت و بدون خطخوردگی در این باره نوشت.
اما شاید بهتر باشد به سال 1400 بپردازیم که چند روز دیگر از راه میرسد و طبیعت ایران سبز و نو و شاداب میشود. آیا شهروندان ایرانی نیز میتوانند همانند همه پهنه این سرزمین لباس سبز و شاداب بر تن کنن و روزهایی را با آسودگی خیال رنج و سختی یک سال پرزحمت را از تن به در کنند؟ آیا امید و امیدواری در سال 1400 با ایرانیان خواهد بود؟آیا میتوان خوشحال بود که سال 1400 از درد و رنج نابرابری و فقر و تهیدستی خالی خواهد بود. به نظر میرسد چند مساله ناراحتکننده و دردسرساز از سده سپری شده به طور عینی با ایرانیان به سده تازه از راه رسیده همراه خواهد بود که هر کدام دردسرهای شگفتانگیز درست کند.
تحریم ادامه دارد
متاسفانه و برخلاف تصور رییس دولت ایران،دولت تازهای که در امریکا بر سر کار آمد هرگز آنقدر خام نبود که از ابزار نیرومند ساخته شده دولت قلبی تحت عنوان رژیم تحریمها چشمپوشی کند. به همین دلیل است که تحریمهای امریکا علیه اقتصاد ایران میراث برجا مانده از سده سپری شده با ایرانیان در سال 1400 نیز همراه خواهد بود. نیک میدانیم رژیم تحریمهای اعمال شده راه فروش نفت و انتقال درآمدهای نفت به ایران را متوقف و مسدود کرده است و از این مسیر کسب و کار ایرانیان در سطح خانوار، در سطح بنگاه و در سطح کلان با دشواریهای پرشمار و ژرف روبهرو شده است.
صدها بنگاه کوچک و بزرگ صنعتی ایران به دلیل تحریم و بازماندن از رشد و توسعه و فروش تعطیل شده و به تملک بانکها درآمدهاند و صدها بنگاه نیز در آستانه ورشکستگیاند. میلیونها ایرانی به دلیل تحریم که تولید ناخالص داخلی را منفی و نرخ تورم فزاینده را بر ایران تحمیل کرد و شمار تهیدستان اضافه شدهاند. اقتصاد کلان ایران تعادلهای نیمبند قبلی را نیز از دست داده است. تحریم اگر یک سال اول سده تازه شروع شده را نیز با ایرانیان همراه باشد بر ابعاد بدبختی اضافه خواهد شد.
کرونا و بیبرنامه بودن
در سال آخر قرن سپری شده ایران نیز همانند همه کشورهای جهان در آتش ویروس چینی کرونا افتاد و سوخت و هنوز برای برطرف کردن آن در آخرین روزهای اسفند 1399 کاری انجام نشده است. بدون تردید ایرانیان در سال 1400 با پیامدهای ویرانکننده کرونا زندگی خواهند کرد. متاسفانه مدیران دولت و سایر نهادها نشان دادهاند تمرکز کافی برای انجام واکسیناسیون را فراهم نکردهاند و در این عرصه از کشورهای همسایه بسیار عقب افتادهاند. نوعی سرسختی عجیب در طی کردن مسیری که دیگران رفته و با استفاده از شرایط جهانی واکسن تهیه کردهاند دیده میشود و معلوم نیست که بتوانیم سال 1400 از شر این پدیده شوم رهایی یابیم. ایرانیان متاسفانه این میراث تلخ را با خود به سال 1400 میبرند و باید باور کرد که مدیریت ناکارآمد در حل این مساله کار را سخت میکند. بعید است به زودی میلیونها شغل از دست رفته به دلیل پیامدهای کرونا در ایران احیا شود.
دولت ورشکسته
یکی از بدترین میراثهای برجا مانده از سده سپری شده که بدبختانه همراه ایرانیان شده و در سال 1400 نیز با مردم بیپناه ایران زندگی خواهد کرد بودجهای با کسریهای فراوان است. دولت روحانی با توجه به شدت تحریمها نتوانست درآمد ارزی حاصل از نفت را در 2 سال 1397 تا 1399 به دست آورد و بودجه را به اوراق قرضه و دستدرازی به صندوق توسعه متعادل کرد. با این همه و با توجه به ادامه تحریم به نظر میرسد ایران از نظر اندازه کسری بودجه شروع سده تازه به یک رکورد دست نیافتنی برسد و بالاترین نرخ کسری بودجه را تجربه کند.
دولت فعلی که ورشکسته است و با انواع قرضهایی که به تورم منجر و به فقر مردم منتهی شده است روزگار را سپری کرد و این میراث شوم را با ایرانیان در سال 1400 زنده نگه میدارد. آگاهان باور دارند اگر در سال 1400 راهی برای پیدا کردن درآمدهای پایدار غیرتورمی پیدا نشود بدبختی ایرانیان به نقطه اوج میرسد. این سده و دستکم 60 سال شعار ایران بدون نفت دادیم اما در سال نخست سدهای که میخواهیم شروع کنیم هنوز نیازمند صادرات نفت و درآمد ارزی آن هستیم.