رضا زندی در یک روزنامه سیاسی صبح ایران درباره دیدارش با اردکانیان نوشت: وزیر نیرو در بخش اول مصاحبه اختصاصیمان، رسما اعلام کرد از پنج میلیارد دلار وام دولتی روسها، حتی پنج دلارش هم به ایران نرسیده است.
وی ادامه داده بود: از اردکانیان سوالی ساده دارم؟ چرا وزارت امور خارجه ایران درباره این موضع، توضیح علنی به مردم نمیدهد؟ نمیشود خبر کلنگزنی ساخت نیروگاه ۱۴۰۰ مگاواتی «سیریک» در استان هرمزگان توسط وزیر انرژی فدراسیون روسیه و وزیر وقت نیرو در سال ۱۳۹۵ منتشر شود و این پروژه همینطور روی هوا بماند، کسی هم به افکار عمومی پاسخگو نباشد. اعتماد، پاسخگویی لازم دارد.»
چرا حالا و پس از سپری شدن ۱۰ روز از این ادعای روزنامهنگار کمتر کسی از سیاستمداران و از اصلاحطلب تا اصولگرا و ملیگرا و حتی خود وزیر محترم کلمهای درباره اینکه روسیه از وام ادعایی پنج میلیارد دلاری که پنج دلارش را هم به ایران نداده است چیزی نمینویسد و تفسیری بر این رفتار روسها ندارد؟ دو دلیل میتواند در اینباره مصداق داشته باشد؛ یک دلیلش این است که از همان روز نخست که روسیه چنین وعده داد با توجه به سابقه و کارنامه و برنامه رهبری این کشور و با توجه به اینکه اصولا روسیه کشوری ناتوان در اقتصاد است کسی این حرف را جدی نگرفت.
این دلیل البته پایههای محکمی دارد و تجربه نشان داده روسها هرگز از ژرفای وجود با ایران دوستی عمیق نداشتهاند و برخی از کارشناسان باور دارند که این کشور به دلیل اینکه به ویژه در نفت و گاز رقیب سرسخت ایران است رفیق ایران نخواهد شد بنابراین نباید انتظار داشت روسها کمکی به ایران کنند.
یک دلیل دیگر میتواند این باشد که شاید در این شرایط که ایران درگیر نبرد با آمریکاست نباید درباره رفتار روسها چیزی گفت که رهبر این کشور از ایرانیان رنجیدهخاطر شود. به نظر میرسد به هر حال درباره دلیل دوم سکوت در برابر سخنان آقای اردکانیان هر چه باشد برای ایرانیان میتواند درسآموز باشد که در برابر کشورها رفتاری برپایه واقعیتها داشته باشند و در حالی که یک کشور همسایه با ایران رفتاری عجیب دارد بیهوده بر این رفتار چشم نبندند. بنا بر بیت مشهوری که ایرانیان به کار میگیرند که «دوست آن است که گیرد دست دوست…» یادمان باشد این همسایه دست ایران را نگرفت که هیچ، بلکه با سرعت جت جای خالی نفت ایران را در بازارها پر کرد.