در این صورت باید گفت بازار سهام در این مدت از هدف اصلی و اعلامی خود یعنی جذب سرمایهها برای تامین مالی تولید دور مانده و در شرایط اقتصادی نابسامان کنونی نتوانسته تورم بازارهای موازی را نیز کنترل کند. با این حال این برداشت از روند رو به رشد بازارهای طلا، ارز و مسکن در صورتی میتواند صحیح باشد که خروج نقدینگی از بازار سرمایه رخ داده باشد؛ امری که محال به نظر نمیرسد اما گزارشی هم منتشر نشده که موید این مطلب باشد. از سوی دیگر بازار مسکن که نسبت به ارز و طلا وابستگی کمتری به بازارهای جهانی دارد تحول خاصی را در حوزه قیمتی تجربه نمیکند. از همین رو شاید بهتر آن است که افتوخیزهای بازارهای طلا و ارز را در بعدی بزرگتر و در ارتباط با تحولات جهانی ارزش دلار، تجارت بینالملل و جهش نرخ طلا بررسی کرد.
دولت در این سالها تلاش کرده با ایجاد جذابیت در بازار سرمایه و حمایت بیسابقه از این بازار، سرمایههای سرگردانی را که معمولا به سمت خرید و فروش ارز یا سکه منحرف میشدند به سوی تامین سرمایه تولید هدایت کند. در این صورت این بازار میتواند در کنار حمایت از بخشهای تولیدی، از بروز التهابات در بازارهای موازی نیز جلوگیری کند. این روند حمایتگرانه دولت از بورس با تبلیغات بسیار در رسانهها و تسهیلگری ورود سرمایه به بازار همراه بوده است.
همچنین دولت از ماههای اخیر بدین سو اقدام به عرضه شرکتهای خود در بورس کرده و توانسته با افزایش عرضههای اولیه جذابیت بازار را بالا ببرد. اگرچه گفته میشود که یکی از اهداف اصلی دولت از عرضه شرکتهای خود در بازار سرمایه تامین منابع مالی مورد نیاز برای جبران کسری بودجه است اما کارشناسان بازار سرمایه اعلام میکنند حتی در این صورت نیز این روند برای سرنوشت بازار سهام مفید و ستودنی است. گفته میشود
هرگونه ورود نقدینگی به بازار سرمایه میتواند به رشد و تقویت شرکتهای عرضه شده در بازار و در نهایت، بهبود عملکرد بخشهای تولیدی منجر شود. با این حال برخی عنوان میکنند که روند ورود نقدینگی به بازار سرمایه نتوانسته هدف تامین سرمایه تولید را محقق کند و در برخی موارد به بیراهه رفته و صرفا بر جذب پول متمرکز شده است. در همین ارتباط از برخی عرضههای اولیه مثال آورده میشود که ارزش و بازده چندانی ندارند اما صرفا به دلیل هجوم سرمایه افراد غیرحرفهای و جذابیتهای عرضه اولیه توانستهاند منابع مالی زیادی جذب کنند و ارزش اسمی شرکت را بالا ببرند در حالی که شرکت ممکن است عملا بازدهی تولیدی نداشته باشد. کارشناسان از این رشد به عنوان حباب در بازار سرمایه یاد میکنند که ممکن است با نخستین ضربه سیاسی یا اقتصادی بترکد و آسیب آن به همه فعالان بازار سرمایه وارد شود. در همین حال نقدینگی تازهواردها نیز نتوانسته عملا از بخش تولید حمایت کند و در این میان سود اصلی در حوزه سفتهبازی در بورس باقی مانده است. البته این اظهارات در محدوده حدس و گمان باقی مانده و شمولیت آن اثبات نشده است.
بازار طلا و ارز، نخستین مقصد سفتهبازان
در هفتههای اخیر بازار طلا، سکه و ارز شاهد رشد چشمگیری بوده است. دلار در روزهای اخیر پیشبینیهای کارشناسان را محقق کرد و در ساعاتی کانال ۱۸ هزار تومان را نیز تجربه کرده بود. هر چند محاسبات نشان میدهند که این روند به طور طبیعی مجددا طی خواهد شد اما این ارز، ساعات پایانی روز پنجشنبه را در کانال ۱۷ هزار تومانی سپری کرد. در همین حال نرخ طلا نیز که همپای طلای جهانی رشد بیسابقهای را تجربه میکند در میانههای کانال ۷۴۰ تا ۷۴۵ هزار تومان برای هر گرم طلای ۱۸ عیار قرار داشته است. گفتنی است روز گذشته اونس طلای جهانی که اثر مستقیمی بر قیمت طلای بازار تهران دارد، روی نرخ ۱۷۳۲ دلار قرار گرفته بود. بهای سکه تمام بهار آزادی نیز در محدوده هفت میلیون و ۲۴۴ هزار تومان نوسان داشته است. این سطح افزایشی قیمتها البته در روزهایی با افتوخیز نیز همراه بوده اما به هر صورت با نرخهای سال گذشته تفاوت چشمگیری دارد و نمیتوان برای آن عقبگرد محسوسی را متصور بود. از سوی دیگر گفته میشود که برخی سفتهبازان حاضر در بازار سرمایه ممکن است در نتیجه ریزش شاخصها در هفته اخیر و برخی تحولات ساختاری این بازار به این نتیجه رسیده باشند که بازار سهام در حال گران شدن است و از همین رو تصمیم به خروج از بورس گرفته باشند. در این صورت نخستین مقصد آنان بازار ارز و طلا خواهد بود که میتواند روند صعودی قیمتها در این دو حوزه ملتهب را شتاب بخشد. اما همانگونه که در ابتدا گفته شد هنوز آماری مبنی بر خروج سرمایه از بورس منتشر نشده است.
حاشیه امن بازار مسکن
اگرچه زمین بخش عمدهای از قیمت نهایی مسکن را تشکیل میدهد اما با این حال گفته میشود که در برخی سالها نرخ دلار توانسته است بر بهای معاملاتی مسکن اثرگذار باشد. البته فعالان بازار مسکن وابستگی مستقیم این حوزه به دلار را بیشتر در مورد واحدهای لوکس که مصالح وارداتی به کار میبرند محدود میدانند اما تاثیر روانی رشد قیمت دلار بر معاملات بخش املاک همواره نقش پررنگی داشته است. از همین رو برخی بر این باورند که رشد قیمت دلار در این روزها ممکن است بازار مسکن را نیز تحت تاثیر قرار داده و التهاباتی از جنس آنچه در سال گذشته رخ داد به بار بیاورد. با این حال بررسی دورههای رونق و رکود بازار مسکن نشان میدهد که این حوزه اکنون دوره رکود خود را تجربه کرده و با توجه به رشد بالای سال گذشته چندان ظرفیت صعود قیمتها را نداشته باشد. به همین دلیل کارشناسان بازار نگران افزایش نرخ مسکن به گونهای که شوک قیمتی ناشی از هجوم سفتهبازان قلمداد شود را پیشبینی نمیکنند. با این حال در صورتی که بازار سهام با خروج چشمگیر نقدینگی مواجه شود ممکن است قیمت مسکن را تا حدودی افزایش دهد. اما احتمال آن میرود که این نقدینگی که با سود حاصل از خرید و فروش سهام افزایش یافته نیز بیشتر برای تامین تقاضای واقعی به کار بسته شود که در این صورت نیز بازار مسکن همچنان میتواند حاشیه امن خود را در برابر معاملات سوداگرانه حفظ کند.
نقش شرکتها در جذب نقدینگی
به هر روی به دلیل آنکه آماری از خروج نقدینگی بازار سهام در دست نیست نمیتوان با قطعیت تحلیل کرد که تراکم تجمع سفتهبازان در بورس در حال تخلیه است یا خیر؛ همچنین به همین دلیل نمیتوان التهاب بازارهای طلا و ارز را به خروج نقدینگی از بازار سرمایه گره زد. با این حال میتوان روی یک نکته از گفته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام صحه گذاشت و آن هم عدم موفقیت در تامین سرمایه تولید است. غالب فعالیتهای کنونی در بازار سرمایه را شاید بتوان به سفتهبازی تعبیر کرد. معاملاتی که روی خرید و فروشهای کوتاهمدت و بعضا روزانه متمرکز شده و اجازه نمیدهد تا نقدینگی موجود در بازار سرمایه جذب تولید شود. به گفته صاحب نظران بازار سهام، سرمایه افراد در صورتی در بورس به سمت تولید رفته و جذب شرکتها میشوند که یا روش صرف سهام یا روش سلب حق تقدم پیموده شود و شرکتها به افزایش شناوری سهام اقدام کنند.
در این صورت شرکت میتواند برای اجرای پروژههای جدید برنامهریزی کرده و توسعه یابد. از سوی دیگر، گفته میشود که این سطح از نقدینگی موجود در بازار سرمایه به عنوان یک فرصت طلایی برای شرکتها قلمداد میشود که میتوانند با جذب آن گامهای مهمی برای توسعه تولید بردارند اما با این حال تاکنون از این فرصت کمتر استفاده شده است. باید توجه داشت که بازار سرمایه یک بازار ثانویه است و هرچه به بازار اولیه یعنی جریان تولید رونق بیشتری بگیرد میتواند از بازار ثانویه کمک گرفته و پولها را صرف تولید کند؛ اما رواج سفتهبازی در بازار سهام ایران این هدف را تا حد زیادی به سوی فراموشی برده است.