۱۳۹۹ جمعه ۳۱ مرداد چاپ

«پشمیانی» یا «اعترافات اجباری»؟

«پشمیانی» یا «اعترافات اجباری»؟

اقتصاد میهن: از سخنان پرویز فتاح درباره دست‌درازی برخی مقامات به اموال بیت المال با عنوان «زلزله فتاح» یاد شده است. رییس بنیاد مستضعفان در سخنانی در تلویزیون درباره نهادها و مسئولانی صحبت کرد که ساختمان‌های بنیاد را پس نمی‌دهند. پرویز فتاح البته چند روز بعد مجبور شد مقابل دوربین قرار بگیرد و از همه مسئولان عذرخواهی کند و بگوید اشتباه کرده است و هیچکدام از مسئولان از این اموال استفاده شخصی نمی‌کنند.

معلوم نبود اشاره فتاح به اینکه اشتباه کرده، مربوط به کدام یک از سخنان او بوده است؛ آیا مدرسه فرهنگ متعلق به بیت المال در اختیار حداد عادل نیست؟ آیا ملک جماران در اختیار سپاه نبوده است؟ آیا حداد عادل درآمدی که از مدرسه فرهنگ دارد را به بیت المال بازمی‌گرداند که فتاح گفته از ملک استفاده شخصی نمی‌شود؟ برخی از کاربران از سخنان پرویز فتاح با عنوان «اعترافات اجباری» یاد کردند و گفتند چه خبر است که حتی یک مقام ارشد هم مجبور است اظهارات خود را نقض کند. با این حال نکته مهم این بود که هرچند برخی فتاح را سیساستمدار شکست‌خورده در جریان این موضوع می‌دانستند اما حقیقت آن است که حرف‌های فتاح اثرگذاری کافی را داشت و کسی نه حرف‌های بدون منطق حدادعادل را پذیرفت نه کسی تکذبیه فتاح را. حرف‌های فتاح در افکار عمومی بیشترین تاثیر را گذاشت و اقبال زیادی به سخنان او شد، به همین دلیل اگرچه تمام احزاب و شخصیت‌ها در مقابل فتاح قرار گرفتند، اما در تحلیلی دیگر باید گفت فتاح یک بازی دو سر برد انجام داده است.

فتاح از یکسو همراهی جامعه را به عنوان یک چهره مستقل به دست آورده است (همانگونه که محمود احمدی نژاد توانسته بود در انتخابات سال ۸۴ به عنوان چهره مستقل همراهی افکار عمومی را به دست بیاورد)افکار عمومی اینگونه تحلیل کردند (فارغ از درستی یا نادرستی این تحلیل) که فتاح می‌خواسته املاک بیت المال را از چنگ شخصیت‌ها خارج کند اما آنقدر به او فشار آوردند که نتوانست کاری از پیش ببرد و در نهایت او را مجبور به اعتراف علیه خود کردند. اگر قرار باشد سطح افکار عمومی ماجرا تحلیل شود، یقینا فتاح توانسته بخش عمد‌ای از مخاطبان (یا رای‌دهندگان) را با خود همراه کند و او در این بخش موفق بوده است.

 در سطح دیگر باید رابطه فتاح با گروه‌های سیاسی و احزاب بررسی شود؛ برخی اعتقاد دارند فتاح که در انتخابات ریاست جمهوری نتوانسته در میان گزینه‌های نهایی قرار بگیرد، پس از سخنان اخیرش شانس قرار گرفتن در میان گزینه‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را نیز از دست داده است؛ به ویژه هنگامی که وارد تقابل با حداد عادل شد؛ چه آنکه حداد عادل هم به واسطه سال‌های حضورش در سیاست و هم به واسطه نسبت‌های خانوادگی‌اش، دست بالایی در جریان‌های سیاسی دارد.

 شاید این تحلیل درست باشد، اما یقینا تحلیل کاملی نیست؛ کما آنکه تاریخ انتخابات در جمهوری اسلامی نشان داده در دوره‌های مختلف چگونه برخی شخصیت‌ها از «احتمال رای‌آوری» خودشان برای تحت فشار گذاشتن جریان‌های سیاسی استفاده کرده‌اند؛ مهمترین نمونه محمود احمدی نژاد بود که در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری سال ۸۴ امکان رای آوری بالایی داشت و تمام گروه‌های سیاسی را ناچار به ائتلاف کرد. مشابه همین اتفاق در سال ۸۸ افتاد و اگرچه احمدی نژاد پس از پایان دولت اولش منتقدان زیادی داشت، با این حال تنها کسی در میان اصولگرایان بود که امکان رقابت با میرحسین موسوی را داشت؛ از این جهت او با «احتمال رای‌آوری»، خودش را به تمام گروه‌های اصولگرا تحمیل کرد. وضعیت فتاح را می‌توان از چنین زاویه‌ای نیز تحلیل کرد و گفت اگرچه او به تقابل با گروه‌های سیاسی وارد شده، اما حمایت افکار عمومی می‌تواند برای او برگ برنده‌ای در انتخابات ریاست جمهوری آینده باشد.

معلوم نیست فتاح عامدانه چنین کاری کرده و این اقدام در راستای اجرای یک کمپین سیاسی انتخاباتی برای او باشد یا آنکه مشاوره‌ای نادرست گرفته و خلق الساعه حرفی زده که مجبور به «اعترافات اجباری» شده است؛ اما هرچه هست همین اتفاق که برخی از آن به عنوان «گاف سیاسی» یاد می‌کنند، می‌تواند آغاز یک کمپین انتخاباتی برای او باشد. چه آنکه تقابل با چهره‌هایی همچون حداد عادل در جامعه بسیار تاثیر گذاشته است؛ شاید مردم بپذیرند که سپاه در ملک عمومی حضور داشته باشد؛ شاید آنها از حضور ارتش در یک ملک بیت المال گلایه نکنند؛ شاید کسی دلخوری نداشته باشد اگر معاونت زنان قوه مجریه از یک ملک عمومی استفاده کند، اما حتما از اینکه فردی ملک بیت المال را بردارد و در آن مدرسه غیرانتفاعی بزند، انتقاد دارند.

 حداد عادل گفته بود فرزندش در این مدرسه ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرد و فرزند دیگری ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان (نکته جالب اینجاست که حتی حداقل حقوق کارگر در ادعای حداد عادل رعایت نشده بود!!) حقوق می‌گیرد. یکی از کاربران توییتر در کنایه‌ای نوشته بود حاضر است مدیریت مدرسه را قبول کند و به هر کدام از فرزندان حداد عادل به جای ۲ میلیون تومان، نفری ۱۰ میلیون تومان بدهد، به شرطی که بقیه درآمد را خودش بردارد!

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در چه شرایطی برگزار می‌شود؟

۹ ماه تا زمان انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. فتاح و رقیبان فتاح به خوبی می‌دانند زمانی که رقابت‌ها شروع می‌شود، فتاح می‌تواند دوباره این حرف‌ها را تکرار کند در آن زمان دیگر فشار‌های رسانه‌ای و رفاقتی نیست که ناچار شود به اشتباه خود اعتراف کند چنانچه صحبت‌های احمدی‌نژاد در مناظره هم اثر خود را گذاشت.زمانی که لیست انتخاباتی اصولگرایان برای مجلس یازدهم منتشر شد، تحلیلگران می‌گفتند این لیست سی نفره انتخاباتی، یک لحاف چهل تکه است و شبیه کاروان شتری است که هر نفر آن به قبیله متفاوتی تعلق دارد و اگر رها شود، هر کس به سوی راه خویش روانه خواهد شد. با این حال کمتر کسی باور می‌کرد که وقتی هنوز عمر مجلس به سه ماه نرسیده است، این چنین اختلاف‌ها عیان شود و داد و فریاد از هر گوشه بلند شود

 انتخابات ریاست جمهوری میان اصولگرایان یک سال زودتر شروع شده و بازیگران اصرار دارند قبل از انتخابات، تکلیف رقبای خود را یک سره کنند. هر اتفاق ساده، جرقه اختلاف میان اصولگرایان را شعله‌ورتر می‌کند، یک روز رقابت بذرپاش و فروزنده، یک روز استعفای نادران، یک روز اختلاف قالیباف و میر سلیم و حالا هم افشاگری فتاح علیه غلامعلی حداد عادل!  حدادعادل که نقش مهم و موثری در تهیه فهرست انتخاباتی اصولگرایان داشت، حالا در رقابتی درونی با فتاح قرار گرفته است. برخی اصولگرایان البته به حمایت از حدادعادل پرداختند و حتی برخی او را کانت ایران معرفی کردند؛ تعبیری غلو آمیز برای کسی که تخصصش فارسی کردن نامربوط واژه‌هاست!

غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم بوده است. حداد در مجلس ششم از چهره‌هایی بود که در لیست کارگزاران سازندگی قرار داشت. در واقع غلامعلی حدادعادل و اکبر هاشمی رفسنجانی تنها گزینه‌های مشترک لیست کارگزاران و جامعه روحانیت مبارز بودند و در نهایت همین باعث شد غلامعلی حدادعادل بیشتر از سایر اصولگرایان رای بیاورد و در تهران سی و یکم شود و در نهایت در فرآیندی که مورد اعتراض برخی طیف‌های مدرن هم قرار گرفت او به جای علیرضا رجایی چهره ملی-مذهبی وارد مجلس ششم شد و رهبری فراکسیون اقلیت آن را بر عهده گرفت.

از آن زمان حداد عادل یکی از چهره‌های محوری جریان اصولگرا به شمار می‌رود و با اکثر طیف‌های این جریان از موتلفه تا پایداری ارتباط خوبی برقرار کرده است. از نظر طیف بندی سیاسی، پرویز فتاح و غلامعلی حداد عادل به هیچ یک از احزاب شناخته شده اصولگرایان وابستگی ندارند، اما امروز از طرف طیف یکسانی حمایت می‌شوند.پرویز فتاح از جمله وزیران احمدی نژاد بود که بعد از انتخاب رحیم مشایی، از کابینه او خارج شد. بیشترین وزیران منتقد مشایی، نزدیک به جریان پایداری بودند، فتاح هم نزدیک به جریان پایداری به شمار می‌رفت، اما ارتباط تشکیلاتی با این گروه ندارد و بیشتر یک مدیر اجرایی در میان اصولگرایان شناخته می‌شود. فتاح در چنین شرایطی در آغاز رقابت‌های انتخاباتی قرار گرفته است؛ معلوم نیست سخنان او خواهد توانست اصولگرایان را وادار به حمایت از او بکنند یا آنکه مانند انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ باز هم کنار گذاشته خواهد شد.

دیدگاه کاربران

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

بانک رفاه بانک توسعه تعاون فولاد خراسان بانک تجارت بانک ملی موسسه ملل بانک سینا بانک صادرات ایران بیمه ملت
پربیننده‌ترین
آخرین خبرها