چه زمانی که کمبود زنان پشت دوربین به عنوان نشانی از نابرابری جنسیتی سینما صدای برابریخواهان را درآورد، چه در سالهای اخیر که فمینیستها حضور حداقل 50درصدی ساختههای زنان در آثار انتخابی جشنوارههای معتبر را فریاد زدند و چه اخیرا که منتقدان فمینیست گام از این خواستهها هم فراتر گذاشته و به اینکه چرا اغلب فیلمسازان زن پشت دوربین فیلمهای بزرگ و پرهزینه هالیوود قرار نمیگیرند، معترض شدهاند. این موضوع که همواره در ادبیات و رسانههای سینمایی جایگاه مهمی داشته، در مقاطع پایانی هر سال اهمیت و نفوذ فزونتری به دست میآورد؛ یعنی زمانی که قرار است یک جمعبندی کلی از سینمای یک دوره زمانی ارائه شود. مثل همین روزهای اخیر -که رسانههای معتبر بسیاری به این موضوع پرداخته و به بهانه نقش و نفوذ و موفقیت زنان در سینمای سال 2020 پرداختی دیگر به این مسأله داشتهاند.
بیبیسی: زنان کمرنگ و کمتأثیر
حضور کمرنگ زنان به عنوان کارگردان سینما موضوعی است که نگاه منتقدان بیبیسی را به خود جلب کرده و این رسانه از مخاطبانش پرسیده که «چرا زنان بیشتری کارگردان سینما نمیشوند؟» در واقع نگاه این نشریه در جمعبندی کلی سینمای بیست سال اخیر معطوف این موضوع بوده که «به رغم تمام تلاشهای برابریطلبانهای که برای اصلاح این رویه معیوب به انجام رسیده، اما هنوز هم شمار کارگردانان زن شاغل در صنعت سینمای جهان به نحو غیرقابل توجیهی کم است».
گزارشگر و کارشناس سینمای سرویس جهانی بیبیسی در این زمینه با اشاره به اینکه «از ٢٥٠ فیلم پرفروش سال ٢٠١٨، تنها 20 فیلم، یعنی ٨درصد آنها را کارگردانان زن ساختهاند» نوشته که «بر اساس این اطلاعات آماری، زنان با تمام پیشرفتهایی که به دست آوردهاند، هنوز هم وضع چندان خوبی ندارند و حتی حضورشان در قیاس با سال ١٩٩٩ با افت یکدرصدی مواجه شده است».
در ادامه میخوانیم: «اگر زمینه کار را محدودتر گرفته و به ١٠٠ فیلم پرفروش سال بپردازیم، شمار کارگردانان زن در آنها تنها به ٤درصد میرسد؛ و این یعنی که حضور کارگردانان زن پشت دوربین آثار مهمتر و موفقتر کمتر از میانگین نرمال کارگردانان زن نیز هست. آمار اسکار هم بر این قضیه دلالت میکند. اینکه در تاریخ نود ساله اسکار تنها پنج زن نامزد و فقط هم یک زن برنده اسکار بهترین کارگردانی شدهاند، نشان از کمرنگی حضور زنان پشت دوربین فیلمهای موفق جهان دارد. نکته جالب در این میان اینکه تنها زن برنده اسکار کارگردانی هم کسی نیست مگر کاترین بیگلو که به نحو طعنهآمیزی کارگردانی با علایق و سلایق مردانه است.»
آسوشیتدپرس: شکاف در دیوار بلند نابرابری
آسوشیتدپرس هم جایگاه و شرایط زنان پشت دوربینهای هالیوود را مورد تحلیل قرار داده است. گزارشگر این خبرگزاری با اشاره به «حضور ١٢ فیلم از کارگردانان زن در بین ١٠٠ فیلم پرفروش سال که دستاورد آماری قابل اتکایی در قیاس با 4درصد سال گذشته است» نوشته: «در سال ٢٠١٩ زنان کارگردان بیش از هر سال دیگری در تاریخ سینما فیلم محبوب و پرفروش داشتند.
پژوهش تحلیلگران سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی حکایت از این میکند که از میان ١٠٠ فیلم پرفروش سال، ١٢ فیلم به کارگردانان زن تعلق داشته که درصد حضور فیلمسازان زن در آثار مهم هالیوود را به ۱۰.۶ درصد میرساند -که بیش از همیشه است. واقعیتی که نشان از این دارد که در نابرابری جنسیتی حاکم بر دنیای سینما خلل به وجود آمده است».
سیانان: امیدواریهای 2020
در آخرین روزهای سال 2020 خبرگزاری سیانان مدعی شد که بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی نتفلیکس، شرکتهای پخش در آمریکا و اروپا و سایتهای نمایش آنلاین فیلم، تولید فیلم با محور زنان در سال ۲۰۲۰ در قیاس با سال گذشته افزایش داشته است. در این میان فیلمهای کارگردانیشده به وسیله زنان نیز با افزایش ۱۰٫۹ درصدی مواجه شده است. در گزارش مرکز مطالعات زنان در بخش فیلم و تلویزیون آمریکا در سپتامبر۲۰۲۰ آمده که سهم کارگردانان زن در فیلمهای مطرح ۱۰٫9 درصد بوده است. در این گزارش حضور زنان در تهیهکنندگی هم ۲۴٫۳ درصد عنوان شده است. پرفروشترین اثر سینمایی داستانی از یک کارگردان زن هم فیلم «کاپیتان مارول» بود که با بودجه ۱۵۲ میلیون دلار بیش از یک میلیارد و صد میلیون دلار فروش کرد.
در گزارشهای موجود، درباره بحث نابرابری جنسیتی در سینمای اروپا هم اطلاعات و آماری ارایه شده و عنوان شده با اینکه وضع در سوئد، هلند، آلمان و فرانسه کمی بهتر از آمریکاست، اما نابرابری در سینمای این کشورها نیز وجود دارد. به گزارش کمیسیون فرهنگی اتحادیه اروپا، سوئد بیشترین میزان حضور زنان را در جلو و پشت دوربین دارد و زنان این کشور حضور قابل توجهی در صنعت سیمای سوئد دارند -که این حضور در سال 2017 به مرز ۴۰درصد نیز رسیده بود. این آمار البته در سه سال بعدی با کاهش مواجه شده و در سال ۲۰۲۰ به ۳۳درصد رسید. موضوعی که نشان میدهد شرایط سینما از نظر برابری جنسیتی به رغم تمام پیشرفتهایی که به دست آمده، هنوز هم چندان امیدوارکننده نیست؛ بهخصوص در هالیوود که هنوز هم بزرگترین مرکز نابرابری جنسیتی در صنعت سینماست.
رویاهای دور و دراز زنان
نابرابری جنسیتی حاکم بر صنعت فیلم باعث شده زنان شاغل در این عرصه با ایجاد کارزارهای گستردهای به دنبال مطالبات صنفی و البته برابریطلبانهشان باشند. یکی از این کارزارها با نام «پنجاه پنجاه تا سال ۲۰۲۰» که در سال ۲۰۱۶ توسط آنا سرنر، رئیس انستیتوی فیلم سوئد، در جشنواره فیلم کن راه افتاد، خواستار سهم برابر قصههای زنان در سینما، سهم برابر شغلی زنان در صنعت فیلم، حقوق برابر، نمایش 50درصدی آثار فیلمسازان زن درجشنوارهها و سهم برابر زنان در هیأتهای گزینش و داوری جشنوارهها بود. کارزاری که موجب شد مسئولان شماری از جشنوارههای اروپایی، انستیتوی فیلم بریتانیا و تعدادی از موسسات فیلمسازی دردنیا، نسبت به رعایت برابری جنسیتی در سینما تا سال ۲۰۲۰ متعهد شوند.
این کارزار که طی چهار سال گذشته با حمایت ۸۲ فیلمساز و هنرمند زن روبهرو شده، ظاهرا توانسته فضایی متفاوتتر را در سینمای دنیا حاکم کند؛ مثلا به گزارش تحلیلگران سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی شمار و نفوذ کارگردانان زن در صنعت سینما با یک افزایش معنیدار در سالهای اخیر مواجه شده است. در واقع زنان کارگردان که در سال ٢٠١٨ به نحو دردناکی تنها ٤,٥ درصد کارگردانان سینمای آمریکا بودند (تا سال گذشته بالاترین آمار حضور زنان روی صندلی کارگردانی مربوط به سال ٢٠٠٨ بود که زنان اقلیتی ٨ درصدی را در کلیت کارگردانان هالیوود تشکیل داده بودند)، تنها یک سال بعد، یعنی در سال 2019 مرز 10درصد را پشت سر گذاشتند تا دستاوردی عمده به دست آید.
از نظر کیفی نیز این پیشرفت را به وضوح میتوان در سالهای اخیر دید. در حقیقت در سرتاسر جهان شمار کارگردانان زن پشت دوربین پروژههای بزرگتر و بهتر رو به افزایش بوده است. اینکه پردرآمدترین فیلم نیجریه در سال ٢٠١٦ ساخته یک فیلمساز زن بوده؛ اینکه یک کارگردان زن پروژهای به عظمت «کاپیتان مارول» را در اختیار کرده و توانسته ده برابر هزینه اولیه فیلم را بازگرداند؛ اینکه در کشور چین سه فیلم از ١٠ فیلم پرفروش سال را کارگردانان زن ساختهاند و بسیار حکایات امیدوارکننده دیگر نشان از تحقق رویای زنان در دنیای سینما دارد.