این درحالی است که پیش از ایام نوروز آمار موارد مرگ و میر ناشی از کرونا دو رقمی و موارد ابتلا نیز ۴ رقمی بود چنانکه در آخرین روز اسفند ماه آمار متوفیان ۷۵ نفر و آمار موارد ابتلا ۷ هزار و ۵۴۰ نفر بود.
در واکنش به این افزایش ناگهانی موارد مرگ و ابتلا و خیزش پیک چهارم کرونا سعید نمکی وزیر بهداشت روز ۱۳ فرودین در پست اینستاگرامی خود نوشت: «گفتیم، سفر و جمعیت سیال نمیگذارد طرح شهید سلیمانی اجرا شود و بیماری نیز از نقاط گرفتار به مراکز پاکتر منتقل میشود. گفتیم، صفهای طولانی تهیه ارزاق شب عید ساعتها جمعیت سالمند تنیده در این صفها را گرفتار میکند. گفتیم، میدانیم تاب آوری مردم مهم است، ولی تاب آوری مدافعان خسته سلامت پس از ۱۴ ماه کار بیوقفه و جانفشانی برای مدیریت پیکهای پیوسته نیز مهم است. اقتصاد گردشگری اهمیت دارد، ولی سرمایه اجتماعی نظام سلامت و هزینههای شیوع مجدد بیماری و اثراتش بر اقتصاد خرد و کلان کشور نیز بی اهمیت نیست. گفتیم، اگر به حرفهای کارشناسی مان گوش ندهند بهار سختی در پیش است. شاید بدین دلیل باور نکردند که گروهی فکر کردند فراز و فرود منحنیها به شیوه فتوشاپ است.»
چند روز بعد از انتشار این پست هم وی صراحتا اعلام کرد: «گفتیم نگذارید افسار کرونا از دستمان در برود، اما امروز در رفت. معلوم نیست کِی دوباره بتوانیم فوتیها را دو رقمی کنیم.» این اعتراضات و گلایهها که قطعا متوجه بدنه دولت بود در شرایطی انجام شد که پیش از عید نمکی چندبار اعلام کرد که وزارت بهداشت با سفر موافق نیست و جالب آنکه در حرکتی پر تضاد و بیاهمیت به سخنان وزیر بهداشت، وزارت کشور و ستاد مقابله با کرونا اعلام میکردند که سفر به شهرهای زرد و آبی با رعایت پروتکلهای بهداشتی مانعی ندارد.
سردار سید کمال هادیانفر رئیس پلیس راهور نیز گفته بود: اگر هموطنان به شهرهای زرد و آبی سفر کرده باشند و وضعیت آن شهرها به نارنجی و قرمز تغییر پیدا کند تا سه روز فرصت دارند از شهر مذکور خارج شوند وگرنه مشمول جریمه خواهند شد. اتفاقی که البته رخ داد و تعدادی از استانها از جمله ا ستان مازندران در دومین هفته تعطیلات نوروزی از مسافران خواستند که استان را به دلیل افزایش موارد ابتلا به کرونا ترک کنند.
البته که تغییر رنگ شهرهای زرد و آبی اصلا دور از انتظار نبود. حتی افراد غیر متخصص هم با توجه به حجم اطلاعات ارائه شده درباره کرونا میدانند که این ویروس مهلک در یک محل درجا نمیزند و آزادی سفر به شهرهای زرد و آبی که مثلا در جهت کمک به ارتقای اقتصاد گردشگری و کمک به فعالان این حوزه بود قطعا باعث انتقال ویروس به این مراکز و تغییر رنگ آنها خواهد شد. با این حال، اما پر شدن هتلها برای دولت مهمتر از پر شدن قبرستانها و بیمارستانها بود.
موج چهارم ویروس کرونا در ایران
در حال حاضر وضعیت کرونایی کشور بار دیگر به حدی بحرانی شده است که حریرچی معاون کل وزارت بهداشت دو روز پیش در گفتگویی تلویزیونی عنوان کرد که عدهای مانع از استفاده ما از فرصت طلایی عید برای مهار شعله کرونا شدند. او در پاسخ به این سوال خبرنگار که چه شخص یا اشخاصی مخالفت کردند گفت نمیتوانم اسامی این افراد را اعلام کنم.
اما در کنار تصمیمهای غیرعاقلانه و گوش بسته دولت نسبت به سخنان متخصصان و کادر درمانی خبرهای اسفبار دیگری نیز به گوش رسید، روز ۱۴ فروردین سخنگوی وزارت بهداشت با بیان اینکه در حال حاضر ویروس جهش یافته کرونای تقریبا در تمام کشور گردش پیدا کرده است، اعلام کرد که در ایام تعطیلات نوروز بیش از ۱۵ هزار نفر که مبتلا به ویروس کرونا بوده و از بیماری خود آگاهی داشتند، سفر کردهاند.
اتفاقی که البته دور از ذهن هم نبود، اما این سوال را ایجاد کرد که چگونه ستاد کرونا در روزهای پایان سفرهای نوروزی متوجه سفر این تعداد فرد مبتلا به سایر شهرها شده است و چرا در آغاز سفر متوجه این موضوع نشده و اقدامی برای جلوگیری از این موارد نکرده است. کما اینکه در نبود ممنوعیت مطلق برای سفر باید در انتظار چنین عواقبی نیز بود. آنچنانکه کرونای جهشیافته نیز در سایه همین عدم نظارتها و سفر افراد مبتلا از مرزهای جنوبی کشور به داخل، ابتدا مردم خوزستان را در آتش خود سوزاند و حالا هم در تمام نقاط کشور جولان میدهد.
این روزها پیک چهارم کرونا چنگال مرگبار خود را بر گلوی مردم کشور میفشارد، خبری از واکسیناسیون عمومی کرونا هم نیست. در خط اول واکسیناسیون تنها ۵۹۰ هزار واکسن کرونا توزیع شده است. به گفته دکتر علیرضا زالی مدیر ستاد کرونای استان تهران، واکسیناسیون کادر درمان که در اولویت دریافت واکسن هستند هنوز به ۳۰ درصد هم نرسیده است. معاون درمان وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم اعلام کرده که تاکنون تنها ۳۲۰ هزار نفر از گروههای درمانی و بهداشتی در سطح کشور علیه ویروس کرونا واکسینه شدهاند.
عددی که چندان چشمگیر هم به نظر نمیرسد. از طرف دیگر واکسن تولید داخل در خوشبینانهترین حالت در تیر و خرداد آماده میشود که البته لزوما به معنی سرعت در تولید انبوه آن نیست.رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری نسبت به خطرکمبود موجودی تجهیزات و داروهای مرتبط با کرونا با ادامه این روند و نیز ۴ رقمی شدن تعداد مرگ و میرهای کرونایی در شرایط انتشار سریع ویروس انگلیسی هشدار داده است.
دولت با اصرار به قرنطینه ۱۰ روزه تن داد
در چنین شرایطی پیشنهاد تعطیلی کامل تهران به مدت ۱۰ مطرح شد و بالاخره با اصرار فراوان دولت تن به این تصمیم داد. آنهم در حالی که برخی نمایندگان مجلس معتقد بودند ستاد ملی مقابله با کرونا تحت تاثیر فاکتورهای خارج از تشکیلات خودش است و جایگاه متزلزلی دارد.به هر حال در این وانفسای همه گیری کرونا و بهویژه کرونای جهشیافته انگلیسی حتی آن بخش از جامعه که موضوع سلامت برایشان اهمیت داشته و ضمن رعایت موارد بهداشتی، عید نوروز را هم مانند یک سال گذشته دندان به جگر گذاشتهاند، ناچارند طی آمد و شد در جامعه یا زمان استفاده از حمل و نقل عمومی و گیر گردن در میان ازدحام جمعیت، با جان و سلامت خود و اطرافیانشان بر سر امرار معاش و حفظ شغل، قمار کنند.
از سوی دیگر مردم نیز در کنار دولت کمر همت به پریشانی خود و پرکردن بیمارستانها و قبرستانها بستهاند. برخی در کمال کژفهمی به جبران و در لجاجت با کاستیهای چشمگیر دولت در مهار کرونا و عدم واکسیناسیون عمومی دست به سفرهای نوروزی و عدم رعایت پروتکلها زدند و عیش لحظهای خود را به سلامت و حفظ جان خود و عزیزانشان ترجیح دادند و چه بسا که عامل ابتلا و مرگ افرادی شده باشند که حتی آنها را نمیشناسند.
در چنین اوضاعی دولت با آگاهی کامل از این که واکسیناسیون با تاخیر و کندی صورت میپذیرد و بخشی از جامعه نیز علاقهای به رعایت پروتکلها و مقررات کرونایی نداشته و به جان خود و سایرین اهمیتی نمیدهد، بیتوجه به کادر فرسوده و به شدت در خطر درمان و جانهایی که از دست میرود به تصمیمات اشتباه خود ادامه داده و بر آنها اصرار دارد.
آنچنان که روز ۷ فروردین رئیسجمهور خوشبینانه میگوید که از نظر او پیک کرونا پایان یافته و مقابله با این بیماری از ۱۴ ماه تا الان سهلتر و آسانتر شده است. او در این شرایط اظهار امیدواری میکند که تا پایان این دولت بهطور کامل این بیماری مهار و تا آخر سال ۱۴۰۰ همه مردم واکسینه شوند. اظهاراتی که با رشد روزافزون بیماری و تداوم تصمیمات غلط (اقتصاد محور به جای سلامت محور) بسیار غیرواقعی و حتی مضحک به نظر میرسد.در چنین شرایطی تنها باید در انتظار شانس و اقبال ماند و ظاهرا فقط باید در ایران توکل کرد تا شاید ویروس کرونا خود سر عقل آمده و دست از سر کشور ما بردارد و به این درک برسد که نه دولت و بخشی از مردم ترسی از مرگهای دستهجمعی ندارند و بهتر است بیش از این وقت خود را در کشوری که ظاهرا چیزی برای از دست دادن ندارد تلف نکند.