از دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی که ابرشهرها در نقشه جغرافیایی جهان ظاهر شدند، شهرداریها از نهادهای صرفاً سازنده یا ارائه دهندهی مجوزهای ساخت، به بنیادهای تصمیم گیر در ارتباط با ضوابط و معیارهای «حق بر شهر» تبدیل شدند؛ پس از آن بود که پای معیارهای محیط زیستی، بهداشتی و همچنین حقوقی در کنار موازین شهرسازی و معماری مدرن، به تصمیم گیریها در ارتباط با ساخت و سازهای شهری باز شد.
«حق بر شهر» و استانداردهای آن
به گزارش روابط عمومی شهرداری منطقه یک، در کلانشهرها، فضا کم است و آلودگی و ترافیک بسیار و به همین دلیل است که استانداردهای ساخت و سازِ بینِ بخشی باید در تمام طرحهای توسعه شهری رعایت شود.«محمد مسعود» استاد تمام گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان، در این رابطه میگوید: «شهر به مثابه حق اجتماعی» ایده لفور در نگارش کتاب «تأثیر گذار حق شهری» در انتهای دهه ۶۰ میلادی است و همزمان با مبارزات دانشجویی- کارگری ۱۹۶۸ فرانسه بر علیه نابرابریهای شهری، در سطح بینالمللی در مورد اهمیت تخصیص فضا به شهروندان به جای انحصار فضا به سرمایه تا به امروز بازتاب وسیعی داشته است. مفهوم حق شهری چشمانداز مشترکی را برای پژوهش در حوزه مطالعات شهری و سایر علوم اجتماعی مرتبط ایجاد کرده؛ با این حال همچنان انتزاعی، کلی و فاقد چارچوب اطلاقپذیری است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه حق شهری در واقع حق شهروندی است که موجب تجدید حقوق جمعی در قالب تخصیص فضا به شهروندان و مشارکت آنها در اموری است که مستقیماً فضای شهری و زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، میافزاید: به همین دلیل حق شهروندی نسبت به حق شهروندی، تصمیمات بیشتری را در امور شهری تحت نظارت شهرنشینان قرار میدهد به عنوان مثال در کجا سرمایهگذاری و شغلهای جدید ایجاد یا خطوط حمل و نقل عمومی جدید راه اندازی یا مسکن جدید ساخته شود و یا هر تصمیم دیگری که به طور برجستهای به تولید فضا در شهری که در آن ساکن هستند، مربوط باشد.
اما در ایران، فقدان مشارکت اجتماعی وعدم دخیل کردنِ نظراتِ جامعه هدف و همچنین بیتوجهی به منافع جمعی ذینفعان، «حق بر شهرِ شهروندان» را تا حدود زیادی مخدوش ساخته است؛ نه تنها به مشارکت جامعه هدف اصلی یعنی شهروندان، در قالب شوراهای مستقل یا نمایندگان محلات در ساخت و سازهای وسیع و طرحهای توسعه شهری وقعی نمینهند، بلکه تعامل بینِ بخشی در عملکرد نهادهای دولتی وجود ندارد؛ مثلاً وزارتخانهها بدون توجه به استانداردهای تدوین شده توسطِ اصلیترین متولی توسعه شهر یعنی شهرداری، اقدام به ساخت و سازهای غیراصولی میکنند و استانداردهای توسعه شهریِ ابلاغی توسط نهاد شهرداریها را به سادگی کنار میگذارند. یک نمونه از این بیتوجهی ها، ساخت و توسعه بیمارستانِ «شهدای تجریش» در منطقه یک شهرداریِ کلانشهر تهران است.
توسعهی بیتناسبِ بیمارستانِ «شهدای تجریش»
سی و یکم فروردین ماه سال جاری، ۱۱ طرح بهداشتی و درمانی بیمارستان شهدای تجریش با حضور معاون درمان وزیر بهداشت به بهره برداری رسید. کلینیک درمان سرپایی بیماران کرونایی از جمله این طرح هاست. پیش از آن در آذرماه، فرماندار شمیرانات گفته بود: با تکمیل ساختمان جدید بیمارستان شهدای تجریش تعداد تختهای بیمارستان به ۱۲۰۰ تخت افزایش پیدا میکند و مدیران دستگاههای شهرستانی در افتتاح این ساختمان اهتمام ویژه دارند.اما این کف زدنها و تشویقها برای گسترش و توسعه فضای بیمارستانی، با عدم رعایت استانداردهای شهری و با دست اندازی آشکار به حق بر شهرِ شهروندان منطقه تجریش همراه بوده است؛ یکی از ساکنین این منطقه میگوید: با ساخت و توسعه این بیمارستان بدون در نظر گرفتن مشکلات ترافیکی و بدون تامین میزان پارکینگ مناسب، به منافع و حقوق مردم دست درازی شده است، در واقع به ساکنان محله ظلم شده است، آنهم ظلم آشکار در روز روشن.
او ادامه میدهد: بدون این بیمارستان نیز، ترافیک میدان تجریش در عصرها یا ساعات ابتدای صبح، کلافه کننده و غیرقابل تحمل است؛ حالا با بهره برداری از این بیمارستان بدون تامین فضای مناسب برای پارکینگ خودروها، اوضاع به مراتب بدتر شده است؛ دیگر جایی برای رفت و آمد ساکنان محله نمانده چه برسد به گردشگرانی که به میدان تجریش یا میدان قدس میآیند.
تامین فضاهای مکفی و باکیفیت بیمارستانی، وظیفه دولت است و میتواند نیاز شهروندان به درمان باکیفیت و در دسترس را برآورده سازد؛ اما ارائه خدمات درمانی نباید با اختلال در زندگی روزمره شهروندان همراه باشد؛ نباید تصادمات شهری، ترافیک و آلودگی هوا را در شهری مانند تهران که همین امروز نیز با مشکلات شهری بسیار دست و پنجه نرم میکند، تشدید نماید. ساکنان منطقه ونک تهران یا همان ده ونکِ روزگاران گذشته، هنوز آرامش و هوای پاکیزه این منطقه را به یاد دارند؛ امروز اما تعدد فضاهای کلینیکی و بیمارستانی در میدان ونک، تردد عادی را در این میدان حتی برای چند دقیقه به امری صعب بدل کرده است و حالا قرار است همین بلای آسمانی بر سر میدان تجریش هم نازل شود، میدانی که بدون این بیمارستان نیز ترافیک عصرگاهی بسیار سنگینی دارد.
تخلفات بسیار و عدم توجه به ابلاغیههای قانونی و توافقات قبلی با شهرداری منطقه یک، در ساخت این بیمارستان محرز است. اولین مساله، مشکل ساز بودن توسعه بیمارستان برای طرح قدمگاه صالحیه از میدان تجریش یا میدان قدس است که در این طرح، یک پیاده روی وسیع و با کیفیت بین این دو میدان، برای تردد زائرین، گردشگران و شهروندان فراهم میشود؛ فضاهای بیمارستان شهدای تجریش در این مسیر قرار گرفته و وزارت بهداشت به عقب نشینیِ از پیش توافق شده تن نمیدهد.
از قرار، برابر صورتجلسه شماره ۹۷۱۶۱/۵۰۱ مورخ ۵ آذر ۱۳۹۳ و تفاهم نامه مورخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ با امضای وزیر وقت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و شهردار وقت تهران مقرر شده است: «در راستای اجرای طرح قدمگاه صالحیه و پس از سیر مراحل قانونی و با رعایت ضوابط و مقررات، هیأتی از کارشناسان رسمی دادگستری منتخب طرفین نسبت به تعیین بهاء املاک (عرصه و اعیان) در اختیار بیمارستان شهدای تجریش واقع در طرح احداث قدمگاه صالحیه اقدام نموده و پس از آن مسئولین بیمارستان متعهد گردیدهاند مساحت واقع در طرح را طی زمان بندی مورد توافق جهت اجرای طرح در اختیار شهرداری منطقه یک قرار داده و شهرداری نیز مبلغ تعیین شده توسط کارشناسان رسمی دادگستری را طی ۶ مرحله و ظرف حداکثر مدت شش ماه به وزارت بهداشت پرداخت نماید». اما علیرغم پیگیریهای مکرر شهرداری، وزارت بهداشت همکاری نکرده و این تفاهم نامه اجرایی نشده است، همچنان دو ساختمان بیمارستان -ساختمانهای «مهدکودک» و «گلخانه» – در طرح اولیه قدمگاه قرار دارد و بیمارستان حاضر به عقب نشینی نیست!
گویا وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برخلاف ضوابط و مقررات جاری و بدون اخذ پروانه و سیر مراحل قانونی با سرعت نسبت به احداث ساختمان جدید بیمارستان اقدام نموده اند؛ فرم وضعیت خلاف ساختمان به شماره ۱۹۹۰۳۲۷۷۱ مورخ ۸ آبان ۱۳۹۹ برای ساختمان جدید الاحداث در مرحله اتمام عملیات ساختمانی و احداث نما، در مدارک و اسناد شهرداری منطقه یک تهران موجود است.
علاوه بر عدم رعایت توافقات در ارتباط با اجرای طرح قدمگاه و حاضر نشدن به عقب نشینی قانونی، این بیمارستان تخلفات دیگری نیز دارد که بارزترین آن، عدم تامین پارکینگ کافی است؛ براساس استانداردهای شهری این بیمارستان عظیم باید ۳۸۰۰ واحد پارکینگ طبقاتی برای پرسنل خود و مراجعان تامین کند که تا امروز در این راستا هیچ اقدامی صورت نگرفته است. طبق صورتجلسات مورخ ۲۵ آبان ماه و ۱۷ آذرماه سال ۹۹، تنظیم شده بین شهرداری منطقه یک و بیمارستان، مقرر شد بیمارستان نسبت به احداث پارکینگهای طبقاتی مورد نیاز پروژه، با حفظ و رعایت ضوابط ترافیکی و ارائه عارضه سنجی ترافیکی اقدام نماید که این قرار قانونی نیز علیرغم برگزاری جلسات متعدد و تأکید رأی قطعی کمیسیون ماده صد به شماره ۹۹۰۵۰۵۳۲ صادره در هشتم بهمن ماه سال ۹۹، اجرایی نشده است؛ بیمارستان هنوز ۳۸۰۰ واحد پارکینگ تامین نکرده است.
یک ماه بعد از صدور رای قطعی توسط کمیسیون ماده صد، در ۱۷ اسفندماه ۹۹، سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری در نامهای به شهرداری منطقه یک تهران آورده است: «با توجه به مصوبه شماره ۲۶۸۶ شورای محترم اسلامی شهر تهران مبنی بر الزام شهرداری تهران به استفاده از نتایج مطالعات عارضه سنجی ترافیک برکاربریهای جاذب سفر و نظر به تبعات ترافیکی ساختمان جدید الاحداث بیمارستان شهدای تجریش در شبکه معابر پیرامونی، هرگونه بهره برداری از ساختمان مذکور منوط به انجام مطالعات عارضه سنجی و تأمین تعداد پارکینگ تعیین شده وفق مطالعات مذکور است».
متعاقب این نامه، سازمان حمل و نقل شهرداری تهران باز هم با بیمارستان مذکور، نامه نگاری و مکاتبه میکند، در ۲۰ اسفند ۹۹، در ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ و در ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰. در همه این نامهها تاکید شده که پارکینگهای تعیین شده بایستی تامین شود. در نهایت، در نامه آخر به شماره ۱۳۵۰۸/۵۰۱ در تاریخ ۵ خرداد سال جاری، که شهرداری منطقه برای معاون هماهنگی امور مناطق شهرداری ارسال داشته، اعلام شده سه فقره ابلاغیه به بیمارستان مذکور جهت ارائه مطالعات عارضه سنجی ارسال شده اما تا کنون بیمارستان هیچ پاسخی نداده است!
وقتی فضا برای زیستن و تردد نیست!
شهرداری در سه ابلاغیهی رسمی هشدار داده که بهره برداری از مجموعه موصوف، مشکلات عدیده ترافیکی به دنبال خواهد داشت اما نه بیمارستان و نه وزارت بهداشت، هیچکدام اعتنایی به این ابلاغیههای رسمی نداشته اند؛ ضمن اینکه شکایات مکرر شهروندان عادی و ساکنین این محله نیز به سادگی نادیده گرفته شده است.
بیمارستان شهدای تجریش، مصداق بارزِ «سلبِ حق بر شهر» است؛ طرح پیاده رو و قدمگاه که میتواند آرامش و زیبایی به همراه بیاورد به خاطر توسعه این بیمارستان و تجاوز از حدود قانونی، معطل مانده است؛ عدم تامین پارکینگ کافی، ترافیک سنگین محدوده را تشدید کرده است و مردمان ساکن محدودهی تجریش، برای رفت و آمد روزانه با مشکلات بسیار مواجه اند. یکی از ساکنان قدیمیِ این منطقه میگوید: به طاهر هدفشان تامین خدمات درمانی برای مردم است؛ اما با این وضعیت ترافیکی و مسدود شدن تمام وقت خیابانها و کوچه ها، حتی اگر یکی از ساکنان محله بیمار شود یا ایست قلبی کند، یک آمبولانس نمیتواند به سادگی خود را به خانهها برساند؛ وقتی فضا برای زیستن و تردد نیست، واقعاً بیمارستان چه کارکردی دارد؟!