این سؤال از آنجا اهمیت داشت که در آن برهه در کل بقیه دنیا هم فقط هفت پروژه ساخت واکسن آغاز شده بود. به عبارتی ایران میخواست بهتنهایی تولیدکننده نصف انواع واکسنهای کرونا باشد. آن هم در شرایطی که به شکل واضح و روشنی زیرساختها و تجارب کشورهای بزرگ اقتصادی در این زمینه با توان ایران چندان قابل قیاس نبود. چه محاسبه و منطقی باعث در پیش گرفتن چنین «سیاستی» برای تأمین واکسن کشور شده بود؟
تازه در همین شرایط مجموعههایی در داخل ایران در صف اول واکسنسازی معرفی شدند که اساسا قبل از آن نه زیرساخت آن را داشتند، نه تجربهاش را. یعنی حتی در همین تصمیم هم مجموعههای تخصصی واکسنسازی در اولویت اصلی نبودند. در آن زمان بسیاری از ناظران چنین شیوه عملکردی را یک «خطای سیاستگذاری» میدانستند که منتهی به مصرف کمبهرهور زمان، انرژی، منابع مالی و نیروی انسانی کشور خواهد شد. در آن سو وعده تصمیمگیران و متنفذان فرایند واکسنسازی این بود که این مسیر نهتنها ایران را بینیاز از واردات واکسن میکند؛ بلکه کشورمان یکی از قطبهای صادرات واکسن کرونا در دنیا میشود. چیزی که نتیجهاش هم جهش صنعت واکسنسازی ایران خواهد بود.
حالا بیش از یکسالو نیم بعد از آن تاریخ اعداد و ارقام قضاوت عبرتآموزی در این زمینه دارند؛ در جلسه هفته قبل مسئولان هفت مجموعه واکسنسازی کشور با کمیته دارو و غذای کمیسیون بهداشت مجلس صحبت از وجود مجموعا ۱۸.۵ میلیون دوز واکسن تولید داخل و در آستانه فساد در سردخانههای کشور شده که مشتری ندارند. دولت هم به دلیل خرید ۵۰ میلیون دوز واکسن خارجی و انبارکردن آنها دیگر امکانی برای خرید و مصرف این واکسنها ندارد. این واکسنهای در آستانه فساد و بدون مشتری را باید تجسم نمادین تصمیمگیری و سیاستگذاری بدون محاسبه و منطق در کشور دانست؛ واکسنهایی که قرار بود صف طولانی مشتریان خارجی آنها باعث افتخار ما شود، حالا حتی مشتری داخلی هم ندارند. آنچه دراینمیان دور ریخته میشود، صرفا ۱۸.۵ میلیون دوز واکسن داخلی نیست. ما هزاران هزار نفر/ساعت تلاش نیروی انسانی، دهها هفته از دوران طلایی جلوگیری از مرگومیر بیشتر، صدها میلیارد تومان منابع مالی و از همه اینها مهمتر لایههای بیشتری از «اعتماد عمومی» را پای در پیش گرفتن سیاستی تلف کردهایم که محاسبه اشتباه بودن آن چندان کار پیچیدهای نبود.
موضوع، اما فقط این نیست؛ طبق آنچه سیدحسین صفوی، رئیس هیئت امنای صرفهجویی ارزی وزارت بهداشت، در جلسه مذکور گفته، دولت بیش از ۶۰ درصد مبلغ قراردادهای خود را به واکسنسازان بدهکار است و چشمانداز مشخصی هم برای بازپرداخت این بدهی وجود ندارد. به عبارتی ساخت واکسن کرونا نهتنها برای واکسنسازان داخلی موقعیت جدیدی خلق نکرده؛ بلکه حتی برای آنها بحران مطالبات مالی از دولت و در نتیجه مشکلاتی نظیر مشکل سرمایه در گردش را هم ایجاد کرده که میتواند منجر به زمینگیرشدن آنها شود. موضوع را ساده کنیم؛ موقعیتی که قرار بود طبق شعار برخی سیاستگذاران، واکسنسازان ایرانی را به مرزهای موفقیت بینالمللی برساند حالا آنها را در معرض ورشکستگی قرار داده.
نمونه واکسن کرونا، از شعارهایی که داده شده تا نتیجه معکوسی که به آن منتهی شد، در تاریخ مدیریت ایران کم نیست. از آب و محیط زیست گرفته تا صنعت و انرژی. اینکه ما با شعارهای جالبی کاری را آغاز میکنیم و در نهایت به نتیجهای متفاوت و حتی معکوس میرسیم. عنصر گمشده دراینمیان توجه به اصول «سیاستگذاری» و «محاسبه منطقی» آثار اقدامات است. در ایران بینشی حتی تا سطوح کلان تصمیمگیری وجود دارد که معتقد است «تلاش» و «کار بیشتر» میتواند ما را به سوی بهبود اوضاع و پیشرفت مستمر رهنمون کند. در این بینش، اما سهم اثرگذاری سیاستگذاری صحیح و همینطور کیفیت قوانین و ساختار به عمد یا غیرعمد نادیده گرفته میشود و همه تحولات به «تلاش» سطوح مختلف نیروی انسانی محول میشود. بیآنکه اشاره شود سیاستگذاری غلط، مشکلات ساختاری یا قوانین اشتباه آنقدر قدرت اثرگذاری دارد که میتواند حاصل این تلاشها را صفر کند. اینکه همین عوامل قادر هستند تا اساسا نیروی انسانی را از «تلاش» هم منصرف کنند، بحث دیگری است.
سرنوشت واکسن سازان کرونا یکی از نمونههای متعدد عینی بهعنوان ردیهای بر همین بینش است. جایی که نیروی کار تلاش خود را کرده و حتی به محصول نهایی دارای سطحی از کیفیت هم رسیده؛ اما «سیاستگذاری» اشتباه و «محاسبه» غلط شرایط، نتیجه آن تلاش را به شکل واکسنهایی در آستانه انقضا و شرکتهایی با طلبهای وصولنشده چند هزار میلیاردی متبلور کرده است. این یک تراژدی است که واکسنسازان ما با تشویق مستمر تصمیمگیران سیاسی وارد کاری شوند که نهایتش برای آنها قرارگرفتن در چنین وضعی باشد. آنچه پیشتر در صنعت اتومبیل، کشاورزی، معادن، تولید فولاد، محیط زیست، گردشگری، تجارت و… ما هم گذشته کموبیش جدای از همین منطق نیست. خلاصه ماجرا این است؛ سیاستگذاران و تصمیمگیران در ایران باید بدانند که عامل نیازمند تغییر و اصلاح برای بهبود اوضاع کشور کیفیت سیاستگذاری و تصمیم آنهاست، نه تلاش نیروی انسانی. سیاستگذاری و تصمیمگیری باکیفیت است که میتواند نیروی انسانی را به تلاش مؤثر ترغیب کرده و ماحصل این تلاش را به صورت بهبود شرایط متبلور کند.
۵۰ میلیون دُز واکسن کرونا در انبارها / دولت ریسک تولید واکسن ایرانی را بپذیرد
عضو کمیته ملی واکسیناسیون کرونا نیز با اشاره به کاهش تقاضای جهانی واکسن کرونا، این موضوع را چالش این روزهای عرصه واکسنسازی خواند و درباره سرنوشت واکسنهای ایرانی، گفت: اینکه ادامه تولید واکسنهای ایرانی به چه صورت باشد یک تصمیم سیاسی است؛ نباید ریسک را به واکسنساز تحمیل کرد؛ بلکه مانند سایر کشورها باید ریسک را به سمت دولت برد و لازم است واکسنسازها حفظ شوند. مصطفی قانعی در گفتگو با ایسنا، درباره آخرین اخبار واکسنهای ایرانی کرونا، گفت: خوشبختانه اکنون قرارداد واکسنهای تولید شده بسته شده است و بخشی از آنها مانند واکسن اسپایکوژن، کووپارس، نورا، فخرا و… توسط سازمان غذا و دارو یا هیئت امنای ارزی خریداری شده است. این واکسنها اکنون در انبار موجود هستند. آمار دقیقی ندارم، اما تصور میکنم هر واکسنی حداقل یک تا ۵ میلیون دز قرارداد خرید داشته است که پول آن باید به شکل کافی پرداخت شود.
۲ واکسن جدید در آستانه ورود به مطالعه بالینی
او در پاسخ به پرسشی درباره واکسن MRNA شرکت رناپ نیز بیان کرد: این واکسن هنوز نتوانسته است آخرین مجوزهایش را برای ورود به فاز بالینی اخذ کند. مشکلاتی اداری دارد که باید کمک کنیم رفع شود.وی درباره واکسن آدنوویروسی پاستور نیز بیان کرد: این واکسن مرحله پیشبالینی را طی کرده است و باید مجوز ورود به کارآزمایی بالینی را بگیرد.وی با اشاره به اهمیت کامل بودن سبد واکسیناسیون ایران، تصریح کرد: باید همه انواع واکسن در سبد واکسیناسیون ما اعم از واکسن با ساختار ویروس کشته شده، پروتئینی و… وجود داشته باشد. واکسن اسپوتنیک نیز تحت لیسانس روسیه در ایران تولید شده است که مباحثی در مورد بازار مصرف آن وجود دارد. خودشان اعلام کردند که تولید صورت گرفته و منتظر خرید واکسن هستند، اما بحث این است که اگر خرید هم انجام شود، با توجه به میزان واکسیناسیون صورت گرفته در کشور، در مصرف آن مشکل خواهیم داشت.
دپوی ۵۰ میلیون دُز واکسن در انبارها
قانعی تاکید کرد: با این اوصاف ما وضعیت خوبی داریم و کل نیاز داخل به واکسن در حال تامین شدن است و خوشبختانه مشکلی با تامین واکسن نداریم. البته به طور کلی در دنیا و ایران مصرف واکسن کاهش یافته است که این چالش امروز ما است. سال گذشته بحث سرِ نبود واکسن بود و امسال بحث سر فروش واکسنها است. داخل انبارها ۵۰ میلیون دز واکسن (ایرانی و خارجی) دپو داریم و اکنون موضوع مهم این است که چگونه واکسنسازها را حمایت کنیم تا از دور خارج نشوند.
ادامه تولید واکسنهای ایرانی چگونه خواهد بود؟
او ادامه داد: اینکه ادامه تولید واکسنهای ایرانی به چه صورت باشد یک تصمیم سیاسی است، نباید ریسک را به واکسنساز تحمیل کرد؛ بلکه مانند سایر کشورها باید ریسک را به سمت دولت برد؛ بنابراین لازم است واکسنسازها حفظ شوند، چون ما نمیدانیم موتاسیون بعدی ویروس به چه صورت خواهد بود و چقدر طول میکشد. واکسنسازها نباید از دور خارج شوند که اگر این اتفاق رخ دهد دوباره باید به واردات روی بیاوریم. علیرغم کاهش مصرف واکسن در سطح جهانی و همچنین ایران، اما تولید واکسنها باید تا حدی که شرکتها از هم نپاشد، ادامه داشته باشد.
دولت ریسک تولید واکسن را بپذیرد
عضو کمیته ملی واکسیناسیون کرونا، مجددا تاکید کرد: در این میان یک ریسک وجود دارد که نباید به واکسنساز تحمیل شود. در مدل تجاری یک زمان محصول برای بازار تولید میشود که پیشبینی آن با خود شرکت است، اما وقتی کسی برای دولت دست به تولید میزند، خود دولت باید ریسک آن را بپذیرد و هیچ راهی جز این کار نیست.وی با اشاره به ذخیره ۵۰ میلیون دزی واکسن در انبارهای کشور، اظهار کرد: برخی واکسنهای خارجی خریداری شده به دلیل عدم استقبال از تزریق دز سوم، در حال نزدیک شدن به تاریخ انقضای خود هستند. تاریخ انقضاها در بیشترین حالت معمولا یک ساله است.
تزریق دُز سوم را جدی بگیرید
قانعی در عین حال با تاکید بر لزوم تکمیل روند واکسیناسیون و مراجعه مردم در این زمینه، افزود: تزریق دز سوم به جمعیت باید جدی گرفته شود؛ چون این موضوع به اثبات رسیده است که تزریق ۳ دز واکسن، بستری و مرگ ناشی از کرونا را کاهش میدهد و این امر باید جدی گرفته شود. تزریق دز چهارم نیز مصوب شد که به کادر درمان و افراد بالای ۸۰ سال یا افراد دچار ضعف سیستم ایمنی تزریق شود. عضو کمیته ملی واکسیناسیون کرونا در پاسخ به ایسنا درباره صادرات واکسنهای ایرانی، به کاهش تقاضای جهانی واکسن کرونا اشاره کرد و گفت: الان در عراق هم واکسنهایشان را منهدم کردند، افغانستان هم به شکل هبه واکسن میخواهد و… در کل باید تقاضایی برای واکسن وجود داشته باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به کاهش تقاضای واکسن و موجود بودن حدود ۵۰ میلیون دز واکسن در انبارها باز هم نیاز است واکسنهای جدید ایرانی که در پلتفرمهای دیگر کار کردهاند و هنوز به مطالعات بالینی نرسیدهاند، کار را ادامه داده و ساخته و تولید شوند؟، گفت: به هر حال باید روی محصولات دیگر هم تمرکز کنیم. مهم دستاوردها در پلتفرمهای ساخت واکسن و دارو است؛ چراکه پس از آنکه این شرکتها تولید کننده محسوب شدند میتوانیم به سراغ تولید سایر داروها و واکسنها با این پلتفرمها برویم.