عراق از زمان فروپاشی رژیم دیکتاتوری صدام حسین هیچ گاه روی امنیت واقعی را به خود ندیده است و اگر روزی خبری ازدرگیری، دستگیری یا انفجار شنیده نشود، افراد پیگیر این نوع اخبار به دقت خود در بررسی خبرها شک میکنند.به راحتی میتوان لیست تقریباً بلندی از طرفهایی که از این انفجار سود میبرند تهیه کرد؛ از جریانهای داخلی عراق گرفته تا گروههای تروریستی همچنان فعال در عراق و نیز طرفهای خارجی که تحقق اهداف برنامههای خود را در ناامنی این کشور میبینند.اما چه کسی به دنبال ایجاد تلفات گسترده در میان عراقیهاست؟ هدف از این اقدام چیست؟
آیا این واقعه به دلیل یک شکاف امنیتی در سپر دفاعی بغداد رخ داده است؟ چرا این اقدام ساعاتی بعد از تحلیف جو بایدن صورت گرفت؟ چرا عربستان سعودی جزو اولین طرفهایی است که این بار در مقابل چنین اقداماتی سکوت نکرد بلکه به سرعت از طریق رسانههایش آن را محکوم کرد؟ چرا مردم عراق این محکومیت را باور نکردند؟ آیا موج رسانهایای که در رابطه با عربستانی بودن عاملان این اقدام تروریستی به راه افتاده در راستای منافع ریاض بوده و رسانههای این کشور بر آن دامن میزنند؟
این پرسش و پرسشهای بسیار دیگری در میان هیاهوی حملات تبلیغاتی و رسانههای مخالفان و هواداران عربستان گم شده است.حتی بدون این انفجار هم نام عربستان سعودی چند وقتی است که در رسانههای عراق خودنمایی میکند.از زمان تشدید فشارها برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق رسانههای سعودی و عراقی همسو با این کشور جنجال بزرگ خود را علیه نیروهای حشدالشعبی گسترش دادهاند، این در حالی است که فعالیت و نفوذ اقتصادی و مالی سعودیها نیز در سال ۲۰۲۰ به نقطه اوج خود رسید.
عربستان سعودی همزمان با حضور مالیاش در عراق، کار وابسته کردن اقتصاد عراق به بازارهایش را هم از اوایل سال جاری میلادی آغاز کرده است.با این حال هر کسی که سری به بازار باب الشرقی بغداد زده باشد میتواند با تمام وجود به فلاکت فروشندگان دستفروش آنجا پی ببرد.به اعتقاد کارشناسان، در پس به خاک و خون کشیده شدن عراقیها اهدافی برونمرزی نهفته است.
حال اگر نظر کارشناسان منطقهای مبنی بر نگرانی عربستان سعودی و مشخصاً محمد بن سلمان- به عنوان نگرانترین شخصیت خاورمیانه- از مواضع آتی جو بایدن رئیسجمهور آمریکا را در کنار این دادهها بگذاریم، جوانبی از پازل ناامنی جدید در عراق آشکار میشود.
حمایت و همپیمانی همهجانبه محمد بن سلمان با دونالد ترامپ که با حمایت مالی از ستاد انتخاباتی رئیس جمهور سابق آمریکا به نقطه اوج خود رسیده بود، پرونده همچنان مفتوح قتل خاشقچی که رئیس جدید سیا قول افشا و علنی کردن آن را داده و ادامه جنگ و جنایت در یمن که میتواند تبعات بینالمللی خاص خود را برای سعودیها به همراه آورد، برخی از دلایل نگرانی ساکنان کاخ الیمامه از دوره پیش رو به شمار میرود.
امروز سعودیها که دست خود را در مقابل فشارهای پیشبینیپذیر جو بایدن بسیار خالی میبینند، مجدداً دست به دامن قدیمیترین ابزار خود در منطقه شدهاند تا هم خود را کماکان یکی از بازیگران منطقهای معرفی کرده و هم در برابر ساکن جدید کاخ سفید خودی نشان داده باشند.اعلام هویت ۲ عامل انتحاری انفجار اخیر در بغداد و سعودی خواندن آنها، آن هم در میان سکوت و حتی همراهی رسانههای سعودی، بیش از آنکه تعجببرانگیز باشد قابل تامل است.
اظهارنظر علنی یکی از تحلیلگران سعودی در شبکههای تلویزیونی مبنی بر اینکه عربستان میتواند ظرف نیم ساعت صدها عامل انتحاری را به صف کند نیز میتواند در راستای همین برنامه باشد. به بیانی روشنتر، انفجارهای باب الشرقی بغداد میتواند فرار رو به جلوی محمد بن سلمان تلقی شود تا به همگان اعلام کند، اگر قرار است خطری متوجه عربستان شود، اهرمهای تروریستی این کشور همچنان میتوانند در منطقه فعال باشند و گاوی که دوشیده میشود شاخ هم دارد!
محمد بن سلمان هدفی جز پادشاهی عربستان ندارد و برایش هم فرقی نمیکند که این هدف را با پرداخت پول و هدایای بیشتر تحقق بخشد یا با قتل عام مردم منطقه؛ خون یمنی، عراقی، سوری و حتی قتل پدرش هم در نظرش اهمیتی ندارد. او در پی رسیدن به این هدف است و دلارهای نفتی، کارتلهای رسانهای و فتواهای وهابی هم در دسترس او قرار دارند.