رشد تکنولوژی به رشد تولید انبوه منجر شده بود و بازارهای داخلی جواب رشد شتابان را نمیداد. کشورهای پیشرفتهتر با این اندیشه که اگر فقط صادر کنند، برندهاند، با وضع سنگین تعرفه واردات راه ورود کالای رقیب خود را مسدود میکردند یا با دامپینگ و ارزانفروشی میخواستند بازارهای رقیب را از چنگش بیرون بیاورند. این وضعیت به لجبازی سیاسی رسید و از آنجا بود که نهال جنگ کاشته شد.
پس از پایان جنگ کشورهای برنده و بازنده در نخستین نشستهای خود برای ترسیم جهان آینده به تشکیل موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت فکر کردند و ۳۵۳ کشور جهان آن را امضا کردند. از قضای روزگار ایران هم یکی از کشورهایی بود که در ۱۹۴۵ این پیمان را امضا کرد. اما حالا که ۷۵ سال از آن سال میگذرد و با وجودی که ۲۰۰ کشور در جهان عضو سازمان تجارت جهانی مشهور به «دبلیوتیاو» شدهاند ایران هنوز عضویت این سازمان را قبول نکرده و در سال ۱۹۸۴ پس از رفتوآمدهای پرشمار عضو ناظر شده است.
تلاش برای حفظ انحصار
در همین خصوص عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با انتقاد از عدم ایجاد زیرساختهای لازم برای پیوستن ایران به پیمانهای منطقهای و تجاری بینالمللی گفت: افزایش ارتباطات تجاری و عضویت در پیمانهای منطقهای از جمله ضروریاتی است که دولتمردان باید به آن توجه کنند اما متاسفانه به دلایلی از جمله بیتوجهی به فراهم کردن زیرساختهای لازم برای عضویت در سازمانهایی مثل سازمان تجارت جهانی و همچنین تلاش برای حفظ انحصار برخی صنایع، چنین اتفاقی نمیافتد.
مهرداد بازرگان تاکید کرد: نباید از ترس ضربه خوردن به برخی صنایع یا ترس از واردات کالا، از تلاش جدی برای پیوستن به پیمانهای منطقهای و سازمانهای بینالمللی تجارت جلوگیری کنیم چراکه در این صورت از قافله تجارت جهانی عقب میمانیم و مدام باید خسارت دهیم. بنابراین دولت باید شرایط لازم برای افزایش ارتباطات بینالمللی را فراهم کند و صنایعی که با انحصار فعالیت میکنند نیز باید برای نجات خود برنامهریزی کنند. بازرگان با اشاره به کاهش صادرات غیرنفتی در سال جاری اظهار کرد: در حالی که با توجه به افزایش بیرویه نرخ ارز باید وضعیت صادرات بهبود پیدا کند اما با کاهش ارزش صادرات به دلیل تحریمها و همچنین بیتوجهی به افزایش ارتباطات تجاری با بسیاری از کشورها روبهرو هستیم.
به گفته وی، ارتباطات صنعتی و تجاری از الزامات توسعه کشورها به حساب میآید اما متاسفانه در حال حاضر شاهد این هستیم که ایران نتوانسته در سازمانهای تجاری و منطقهای عضو شود یا حضور موثری داشته باشد. به عنوان مثال یکی از تجربههای ایران در همکاریهای منطقه، عضویت در سازمان اکو است که بیشتر کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی در این سازمان عضو هستند اما واقعیت این است که ارتباطات صنعتی و تجاری در این سازمان در سطح مطلوبی قرار ندارد. این در حالی است که به طور کلی ایران در هیچکدام از پیمانهای مشترک موثر جهانی عضویت ندارد.
کاهش هر چه بیشتر قدرت رقابت
رییس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان آبزیان استان هرمزگان با بیان اینکه باید با فراهم کردن فضای آزاد اقتصادی و همچنین توجه به یکسری چارچوبها به سرعت شرایط پیوستن به این پیمانها را فراهم کرد، گفت: اگر چنین اقداماتی انجام شود، به مرور زمان میتوان حتی فضا را برای عضویت در سازمان تجارت جهانی فراهم کرد.وی ادامه داد: در شرایط فعلی باید نرخ ارز تثبیت شود تا صادرکنندگان و همچنین فعالان اقتصادی از وضعیت آینده مطمئن باشند و تکلیف خود را بدانند. اما متاسفانه با بلاتکلیفی و سردرگمی فعالان اقتصادی روبهرو هستیم.
به گفته این فعال بخش خصوصی، این روزها وضعیت صادراتی کشور نگرانکننده است و همانطور که همان چند سال پیش نیز پیشبینی میشد، نمیتوانیم از لحاظ قیمت تمامشده و تعرفهها با سایر کشورها رقابت کنیم. این در حالی است که در صورت بیتوجهی به پیمانهای منطقهای و تجاری، قدرت رقابت ما بیش از حالا کاهش پیدا خواهد کرد و به کشوری منزویتر از لحاظ تجاری تبدیل خواهیم شد.
بازارهای صادراتی از دست میرود
در این رابطه همچنین یکی از اعضای اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه ایران با سیاستهایی که در حال حاضر در پیش گرفته، آمادگی پیوستن به سازمانهای تجارت جهانی و برخی پیمانها را ندارد، گفت: این در حالی است که پیوستن به این سازمانها و افزایش تنوع شرکای تجاری، امری اجباری است و در صورت بیتوجهی به آن میتوان گفت که بازارهای صادراتی محدودتر میشود و از دست خواهد رفت.
حمیدرضا صالحی با بیان اینکه ما هنوز در کشورمان متولی صادرات نداریم، اظهار کرد: برای افزایش صادرات باید نهادی تشکیل شود که این هدف را به درستی دنبال کند و با استفاده از دیپلماسی اقتصادی و سیاسی، برای افزایش صادرات بسترسازی شود. به عبارت دیگر در صورتی که صادرات متولی داشته باشد، پیوستن به پیمانهای منطقهای و تجاری نیز به طور حتم پیگیری خواهد شد در حالی که در شرایط فعلی همین بدون متولی بودن صادرات خود یکی از دلایل مهم بیتوجهی به فراهم کردن توسعه زیرساختهای صادراتی است. وی با بیان اینکه در این خصوص تا امروز در حال پاک کردن صورت مساله بودیم، افزود: حتی اکنون نیز نباید از بازارهای جهانی غافل شویم بلکه باید سهم خود را در این بازارها افزایش دهیم. در این راستا باید روابط سیاسی خود را نیز با کشورها تقویت کنیم زیرا اگر روابط سیاسی خوب نباشد، نمیتوان انتظار داشت کشورها بازار خود را در اختیار کالاهای ایرانی قرار دهند.
شرایط نابرابر
به گفته این فعال بخش خصوصی، شرایط صادرکنندگان ایرانی با همتایان خارجی خود بسیار متفاوت است. این در حالی است که مشکلاتی مانند کمبود بودجه به عنوان بهانهای برای معطل ماندن مشوقهای صادراتی و… عنوان میشود در حالی که به عقیده بنده، اراده دولت در این مساله بیشتر دخیل است تا میزان بودجه. در واقع در صورتی که به صادرکنندگان و بخش خصوصی توجه شود، میتوان برای دستیابی به بازارهای جدید صادراتی دست به کار شد.
صالحی اظهار کرد: در شرایط فعلی بازارهای صادراتی ایران محدود است و ما باید نگاه خود را به بازارهای متفاوتی جز کشورهای همسایه متمرکز کنیم چرا که حتی افغانستان هم عضو سازمان تجارت جهانی شده و شرایط جدیدی را میتواند برای تجارت خود با کشورهای دیگر ایجاد کند. وی با تاکید بر گسترش تعداد بازارهای صادراتی بیان کرد: اگر این کار انجام نشود، کل بازار صادراتی ایران با اندک تنشی در بازارهای منطقه و کشورهای همسایه، از دست خواهد رفت.
ایران درونگرا
اقتصاد ایران در دوران مدرن و از دهه ۱۳۴۰ به بعد که وضعیت صادرات نفت درآمد مناسبی برای کشور فراهم کرد با دوری از سیاست توسعه صادرات و پذیرش سیاست جایگزینی واردات، به سوی درونگرایی اقتصادی رانده شد. درآمد نفت به اندازهای بود که ایران احساس کسب درآمد ارزی از مسیر صادرات کالاهای غیر از نفت نمیکرد. ایران تصور میکند آنقدر ثروتمند است که نیاز به کشور دیگری ندارد و میتواند تا ابد تنها و گوشهگیر باشد. واقعیت این است که این اندیشهای ناصواب بود و برای آینده این سرزمین تهدید و تحدید به بار آورد و روزنههای نفس کشیدن برای ایرانیان را تنگ و تاریک کرد.
در حالی که در تاریخ معاصر کشورهای دیگر با شتابی باورنکردنی به سوی بهرهبرداری همگانی از همه دنیا پیش میرفتند و از مسیر دادوستد کالا و سرمایه اقتصاد خود را با دنیا گسترش میدادند و اقتصادشان رونق مییافت اما ایران درونگرایی را در دستور کار داشت. نتایج پژوهشها نشان میدهد ایران یکی از منزویترین اقتصادها را در دنیا دارد و برخلاف سایر کشورها که با برنامهریزی و انعطاف در تجارت خارجی دنبال ورود به پیمانهای جهانی، منطقهای و دوجانبه هستند راه را برای خودش باریک کرده است.
جای خالی ایران در پیمانهای تجاری
علیرضا ساعدی پژوهشگر همکار با موسسه عالی آموزش و پژوهش برنامهریزی و مدیریت که زیر نظر مسعود نیلی فعالیت میکند روز ۲۵ آذر در کنفرانس اقتصاد ایران در تهران درباره برونگرایی و تجارت خارجی و همچنین درباره استفاده کارآمد از مناطق تجاری و آزاد ایران سخن گفت و نتایج پژوهش انجام شده را بیان کرد. این پژوهش در کتاب کنفرانس اقتصاد ایران درج شده است. بر اساس یافتههای این تحقیق برونگرایی بخشی از اصلاحات فراگیر در کشورهای گوناگون برای کمتر کردن اندازه فقر، دستیابی به رشدهای بالا و استیلا یافتن بر بحرانهای اقتصادی بوده است. برونگرایی از سه مسیر برونگرایی تجاری، برونگرایی در تولید و برونگرایی مالی و سرمایهای راه خود را باز میکند. در برونگرایی تجاری که رشد تجارت خارجی را به همراه دارد، نهتنها سهم واردات و صادرات در تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد بلکه ترکیب و تنوع محصولات صادراتی و وارداتی نیز دستخوش دگرگونی میشود. آسانسازی و شتاب بخشیدن به رشد تجارت منجر به عقد قراردادهای دوجانبه و چندجانبه و عضویت در بلوکهای تجاری و سازمان تجارت جهانی میشود. این ترتیبات به کاهش موانع تعرفهای و غیرتعرفهای منجر میشود و شرایط را برای آسان شدن تجارت مهیا میکند. بهبود در تجارت به معنای دسترسی به بازار کشورهای دیگر با موانع مختلف است که البته رابطهای دوسویه است. از زمان تاسیس سازمان تجارت جهانی که بزرگترین پیمان تجاری در دنیا به حساب میآید تاسیس ۴۰۰ پیمان جدید دوجانبه و چندجانبه منطقهای به این سازمان گزارش شده است و شمار پیمانهای منطقهای فعال در جهان به ۴۲۳ پیمان افزایش یافته است.
این پیمانهای تجاری برای آسان و گسترده شدن تجارت میان کشورهای عضو اقدام به کاهش موانع در مسیر تجارت کردهاند. این آسانسازی راه را برای کاهش هزینه تجارت باز کرده و قراردادهای آسانسازی تجارت را رونق داده است. در حال حاضر ۸۰ کشور در جهان که عضو سازمان تجارت جهانی هستند این نوع قرارداد را اجرا میکنند. ایران تنها در پیمان گروه کشورهای هشت و سازمان همکاریهای منطقهای اکو عضویت دارد. پیمان اکو پیمانی منطقهای است اما همگرایی اندک میان کشورهای عضو موجب شده است در سال ۲۰۱۲ تجارت میان کشورهای عضو تنها ۹ درصد از کل تجارت کشورهای عضو اکو را تشکیل دهد و در فاصله ۲۰۰۳ تا ۲۰۰ تنها سه درصد رشد را تجربه کرده است. از آنجایی که ایران عضو سازمان تجارت جهانی نشده، ورود به قراردادهای دوجانبه یا چندجانبه مشکل شده است. پس از سپری شدن دو دهه از عضویت کشورها در این سازمان همگرایی تعرفهها بین کشورهای مختلف صورت میپذیرد و تعرفه تجاری کشورها نسبت به ایران کمتر است. این موضوع به چالش برای ایران تبدیل شده، زیرا بدون کاهش تعرفهها انگیزه برای انعقاد پیمان تجاری با ایران کاهش مییابد.
انحصار چندجانبه
شوربختانه ایران در همین دهههای تازهسپریشده به دلیل تحریمهای آمریکا به مرور سطح تجارت و نیز کیفیت تجارت خارجی کاهندهای را تجربه کرده است. ایران دیگر با اروپا تجارت ندارد، سطح تجارت با هند به کمترین عدد رسیده، کرهجنوبی نیز با ایران در بدترین موقعیت تجاری قرار گرفته و نیز با ژاپن دادوستدی ندارد.
انحصار امارات کوچک و چین بزرگ
واقعیت این است که تجارت خارجی یک خواست و اراده دلبخواه دولتها و حکومتها نیست و دنباله و ادامه منطقی اقتصاد ملی به حساب میآید و باید در شرایط کارآمدی باشد تا بتواند به اقتصاد داخلی کمک کند. یکی از شرایط این است که کشورها علاوه بر تنوع گروههای کالایی در صادرات به کشورهای گوناگونی نیز کالا صادر کنند تا در بزنگاههای تاریخی، سیاسی و بینالمللی با تنگنا روبهرو نشوند. از سوی دیگر کشورهای جهان راه واردات را گونهای باز میکنند که کاروان کالاهای کشورهای گوناگون از آن راهها به بازار داخلی بیایند و انحصاری شکل نگیرد. ایران اما شوربختانه فاقد تجارت خارجی باکیفیت است که شرایط بالا را داشته باشد.
چین خزنده
آمارهای ارائه شده از تجارت خارجی ایران نشان میدهد ایران در چهار ماه منتهی به پایان تیرماه امسال ۴/۲۸ درصد صادراتش را به کشور چین فرستاده است. به عبارت دیگر سهم چین از صادرات ایران بیش از ۲۵ درصد است و اگر روزی چینیها در کوتاهمدت بخواهند به تجارت ایران آسیب وارد کنند به سادگی نزدیک به ۳۰ درصد صادرات ایران را فلج خواهند کرد. از سوی دیگر آمارها نشان میدهند سهم چین در واردات ایران نیز با رقم ۷/۲۵ درصد یک رقم بسیار بالا به حساب میآید و به نظر میرسد ایران یکی از وابستهترین کشورها به چین از نظر تجارت خارجی به حساب میآید. درجه انحصار بالای چین و سایه سنگین این کشور بر تجارت خارجی ایران اتفاق خوبی از نظر سیاسی و اقتصادی نیست و میتواند در صورت هرگونه تغییر معنادار در چین از نظر راهبردهای سیاسی داخلی و سازشها با جهان تجارت ایران را در فشار قرار دهد.
سهم بزرگ کشور کوچک
نظام سیاسی حاکم بر امارات عربی متحده در دهههای اخیر متحد درجه یک عربستان سعودی در مواجهه با ایران بوده و از این نظر یکی از کشورهای به شدت مخالف نظام سیاسی ایران به حساب میآید. اماراتیها از نخستین کشورهایی بودند که در بستن راههای ورود ارزهای ایران به دلیل تحریم آمریکا اقدام کردند. به این ترتیب انتظار میرفت حجم تجارت ایران با این کشور محدود شود اما آمارهای تجارت خارجی چهار ماه نخست امسال ایران نشان میدهد سهم امارات از کل واردات ایران به ۷/۲۲ درصد رسیده است. این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس در همین حال با سهمی معادل ۱۴ درصد سومین کشور مقصد صادرات ایران بوده است. یک محاسبه ساده نشان میدهد چین و امارات روی هم کمی کمتر از ۵۰ درصد واردات ایران و ۴۲ درصد صادرات ایران را در چهار ماه گذشته به خود اختصاص دادهاند که از نظر تنوع بازارهای وارداتی ایران را در موقعیت دشواری قرار میدهد.
تجارت محدود
آمارهای ارائه شده از سوی نهادهای رسمی نشان میدهد در چهار ماه نخست امسال ارزش صادرات ایران با ۴۱ درصد و ارزش واردات نیز با کاهش ۲۴ درصدی مواجه شده است. در صورتی که تنگناهای برآمده از شیوع کرونا را عامل کاهش و کوچک شدن تجارت خارجی بدانیم و نیز توجه داشته باشیم این وضعیت به سرعت بهبود پیدا نمیکند باید روزهای پرکاری برای جبران صادرات و واردات کوچک شده در ماههای آتی در دستور کار باشد که البته یکی از اصلیترین گرهها اصلاح نشدن سیاستهای ارزی ایران است.
صلح و تجارت
تجربه نشان میدهد کشورهایی که آرامش و آسایش ذهنی و مادی شهروندانش به خاطر رفاه مادی مناسب در سطح بالاتری است احتمال وقوع منازعه با دیگر کشورها برایشان کمتر است. واقعیت این است که وقتی کشوری به کشور دیگر کالا صادر میکند یا از کشوری کالا وارد میکند علاقه دارد آن کشور در صلح باشد چون از تجارت منفعت میبرد. ایران نیز باید با توسعه تجارت با همه کشورها بتواند راه صلح را هموار کند و این اتفاق نمیافتد مگر اینکه ایران از انزوای تجاری خارج شود.