بررسی دانشگاه سازمان ملل متحد (2020 ) درباره ارزیابی تأثیر کووید-19 بر فقر جهانی، میگوید از بعد از کرونا وضعیت فقر در هر سه سطح خط فقر (1.9 دلار، 2.3 دلار و 5.5 دلار در روز) تشدید خواهد شد و پیشبینی کرده، حدود 419 میلیون نفر بر تعداد قبلی فقرا افزوده شود.
نتیجه این اتفاق قرارگرفتن بیش از یک میلیارد و 178 میلیون نفر در فقر شدید خواهد بود. حالا این آمار و ارقام را درحالی در ذهن ثبت کنید که در گوشههایی از این کرهزمین گرفتار کرونا، وضعیت اقتصادی از قبل از این ویروس هم شکننده و آسیبپذیر بوده و شرایط مالی توده مردم در سطح میانی فقر جهانی است. در محاسبات جهانی مانند همین معادلاتی که دانشگاه سازمان ملل متحد ترسیم کرده، سه سطح برای فقر در نظر گرفته میشود و نشاندهنده درآمد روزانه افرادی است که در جامعه بهعنوان فقیر شناخته میشوند. اگر شرایط درآمدی در ایران را میان این معادلات بگنجانیم، تصویر اولیهای از سطح رفاهی مزدبگیران رسمی و غیررسمی ساکن ایران به ما میدهد. هر کارگر حداقلبگیر در ایران (اگر کارفرمای او مصوب وزارت کار را مبنای اندازهگیری دستمزدش قرار داده باشد) روزانه سه دلار دستمزد دریافت میکند. در ایران جمعیت زیادی (تا هفت میلیون نفر) بدون بیمه و قرارداد کار میکنند و وضعیت معیشت آنها را نمیتوانیم از میان دادههای رسمی ردیابی کنیم، اما همین آمار رسمی درباره کارگران رسمی (بیمهشده سازمان تأمین اجتماعی) نشان میدهد رفاه کارگران ایرانیان اینبار در کنار تحریم و بحرانهای اقتصادی داخلی با شیوع کرونا در وضعیتی بهمراتب سختتر از میانگینهای جهانی به سر میبرد.
از زمان شیوع کرونا تاکنون طبق اطلاعاتی که از وزارت کار به دست ما رسیده است، جمعیت زیادی از کارگران غیررسمی درآمد حداقلی خود را از دست دادهاند و نزدیک به یک میلیون نفر از کارگران رسمی بیکار شده و در صف دریافت بیمه بیکاری انتظار میکشند؛ یعنی چهار برابر تعداد مبتلایان به ویروس کرونا که در آمار رسمی آمده (سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرده 200 هزارو 262نفر تاکنون مبتلا شدند) نشان میدهد تبعات اقتصادی کرونا بسیار گسترده، فراگیر و پایدارتر از تبعات عمومی و بهداشتی آن است. بیمه بیکاری هم که در نظر گرفته شده، مبلغ آن بهقدری ناهمخوان با گرانیها و هزینههای یک خانواده است که احتمال ریزش همین افراد با درآمد ناچیز را به طبقه فرودست بیچیز زیاد میکند. سهم ماهانه هر کارگر از دریافت بیمه بیکاری، اگر صلاحیتش احراز شود، 825 هزارتومان به مدت سه ماه است. در این میان وضعیت بیکاری در استانهای تهران، فارس، اصفهان و خراسان رضوی قرمز است.
استان تهران با ثبتنام 151هزار و 724 نفر برای دریافت بیمه بیکاری بالاترین آمار کارگران کار ازدستداده را دارد. شیوع ویروس کرونا در این استان از اوایل اسفندماه خبری شد و همچنان هم این استان به وضعیت سفید نرسیده است. کمترین تعداد ثبتنام بیمه بیکاری هم مربوط به استان خراسان شمالی با ثبت چهارهزار و 391 نفر است.
جالب است استانهایی که در وضعیت قرمز هستند، پیشتر از شیوع کرونا جزء استانهای با نرخ بیکاری کمتر از دیگر استانها بودهاند و با آمدن کرونا تابآوری خود را در برابر امنیت شغلی و ثبات از دست دادهاند و نکته نگرانکننده بعدی ریزش این استانها به سمت بیثباتی هر چه بیشتر کار است. استان فارس دومین استان در میان بالاترین نرخ ثبتنام بیمه بیکاری است. این استان در سال 97 یعنی قبل از شروع شیوع ویروس کرونا نرخ بیکاری 7.7 درصد داشت اما حالا 73هزار و 195نفر از کارگران رسمی آن برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کرده و شغل خود را با اخراج یا تعطیلی بنگاه از دست دادهاند. استان اصفهان هم که جزء استانهای نیمه صنعتی محسوب میشود، چند سالی است بهدلیل خشکسالی و رکود تورمی وارد استانهای با نرخ بیکاری بالا شده و حالا شیوع ویروس کرونا هم ضربه آخر برای تضعیف اشتغال این استان زده است. از آغاز شیوع کرونا تاکنون 65 هزار و 436نفر از کارگران تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی این استان برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند. استان خوزستان نیز که همچنان درگیر شیوع کروناست و روند صعودی تعداد مبتلایان و درگذشتگان این استان ادامه دارد، جزء نقاط قرمز کشور در بیکاری است. 31هزار و 942نفر در استان
خوزستان تاکنون برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند. استانهای مازندران و گیلان هم که در اوایل شیوع ویروس کرونا در ایران بالاترین آمار شیوع را داشتند، با تبعات اقتصادی زیادی همراه بودهاند و بیکاری در سطح وسیعی در این استانها اتفاق افتاده است. این دو استان که بخش خدمات و گردشگری بالاترین سهم در اشتغال آنها را دارند با آغاز قرنطینه و فضای بعد از شیوع کرونا تعداد زیادی شغل از دست دادند و افراد زیادی هم بیکار شدند. در استان مازندران نزدیک 31هزار نفر در صف دریافت بیمه بیکاری هستند و در گیلان هم نزدیک به 22هزار نفر برای دریافت بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند. ما هیچ اطلاعی از کارگران غیررسمی بیکارشده در استانها نداریم چراکه اساسا چنین اطلاعاتی در هیچکدام از نهادها و دستگاههای اجرائی جمعآوری و اندازهگیری نمیشوند یا حداقل به انتشار درنمیآید.
مرضیه امیری