اقتصاد میهن: در سال 1392 بود که حسن روحانی و محمد باقر قالیباف در نبود چهره های استخواندار دوجناح سیاسی کشور شانس های بالایی برای به دست آوردن منصب ریاست جمهوریپیدا کردند. . آنهایی که مناظره های این دونامزد انتخابات را دنبال می کردند یادشان هست هرکدام چگونه با تضعیف رقیب از مسیر بزرگ کردن و افشای نقاط تاریک کار و زندگی یکدیگر راه را برایاو ناهموارکردند .
4 سال بعد این داستان با شدت بیشتر دنبال شد و این دورقیب دوباره به حساب هم رسیدند و هرکدام دیگری را به فساد و رانت خواری متهم کردند. حالا در دوره ای که کشور ایران به دلیل تحریم صادرات نفت و کهش رشد اقتصادی و بی پولی شهروندان در بدترین دوره مالی- اقتصادی به سر می برد؛ این دو جنگجوی کهنه کار به جای اینکه فکری به حال کشور و مردم بدبخت کنند دنبال ادامه نبرد 8 سال پیش هستند. یکی از بهترین جاها برای دعوای این دونفر داستان تلخ بودجه است. چرا؟ چرا بهترین محل برای یقه گیری و نشان دادن ناتوانی طرف دیگر نقطه جوش بودجه 1400 است ؟
چون هردو رییس خوب می دانند با کاهش و سقوط صادرات نفت، دخل بودجه ازخرج آن عقب مانده است و از هرجای خرج که بخواهند بزنند احتمال افزایش نارضایتی وجوددارد . از طرف دیگر روحانی می داند در سال آینده از نیمه دوم دیگر مسئولیت پاسخگویی ندارد و به نوبخت دستور داده است با دست و دل بازی بودجه را ببندد و قالیب اف که خود را رییس جمهور می پندارد می خواهد جلوی این کاررابگیرد.
حالا که نزدیک 40 روز است لایحه بودجه در اختیار مجلس است و دولت نیز می گوید آنها اختیار دارند بدون دست زدن به شاکله بودجه هر تغییری لازم است را بدهند شاهد مجادله لفظی دور ییس قوه هستیم. قالیباف به تازگی روی یک نقطه انگشت گذاشته است که مردم خوششان می آید و اینکه لایحه دولت به نفع دلالها تهیه شده و مجلس می خواهد آن را به نفع مردم کندو البته هیچ توضیح دیگری نمی دهد که چگونه بودجه ای که بنا به قول خود قالیباف در امدهای ان برروی اب بنا شده است را می خواهد از چنگ دلالها بیرون بیاورد و به نفع مردم کند. آیا افزودن بر رقم درآمد نفتی از مسیر افزودن بر قیمت دلار از 11500 تومان به 17500 تومان که می تواند سنگ بنای افزایش بنیادین خرج زندگی مردم را اماده سازد به نفع مردم است ؟
آیا افزایش وام ازدواج از محل سپرده گذاری مردم به کسانی که می خواهند از دواج کنند به نفع مردم کار کردن است یا برداشتن پول از سپرده یک گروه به نفع یک گروه دیگر مطابق با قاعده انصاف است و ایا رضایت سپرده گذاران را گرفته اید؟ از سوی دیگر حسن روحانی چنان بر روی دلار 11500 تومانی تاکید می کند که انگار می خواهد با این دلار معجزه کند و کسی هم نیست به او بگوید در بودجه سال 1399 که دلاررا برای کالاهای اساسی 4200 تومان تصویب کردید آیا دلاردر این اندازه باقی ماند؟
شهروندان بی پناه ایرانی در حالی شاهد دعوای کهنه رییس دوقوه هستند که نیک می دانند مشکل اصلی کشور بی پولی است و اینکه در این کشور 10 سال است نرخ رشد سرمایه گذاری منفی بوده است و از 10 سال سپری شده 5 سال آن کشور با رشد منفی تولید ناخالص داخلی مواجه بوده است. بی پولی و بدبختی مردم را درمان کنید به جای اینکه یقه هم را بگیرید آقایان روسای دوقوه .