همچنین زیان ناخالص شش ماهه ابتدایی امسال سایپا، نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش ۳۴۵ درصدی داشته است. به طور کلی طی ۵ سال اخیر نه تنها سایپا هیچگاه سودآور نبوده، بلکه بر میزان زیان سازی آن افزوده شده است. هرچند زیان صنعت خودروسازی موضوع جدید نیست و ریشه اصلی آن ناشی از سیاستگذاریهای کلان دولت است اما نباید از عدم بهرهوری و بنگاهداری خودروسازان به سادگی گذشت؛ مسائلی که هیچ گام موثری برای رفع این معضلات برداشته نشده است.
بررسیها نشان میدهد که شرکت اصلی سایپا دارای شرکتهای فرعی متعددی از جنس نهاد مالی و سرمایهگذاری است و ارتباط مستقیمی به کسبوکار اصلی بنگاه ندارد. به عنوان نمونه، سرمایهگذاری سایپا شرکتی است که در بورس پذیرش شده و حدود ۴۰ درصد آن تحت مالکیت سایپا و موضوع فعالیت اصلی این شرکت، سرمایهگذاری در اوراق بهادار است.
از سوی دیگر سایپا دارای سهام چرخهای است. یعنی شرکتهای فرعی که شرکت اصلی سایپا سهامدارشان است، خود سهامدار شرکت سایپا هستند. به عنوان نمونه، شرکت سرمایهگذاری سایپا دارای سهام شرکت سایپا و شرکت سایپا دارای سهام شرکت سرمایهگذاری سایپا است.نکته مهم در مورد این وضعیت سهامداری آن است که اغلب این شرکتها نهتنها آوردهای ندارند، بلکه منجر به انباشت زیان در شرکت اصلی نیز شدهاند و با اینکه مشمول قیمتگذاری دستوری هم نیستند اما معمولا زیانساز بوده و بهطور عجیبی برای چندین سال زیانده باقی مانده، اما اعلام ورشکستگی نمیکنند.
به عنوان نمونه، دو شرکت «تجارت الکترونیک خودرو تابان» و «پیشگامان بازرگانی ستاره تابان» زیرمجموعه این خودروساز هستند. شرکت اولی طی سال گذشته فقط ۲۵ میلیون تومان درآمد عملیاتی داشته، اما ۲ میلیارد تومان زیان خالص را ثبت کرده است. درآمد عملیاتی شرکت دوم نیز گرچه ۵ میلیارد تومان بوده، اما این شرکت طی سال گذشته حدود ۳.۵ میلیارد تومان زیان خالص داشته است.
کارشناسان معتقد هستند که این نوع از سهامداری نهتنها سبب حکمرانی نامطلوب در بنگاه شده، بلکه موجب میشود منابع مالی شرکتهای تحت تملک به جای سرمایهگذاری و تولید صرف سرمایهگذاری در شرکت بالاسری شود. در این شرایط کارشناسان معتقد هستند که هزینه تولید خودروسازان به میزانی که اعلام میکنند بالا نیست و تشریفات و سرمایهگذاریهای بیهوده این شرکتهاست که باعث میشود هزینه تولید به شکل کاذب افزایش یابد.