البته که نداشتن رئیس، مهمترین چالش اینروزهای «سئولنشین»ها نیست؛ چون آنها با پرونده غرامت سنگین مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی سروکله میزنند که میتواند منجر به ورشکستگیشان شود. موضوع ویلموتس مورد پیچیده و مبهمی نیست. این مربی بلژیکی بعد از شش ماه همکاری با تیم ملی ایران به دلیل دریافتنکردن به موقع مطالباتش و البته با استفاده از بندهای موجود در قرارداد، استعفا داد و درخواست غرامت ۶.۲ میلیونیورویی کرد؛ غرامتی که حالا فیفا در رأی اولیهاش به ایران هشدار داده که ملزم به پرداخت آن است.
بعد از نهاییشدن این رأی که فیفا منتشر کرد، نهادهای اطلاعاتی و نظارتی «بهدرستی» در پی یافتن مقصرانی رفتند که چنین هزینه سنگینی را به فوتبال ایران تحمیل کردند. دراینبین سازمان بازرسی از معرفی هشت «نفر» به دادستانی تهران خبر داد و گفت تا آخر، پیگیر این موضوع خواهد بود.با عمومیشدن چنین فرایندی، میشد به این نتیجه رسید که دوباره و بهزودی قرار است پای فیفا و البته کنفدراسیون فوتبال آسیا به این پرونده باز شود و با توجه به وصول گزارشهای «داخلی» خطونشان بکشد که فوتبال ایران را به دلیل دخالت دولت در امور فدراسیون تعلیق میکند. اینکه انتظار میرفت فیفا برای رسیدگی به این پرونده مداخله کند، به این دلیل است که پیشتر، هربار که عزمی جزم میشد تا با عدهای متخلف برخورد شود، سروکله نهاد بینالمللی فوتبال پیدا میشد و با استفاده از اهرم تعلیق، تلاش میکرد افراد نزدیک به خودش در فوتبال ایران را از مخمصه رها کند.
اینبار هم موضوع تکرار شده و فیفا روز دوشنبه با نوشتن نامهای تهدیدآمیز به فدراسیون فوتبال با خطاب قراردادن این نهاد و با «به در گفتن تا دیوار شنیدن» تهدید کرده که اگر اعضای فدراسیون فوتبال از سوی نهادهای دیگر تحت فشار قرار بگیرند، گزینه تعلیق را روی میز میگذارد.
در بخشی از نامه جدید که هم مسئولان کنفدراسیون فوتبال آسیا و هم فیفا پای آن را امضا کردهاند، اینطور آمده است: «از طریق منابع مختلف قابلاعتماد از جمله رسانههایی که سخنان مقامهای مسئول را نقل کردهاند، متوجه شدیم که چند تن از اعضای ارشد فدراسیون فوتبال ایران از سوی سازمان بازرسی کل کشور متهم به «اهمال در انجام وظیفه» شدهاند. دلیل این مسئله هم حکم اخیر کمیته تعیین وضعیت فیفا درباره یک مورد مربوط به عدم انجام وظایف در یک قرارداد بوده، جایی که فدراسیون فوتبال ایران محکوم به پرداخت حدود شش میلیون یورو به مارک ویلموتس، مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران شده است. همچنین متوجه شدیم که تحقیقات بیشتر و اقدامهای قانونی احتمالی علیه این افراد از سوی دادستان کل تهران در دست بررسی است.
پیش از هر چیز باید ذکر کنیم که فیفا و ایافسی کاملا مخالف استفاده از تهدیدهای قانونی و تلاش برای مرعوبکردن فرد یا گروهی از افراد، آنهم با استفاده از قدرت مقامهای قانونی بیارتباط به آنها و در نتیجه زیرسؤالرفتن قدرتشان هستند. از این فرصت استفاده کرده و به شما یادآوری میکنیم براساس بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۱۹ فیفا، اعضای فیفا باید مسائل و مشکلاتشان را به شکل مستقل حل کنند و نباید تحت تأثیر فرد سومی باشند. هرگونه تخلف از این بند میتواند به اعمال جریمه از سوی فیفا منجر شود، از جمله تعلیق فدراسیون عضو». تا به اینجای کار ایرادی بر این نامه تهدیدآمیز نیست، ولی موردی که تناقض بزرگ و آشکاری محسوب میشود این است که «داخلی»ها خیلی خوب مسئولان فیفا را توجیه نکرده و به آنها نگفتهاند رسیدگی به این پرونده، رسیدگی و بررسی «فساد» محتمل در پرونده است و کسی قرار نیست استقلال فدراسیون فوتبال را زیر سؤال ببرد. تهدید فیفا بهگونهای است که فقط یک روی سکه را دیده و ظاهرا روی دیگر سکه را «به عمد» پنهان کرده است.
تفاوت بین بلاتر و مهدی تاج!
همین الان باید موضوع مشخص شود که مهدی تاج «متهم» است؛ اتهام او این است که در داستان بستن قرارداد با مارک ویلموتس بلژیکی وظیفهاش را بهدرستی انجام نداده و همین اهمال پایهگذار «فسادی احتمالی» شده که اتفاقا نهادهای نظارتی و اطلاعاتی در پی رسیدن به آن هستند. بر کسی هم پوشیده نیست که متهمبودن بهمعنای مجرمبودن نیست؛ چون همانطورکه مهدی تاج، رئیس سابق فدراسیون فوتبال تأکید کرده، او خودش را موظف به پاسخگویی میداند و این شانس را دارد تا از اتهامی که به او وارد شده مبرا شود.ابهامات موجود در پرونده ویلموتس زیاد است و هنوز بهطور قطعی مشخص نشده آیا «فرد» یا «افرادی» از کنار این قرارداد منفعتی داشتهاند یا نه؟ پس سؤال اصلیای که دراینبین به وجود میآید، این است که فیفا کدام گزارش از «رسانههای مورد اعتماد» را خوانده که به این بخش از داستان توجه نکرده است!
در واقع هم تاج و هم دیگر اعضای فدراسیون فوتبال متهم به این هستند که در این پرونده با اهمال صورتگرفته، زمینه را برای بروز فساد برای عدهای مهیا کردهاند. مجددا بر این مورد باید تأکید شود که متهمبودن بهمعنای مجرمبودن نیست و این مورد بعد از انجام تحقیقات صورتگرفته مشخص میشود. حالا سؤال بعدی که مسئولان فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا باید به آن پاسخ دهند، این است که چطور میشود از متهمان این پرونده پرسوجو نکرد و منشأ فساد را پیدا کرد؟ آیا فرد یا افرادی که به نهاد بینالمللی فوتبال گزارش دادهاند، همه حقایق را بازگو کردهاند؟
سؤال اصلی، اما این است که فیفا، نهادی که مدعی است برای پاکی فوتبال مبارزه میکند، چطور با فساد سپ پلاتر، رئیس سابق فیفا و میشل پلاتینی، رئیس سابق یوفا، مبارزه کرده، ولی حالا نمیگذارد اعضای فدراسیون فوتبال ایران به نهادهای نظارتی پاسخگو باشند؟ آیا نیرویی بازدارنده برای هویداشدن زوایای پنهان این پرونده وجود دارد؟چطور فیفا اجازه رسیدگی به فساد در دیگر فدراسیونها از جمله چند فدراسیون آفریقایی و آمریکای جنوبی (که حتی کار به دخالت پلیس کشید و افراد زیادی از مسئولان فوتبالی بازداشت شدند) را داد، ولی پای فدراسیون فوتبال ایران که به میان آمده، به این نتیجه رسیده که فوتبال ایران را تعلیق کند؟
شاید مسئولان فیفا یا آنهایی که گزارشها را از ایران به فیفا ارسال کردهاند، فراموش کردهاند بلاتر و پلاتینی چطور محروم و بازداشت شدند؛ پس نیاز است خیلی مختصر به اتفاق رخداده اشاره شود. داستان از این قرار بود که بین بلاتر و پلاتینی رقم ۱.۸ میلیون یورو ردوبدل شده بود که برایش سند مکتوبی وجود نداشت. پلاتینی قویا میگفت این رقم را بابت حق مشاوره از بلاتر گرفته، ولی این حرف مورد قبول واقع نشد و آنها با محرومیتهای سنگین روبهرو شدند. البته رأی به محرومیت آنها بعد از ماهها تحقیقوتفحص بود؛ موضوعی که اجازهاش را به نهادهای بازرسی در ایران نمیدهند.حالا اگر در پرونده هشتمیلیونیورویی ویلموتس و فدراسیون فوتبال ایران، فرد یا افرادی منفعت داشتهاند، چرا نباید به سزای اعمالشان برسند؟
شاید فیفا پاسخ دهد نهادی مستقل از دولت به این پرونده ورود کرده و بلاتر و پلاتینی را محروم کرده است، ولی آیا دیگر فدراسیونهای عضو فیفا که با فساد در فدراسیونهایشان مبارزه کردهاند، همگی مستقل عمل کردهاند؟ چطور فیفا به آنها گیر نداده، ولی پای مهدی تاج و همکارانش در فدراسیون فوتبال که به میان میآید، از اهرم تعلیق استفاده میکند؟ آیا بازداشت پلاتینی و محرومیت سنگین بلاتر با مصونیت احتمالی مهدی تاج و همکارانش همخوانی دارد؟
فیفا اگر قرار است به شعار مبارزه با فسادش بهطور واقعی جامه عمل بپوشاند، بهتر است ابتدا گزارشها را از افراد «معتبر» تهیه کند تا همیشه «یکجای کار نلنگد». آنها مدعی شدهاند رسانهها را زیر نظر گرفته و از طریق آنها به موضوع پی بردهاند، پس بهتر است همه رسانهها را زیر نظر گرفته و همه گزارشها را بخوانند؛ آنها بهتر است صحبتهای رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس را هم بشنوند. «مسئله مطرحشده در ایران، ابعاد پیچیدهای دارد که در حال بررسی است. مسلما در صورت مشخصشدن تمام ابعاد این پرونده، فیفا همانطورکه به خودش اجازه نداده در بعضی پروندهها در کشورهای مختلف از جمله «کالچوپولی» ایتالیا ورود کند، در این مسئله هم مداخلهای نخواهد داشت و حتی برای مبارزه با فساد در فوتبال از اقدامات صورتگرفته در داخل ایران نیز حمایت خواهد کرد». این نهاد میتواند صحبتهای حسین زهی، عضو هیئترئیسه فراکسیون ورزش مجلس را هم برای خودش مرور کند که میگوید: «سیاسیون در امور فدراسیون دخالتی نداشته و هدف یافتن پاسخی برای دلایل عقد چنین قراردادی با شرایط مذکور و جلوگیری از پایمالشدن حقوق مردم است».
حالا میشود این موارد نیز کنار هم گذاشت؛ میشود از خود اهالی فدراسیون که مدعی به التزام از قوانین ایران هستند، استفاده کرد و در پاسخ به فیفا این مسئله را خیلی روشن و شفاف برایشان توضیح داد که موضوع «استقلال» فدراسیون فوتبال ایران نیست بلکه موضوع «فساد» احتمالی است که در پرونده پیچیده غرامت مارک ویلموتس گنجانده شده است. میتوان فیفا را از طریق کانالی درست در جریان اخبار گذاشت تا فقط گزارش یک عده خاص را نخوانند!