همزمان با این توجیهات برای خاموش کردن روشنایی معابر در طول شب، تهران و برخی کلانشهرها وارد سیکل پیچیده آلودگی هوا شد. البته آلودگی هوا در کلانشهرها چیز جدیدی نیست و در یک دهه اخیر بارها برخی شهرها و حتی تهران را به تعطیلی کشانده است. اما اینبار در شبکههای اجتماعی دلایل دیگری برای آلودگی هوا مطرح شد.
محدودیت در سوخت نیروگاهها
وزارت نیرو میگوید: دلیل خاموشیها، محدودیت در سوخترسانی به نیروگاههاست. در ایران عمده نیروگاهها به روش سیکل ترکیبی عمل میکنند. راندمان این نیروگاهها بنا بر مستندات موجود، بین 55 تا 65 درصد است، اما این مهم نیست. مهم سوخت مورد نیاز این نوع نیروگاههاست که از گاز طبیعی و سوخت مایع یعنی نفت کوره و (در برخی کشورها زغالسنگ) استفاده میکنند. نیروگاههای سیکل ترکیبی نسل جدیدی از نیروگاههاست که جلوی هدررفت حرارت موجود در گازهای خروجی از توربینهای گاز را که برای تولید بخار آب و چرخاندن توربینها نیاز است، میگیرند. اگر توربین گاز به صورت سیکل ترکیبی نباشد، گازهای خروجی آن که میتوانند تا ۶۰۰ درجه سانتیگراد دما داشته باشند، مستقیما وارد هوا شده و انرژی باقیمانده در آنها هدر میرود.
حمله مازوت به تهران
حالا به معادله اصلی میرسیم. در زمستان و همزمان با افزایش استفاده از گاز طبیعی در بخش خانگی، نیروگاههای کشور که با این سوخت قرار است برق تولید کنند با مشکل مواجه میشوند. بنابراین دست به استفاده از سوخت نفت کوره میزنند. اما با افزایش انتقادها نسبت به استفاده از سوخت نفت کوره در نیروگاهها و آلاینده بودن این سوخت نسبت به گاز طبیعی، مجموعه وزارتخانههای مرتبط با انرژی (نفت و نیرو) به این نتیجه رسیدند که استفاده از سوخت مازوت را در نیروگاهها متوقف کنند. اما این توقف مصرف مازوت در نیروگاهها، تبعاتی داشته است. چنانکه بلافاصله پس از قطعی پراکنده برق در پایتخت، شرکت توانیر اعلام کرد که با توجه به محدودیتهای ایجاد شده در خصوص سوخت نیروگاههای برق کشور، «متاسفانه تولید برق در برخی نیروگاههای کشور متوقف و از مدار خارج شده که این موضوع باعث به وجود آمدن برخی قطعیهای برق به صورت پراکنده در سطح شهر پایتخت شده است.»
این اطلاعیه شرکت توانیر را باید در کنار اظهارات رییس سازمان حفاظت محیط زیست گذاشت که گفته بود: «باید بین استفاده از مازوت در نیروگاهها و آلودگی شدید هوا و البته خاموشیهای پراکنده یکی را انتخاب کرد.» به نظر میرسد که با تشدید آلودگی هوا، دولت انتخاب خود را کرده و ترجیح داده کسری برق تولیدی نیروگاهها را با خاموشی پاسخ دهد.
برقی که هدر میرود
اما این تمام ماجرای کمبود برق در ایران نیست. فرآیند تولید و توزیع برق، با شبکه پیچیدهای انجام میشود که نیروگاهها بخش ابتدایی آن هستند. برق تولیدی توسط نیروگاهها باید با شبکه انتقال برق، پستهای تنظیم برق و شبکه توزیع همراه باشد که تکنولوژی و تجهیزات این بخشها، همگی با مشکل بزرگی به نام «فرسودگی» مواجهند. نیروگاههای برق را نمیتوان به گونهای طراحی کرد که در مواقع کاهش میزان مصرف خاموش و در بازههای پرمصرفی روشن شوند، چون به هر حال این نیروگاهها بر اساس میزان کارکرد، سود اقتصادی و درآمدزایی راهاندازی شدهاند و روشن و خاموش کردن آنها در مواقع مختلف مصرف به این آسانیها نیست. ضمن اینکه برخی برآوردها حاکی از این است که با وجود شبکههای انتقال برق فرسوده و قدیمی کنونی چیزی حدود ۱۵ درصد از میزان تولید انرژی برق به صورت روزانه بر اثر فرسودگیها هدر میرود.
از طرف دیگر، سرمایهگذاری فراوان در بحث سدسازی و تکیه بر انرژی برق آبی از دهه 70تاکنون ادامه دارد. این در حالی است که سیاست سدسازی در مسیر تولید انرژی جهان تغییر یافته و آنچه در ایران در رابطه با تولید برقابی وجود دارد، مدتهاست که منسوخ شده است. در مورد نیروگاههای خورشیدی و اصولا انرژیهای نو واقعیت این است که در کشور ما انرژیها نو چندان مورد توجه قرار نگرفته است و این انرژیها توجیه اقتصادی چندانی ندارد.
ردپای بیتکوین
اما در روزهایی که کسری تولید برق شرایط سختی را برای وزارت نیرو و شرکت توانیر ایجاد کرده و راهی جز خاموشی معابر در ساعات شب یا خاموشیهای پراکنده در طول روز باقی نگذاشته، شبکههای اجتماعی این شبهه را ایجاد کردهاند که برق تولیدی ایران که نسبتا با قیمت گرانی تولید و با ارزانترین قیمت نیز عرضه میشود؛ صرف استخراج بیتکوین در مزارع وسیع مستقر در مناطق اقتصادی و ویژه شده است. این مناطق از این جهت مورد هجوم «فارم»های بیتکوین قرار گرفته که علاوه بر معافیت مالیاتی از برق، گاز و آب ارزانقیمت نیز بهرهمند هستند. این گمانهزنی چقدر درست است؟
ابتدا نگاهی به شرایط استخراج بیتکوین در ایران بیندازیم. گزارشها نشان میدهد ایران با سهم 8 درصدی، سومین کشور دنیا در زمینه استخراج «رمزارزها» است. این حجم بالا از «ماینینگ» رمزارزها نمیتواند به صورت خانگی و به صورت غیرمجاز باشد. در این میان نسیم توکل، کارآفرین و عضو اتاق بازرگانی، با انتشار لوکیشن دقیق یکی از مزارع بزرگ بیتکوین در رفسنجان کرمان نوشت که «چینیها در این منطقه دست به استخراج بیتکوین و سایر رمزارزها میزنند.» البته این موضوع جدیدی نیست. سرمایهگذاران خارجی قادرند با نرخ برق صادراتی ایران، دست به استخراج بیتکوین بزنند. البته این شرایط برای سرمایهگذاران داخلی هم یکسان است. در حال حاضر نیز چینیها علاوه بر رفسنجان، در منطقه آزاد ارس نیز مشغول استخراج بیتکوین هستند.
موضع وزارت نیرو
البته سخنگوی شرکت توانیر با گذشت یک هفته از این شایعات، روز گذشته تلاش کرد تا به برخی از این ابهامات پاسخ دهد. مصطفی رجبیمشهدی اصل این موضوع را «تکذیب» نکرد و فقط گفت که «استخراج بیتکوین توسط یک شرکت ایرانی انجام میشود و ممکن است این شرکت یک همکار خارجی نیز داشته باشد. اما این کار بر اساس ضوابط بوده است.» آقای رجبیمشهدی، میزان استفاده این دسته از مشترکان از برق برای استخراج بیتکوین را «دو دهم درصد» کل انرژی کشور عنوان کرده است. سخنگوی توانیر عنوان کرده که «یکهزار و ۶۲۰ مرکز غیرمجاز با ظرفیت نزدیک به ۲۵۰ مگاوات شناسایی شدهاند که از این میان بیش از ۵۰۰ مرکز (۳۰ درصد) به کمک گزارش عاملان شناسایی و کشف شده است.» گفته میشود گرفتن مجوز برای استخراج رمزارز برای شهروندان عادی بسیار دشوار است و تا امروز فقط 24 مزرعه مجوز فعالیت گرفتهاند.
چند نکته درباره سود بیتکوین در ایران
استخراج بیتکوین ۸۰۰ میلیون تومانی، تنها ۳۶میلیون تومان هزینه دارد. یعنی با وجود سقوط ۲۵ درصدی اخیر ارزش بیتکوین، استخراج یک بیتکوین میتواند سود ۲۲برابری نصیب ماینرها کند. این سود چشمگیر هزینه اولیه راهاندازی یک مزرعه بزرگ رمزارز با قابلیت استخراج سالانه هشت بیتکوین را در کمتر از یکسال جبران میکند. همه این محاسبات بر اساس تعرفه برق مجاز و گفتههای رسمی مسوولان صنعت برق انجام شده و این سود قانونی ۱۴ مرکز استخراج رمزارز در کشور است. بزرگترین مرکز استخراج بیتکوین در کرمان ۷ بیتکوین استخراج میکند که سود آن رقمی حدود یک میلیارد و ۳۳۰میلیون تومان است.
شرکت چینی
گفته میشود شرکت چینی که پشت قراردادهای بزرگ استخراج رمزارز در ایران است با نام «گروه توسعه سرمایهگذاری ایران و چین» فعالیت میکند. شعبه دفتر مرکزی این شرکت در ایران و درجزیره کیش واقع شده است. این شرکت همچنین حوزه فعالیت خود را در گستره بالایی از صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، ریلی تا مخابراتی و معدنی و برقی و حتی خودروسازی و پروژههای عمرانی تعریف کرده است. هر چند مشخص نیست که اعضای هیاتمدیره این شرکت چه کسانی هستند و البته هیچ خبری از صورتهای مالی یا پروژههای در دست اجرای این شرکت نیز در وبسایت آن نیست.