براساس آمار ثبتشده در سامانه بیمه بیکاری وزارت کار و رفاه اجتماعی بیش از 871 هزار نفر در بازه مذکور متقاضی دریافت بیمه بیکاری بودهاند که حدود 430 هزار نفر از آنها از پنج استان تهران، اصفهان، فارس، خوزستان و خراسان رضوی بودهاند. ظاهرا این رقم نسبت به جمعیت 23 میلیونی شاغل کشور پایین به نظر میآید اما باید توجه داشت حدود 7 میلیون نفر از شاغلان کشور در مشاغل غیررسمی فعال بوده و امکان استفاده از بیمه بیکاری را ندارند و همچنین حدود 3 میلیون نفر کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی هستند که حقوقبگیر دولت و نهادهای عمومی بوده که در هرحال امنیت شغلی آنها تضمین است. بررسی مختصات اجتماعی و اقتصادی متقاضیان بیمه بیکاری در کشور حائز نکات بااهمیتی است:
1-حدود 71درصد از متقاضیان را مردان تشکیل دادهاند.
2-حدود 540 هزار نفر از متقاضیان بیمه بیکاری از بخش خدمات بودهاند که به نظر آسیب جدیتری از کرونا دیدهاند.
3- اما نکته مهمتر اینکه، با وجود اجرای سیاستهای حمایتی گوناگون در پساکرونا، وضعیت متقاضیان نشان میدهد که حدود 27درصد از آنها یارانه معیشتی دریافت نکرده و 99درصد از آنها از تسهیلات کرونایی بهرهای نبردهاند.
4-بیش از 40درصد بیکارشدگان متقاضی بیمه بیکاری عنوان کردهاند سهام عدالت ندارند. 5-از بین متقاضیان همچنین حدود 700 هزار نفر فاقد بیمه سلامت بوده و برخوردار از مزایای آن نیستند.
بهطور کلی موارد بالا نشان میدهد جدای از اینکه ویروس کرونا نقش جدی در افزایش رکود و بیکاری در بخشهای مختلف اقتصادی کشور داشته، اما مهمتر از آن، بستههای حمایتی سیاستگذار به جامعه هدف برخورد نمیکند و گروههای هدف حمایت اجتماعی، محروم از این حمایتها هستند. همچنین این محرومیتها بیانگر این موضوع است که سیاستگذار علاوهبر اینکه هیچ اشراف اطلاعاتی بر جامعه هدف حمایتهای اجتماعی ندارد، عملا با اعطای یارانههای آشکار و پنهان به اقشار پردرآمدتر، هم موجبات خرد شدن کمر اقشار کمدرآمد در زیر چرخدندههای گرانی و تورم را فراهم میکند و هم عمدا یا سهوا منابع عظیم یارانههای اعطایی را به هدر میدهد.
کرونا و یک میلیون و 300 هزار نفر بیکار
اواخر بهمن 98 بود که سروکله ویروس دامنگیر کرونا در کشور پیدا شد و رفتهرفته تمامی مناطق و بخشهای کشور را در نوردید. این ویروس درحالی وارد ایران شد که اقتصاد کشور از ابتدای سال 97 با شوکهای سنگین اقتصادی مانند خروج آمریکا از برجام، بازگشت دوباره تحریمها، افت شدید قیمت نفت، تورم فزاینده و... روبهرو بود و ظرف مدت کوتاهی اثرات مستقیم و غیرمستقیم این ویروس نیز به علائم اقتصاد بیمار ما اضافه شد. تردیدی نیست که در چنین شرایطی، اعمال محدودیتها، قرنطینه اجتماعات، کنترل مرزها و فاصلهگذاری اجتماعی بخشهای مختلف اقتصادی را به خود درگیر کرده و بهدلیل معضلات قبلی بیش از بقیه کشورها به نیروی کار آسیب برساند.
اسفند، فروردین و اردیبهشت اوج تبعات اقتصادی و اجتماعی کرونا برای کشور بود، بهطوریکه نتایج طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار نیز این مساله را تایید میکند. این آمار از کاهش 3.7درصدی نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور و کاهش 2.9درصدی اشتغال در بهار 99 در مقایسه با فصل مشابه سال گذشته خبر میداد. براساس این آمارگیری، مشارکت اقتصادی جمعیت 15 ساله و بیشتر در بهار 99 حدود 25 میلیون و 467 هزار نفر بوده، این رقم برای بهار 98 تقریبا 27 میلیون و 460 هزار نفر و برای بهار 97 نیز حدود 27 میلیون و 380 هزار نفر بوده است. از سویی دیگر تعداد جمعیت شاغلان در بهار 99 حدود 22 میلیون و 962 هزار نفر برآورد شده که افت 6درصدی را در مقایسه با بهار 98 نشان میدهد. بهطورکلی میتوان برآورد کرد که تنها در اسفند 98، فروردین و اردیبهشت 99 حدود 755 هزار نفر به جمعیت غیرفعال اضافه شده (جمعیت ناامید از پیدا کردن شغل و فعالیت اقتصادی) اضافه و حدود 500 هزار نفر نیز بهطور قطعی شغل خود را از دست دادهاند. این مساله نشان میدهد که بهار 99 پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی و همچنین اشتغال را در هشت فصل اخیر داشته است. البته براساس آخرین آمار وضعیت در تابستان 99 کمی بهبود پیدا کرده و مشارکت فعال اقتصادی و همچنین نرخ اشتغال در مقایسه با بهار 99 رشد 500 هزار نفری داشته است.
873 هزار متقاضی بیمه بیکاری در سه ماه
با اوجگیری تبعات اقتصادی کرونا در اسفند 98 و همچنین بهار 99، پیشبینی میشد که متقاضیان بیمه بیکاری نیز بهطور فزایندهای افزایش پیدا کنند. براساس قانون، بیمه بیکاری شامل بیمهشدهای است که بدون میل و اراده خود بیکار شده و آماده بهکار باشد. با توجه به اینکه پیشبینی میشد تعداد زیادی از افراد مشمول قانون بیمه بیکاری در شرایط کرونا بیکار شوند و لذا درخواست مقرری بیمه بیکاری داشته باشند، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از همان روزهای اول شیوع ویروس کرونا سامانه آنلاین درخواست بیمه بیکاری را راهاندازی کرد.
براساس اطلاعات این سامانه، تعداد 871 هزار و 487 نفر از افرادی که از اسفندماه 1398 تا 31 اردیبهشتماه 1399 بیکار شده بودند، برای دریافت بیمه بیکاری در سامانه ثبتنام کردهاند و 748 هزار نفر از آنها (86درصد) مشمول قانون کار و قانون بیمه بیکاری شدهاند. نسبت این رقم به جمعیت شاغل کشور در بهار 99 که حدود 22 میلیون و 962 هزار نفر بودهاند، حدود نیمدرصد است. درواقع تنها نیمدرصد از جمعیت شاغل کشور، شغل خود را از دست داده و متقاضی دریافت بیمه بیکاری شدهاند، این درحالی است که نسبت متقاضیان بیمه بیکاری به کل جمعیت شاغل در بازه مذکور در کشوری مانند آمریکا حدود 20درصد بوده است. مشخص است که وضعیت مطلوب این نسبت در کشور ما با آنچه در اطراف ما در چند ماه اخیر رخ داده، در تناقض است، برای همین نیازمند تفسیر رقم متقاضیان بیمه بیکاری هستیم.
آمار غلطانداز «بیمه بیکاری» کشور
در تحلیل نیروی کار کشور باید به دو نکته اساسی در ارائه آمارها توجه داشت. اول نرخ مشارکت اقتصادی کشور است که درحالحاضر و براساس آخرین اطلاعات در بهار 99 حدود 41درصد از کل جمعیت بالای 15 سال کشور را تشکیل میدهد. بدین معنی که در کنار 25 میلیون و 468 هزار نفر نیروی فعال اقتصادی، حدود 36 میلیون و 715 هزار نفر نیروی غیرفعال وجود دارد که شرایط ورود به بازار کار را داشته اما به هر دلیلی دلسرد شده و کنار کشیدهاند. دومین نکته اما توجه به اقتصاد غیررسمی حین بررسی این آمارهاست. افراد شاغل در بخش غیررسمی در ایران بدون داشتن قرارداد رسمی، با دستمزدی عمدتا کمتر از حداقل مزد قانونی و بدون برخورداری از حمایتهای اجتماعی (مانند بازنشستگی، ازکارافتادگی و بیمه بیکاری) و چتر حمایتی قانون کار (مانند اخطار پیش از تعدیل و اخراج، مرخصی استحقاقی سالانه یا استعلاجی) مشغول کارند.
اطلاعات سامانه ملی اشتغال و کسبوکار و سامانه ملی تحلیل اطلاعات بازار کار (هر دو وابسته به وزارت کار)، نشان میدهد تا پایان هشت ماهه سال جاری از 23 میلیون و 703 هزار و 812 نفر شاغل اقتصاد ایران، حدود 16 میلیون و 655 هزار و 35 نفر دارای بیمه (شاغل رسمی) در 18 صندوق بازنشستگی و حدود هفت میلیون و 88 هزار و 777 نفر نیز فاقد بیمه یا همان شاغل غیررسمی هستند. رقم افراد متقاضی بیمه بیکاری در بهار 99 از بین 16 میلیون نفر بوده و باقی گروهها را دربرنمیگیرد. از طرفی دیگر از بین این 16 میلیون نفر نیز چیزی حدود 9 میلیون نفر کارکنان رسمی، قراردادی و پیمانی هستند که حقوقبگیر دولت بوده که به جز موارد خاص تحت هیچ شرایطی از کار، بیکار نخواهند شد. به این ترتیب است که متقاضیان بیمه بیکاری بسیار کم به نظر آمده و رقم آن در برابر جمعیت شاغل ناچیز محسوب میشود. با این اوصاف اما بهدلیل در دسترس بودن اطلاعات 873 هزار نفر متقاضی بیمه بیکاری، بررسی آن بهعنوان جامعه آماری از کل کشور خالی از لطف نخواهد بود.
نصف بیمه بیکاری برای 5 استان
براساس اطلاعات مندرج در سامانه بیمه بیکاری، بیشترین فراوانی متقاضیان بیمه بیکاری در استانهای تهران، فارس، اصفهان، خراسان رضوی و خوزستان بوده است که استانهایی با بالاترین سطح اشتغال (رسمی و غیررسمی) کشور به حساب آمده و چیزی حدود 10 میلیون نفر از جمعیت 23 میلیونی شاغل کشور را در خود جای دادهاند. در این استانها در حد فاصل اسفند 98 تا پایان اردیبهشت 1399 به ترتیب 168، 88، 74، 57 و 41 هزار نفر متقاضی بیمه بیکاری شدهاند که درمجموع 50درصد از کل متقاضیان بیمه بیکاری در بازه مذکور است.
مردان دو برابر زنان، متقاضی بیمه بیکاری
براساس اطلاعات مندرج در سامانه ثبت بیمه بیکاری، از بین 871 هزار نفر متقاضی، 26درصد آن یعنی 233 هزار نفر زن و 71درصد (637 هزار نفر) مرد بودهاند. از سویی دیگر توزیع استانی ثبتنامکنندگان نیز اطلاعات جالبی را به دست میدهد. در تمامی استانها مردان (با اختلاف زیاد) بیشتر از زنان متقاضی بیمه بیکاری بوده که این مساله میتواند ناشی از اختلاف قابلتوجه بیمهشدگان مرد از بیمهشدگان زن در سطح کشور باشد. در استانهای اردبیل، لرستان، ایلام و سیستانوبلوچستان به ترتیب78.5، 85.9، 84.8 و 84.5درصد از متقاضیان بیمه بیکاری را مردان تشکیل میدهند و این استانها به ترتیب ذکرشده، دارای بیشترین اختلاف تعداد متقاضیان زن و مرد هستند. استان کرمان و البرز نیز با61.2 و 65.2درصد متقاضی مرد دارای کمترین اختلاف تعداد متقاضی مرد و زن در بین استانهای کشور هستند.
61درصد بیکارشدگان، شاغل بخش خدمات هستند
آمارهای بهار99 نشان میدهد سهم بخش خدمات از 23میلیون شاغل کشور 48.1درصد بوده است. طی همین فصل پس از این بخش، بخش صنعت با 33.4درصد و کشاورزی با 18.5درصد بهترتیب بیشترین سهم را از کل اشتغال فعلی داشتهاند. مقایسه این آمار با فصلهای گذشته نیز نشان میدهد کرونا بیشترین ضربه را با بیکار کردن حدود 500هزار نفر به بخش خدمات وارد کرده است. اطلاعات ثبتشده در سامانه بیمه بیکاری نیز حکایت از خسارت جدی کرونا بر بخش خدمات دارد، بهطوری که از بین 871هزار نفر که طی سهماهه اسفند1398 تا پایان اردیبهشت1399 در سامانه بیکاری ثبتنام کردهاند، 61.3درصد (533هزار نفر) در بخش خدمات مشغول بودهاند، حال آنکه 33درصد در بخش صنعت (289هزار نفر) و تنها 1.9درصد (17هزار نفر) در بخش کشاورزی شاغل بودهاند. توزیع ثبتنامکنندگان استانی نیز نشان میدهد در اکثر استانها بیشترین متقاضیان بیمه بیکاری در بخش خدمات فعال بودهاند. تنها در استان مرکزی متقاضیان بیمه بیکاری بیشتر در بخش صنعت فعالیت داشتهاند؛ در این استان 53درصد متقاضیان بیمه بیکاری در بخش صنعت و 44درصد در بخش خدمات فعال بودهاند. در استان خراسانجنوبی فعالان بخش صنعت و خدمات که متقاضی بیمه بیکاری بودهاند، تقریبا بهطور برابر در دو بخش صنعت و خدمات فعال بودهاند.
27درصد یارانه معیشتی و 40درصد سهام عدالت ندارند
اگر 871هزار متقاضی بیمه بیکاری را بهعنوان جامعه آماری مناسب از افراد آسیبدیده از کرونا در نظر بگیریم، بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها ضرورت بالایی پیدا میکند. از همینرو و براساس اطلاعات پایه ملی رفاه ایرانیان که توسط موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی منتشر شده نشان میدهد 75درصد از این متقاضیان ساکنان شهری و 25درصد آن روستایی بودهاند. ازسوی دیگر براساس این اطلاعات، 814هزار نفر یعنی 93.4درصد از متقاضیان در یارانه نقدی (هدفمندی) دریافت کردهاند. علت عدم دریافت یارانه ازسوی 7درصد باقی مشخص نشده است. همچنین از این میان 27درصد دریافتکننده یارانه معیشتی (یارانه بنزینی) نیستد، درواقع 236هزار نفر از افراد بیکارشده که متقاضی بیمه بیکاری نیز بودهاند، دریافتکننده یارانه معیشتی نبودهاند. همچنین طبق آمارهای موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، از کل بیکارشدگان مشمول بیمه بیکاری، بیش از 40درصد از آنها فاقد سهام عدالت هستند. همه این موارد نشان میدهد محل اصابت کمکها، یارانهها و طرحهای حمایتی دولت در حوزه تامین اجتماعی دقیق نبوده و بخش قابلتوجهی از اقشار کمدرآمد که در مشاغل ناپایدار و پرریسک هم مشغول فعالیت هستند، از دسترسی به حمایتهای اجتماعی بیبهرهاند.
99درصد بیکارشدگان تسهیلات کرونایی نگرفتهاند
با شیوع کرونا بسیاری از بستههای متفاوت حمایتی اجرا شد که سوا از انتقادهایی که به نوع اجرا و گستردگی پوششی آن میشد، از عدم برخورد مناسب این بستهها به گروههای هدف (دهکهای پایین جامعه) گفته میشد. این مساله با توجه به آمار متقاضیان بیمه بیکاری مشخص است، چراکه 40درصد از این متقاضیان در 4دهک پایین جامعه قرار داشته و ازسوی دیگر 99درصد از کل متقاضیان نیز تسهیلات کرونایی را دریافت نکردهاند. بسیار عجیب است که از کل متقاضیان بیمه بیکاری تنها 1800نفر تسهیلات کرونایی را دریافت کردهاند. این مساله عدم شناسایی گروههای آسیبپذیر در کشور را نشان داده و مصداق خوبی برای عدم موفقیت بسیاری از سیاستهای حمایتی در کشور است.