۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين چاپ

احمقانه‌ترین ومضحک ترین دلایل طلاق در دنیا

احمقانه‌ترین ومضحک ترین دلایل طلاق در دنیا

اقتصاد میهن: اگر فقط نگاهی گذرا به جمع دوستان و آشنایانتان بیندازید حتما با این واقعیت تلخ و شیرین روبرو خواهید شد که طلاق نسبت به چند دهه قبل به طرز قابل توجهی بیشتر و رایج‌تر شده است.

این واقعیت غیرقابل انکار تلخ است از آن جهت که با هر طلاق آرزوهایی برای داشتن یک زندگی مشترک رویایی می‌میرد و البته هنوز که هنوز است ترکش‌های طلاق هر دو طرف را تا مدت‌ها و بعضا تا آخر عمر تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما این واقعیت شیرین است چرا که تعداد افرادی که یک زندگی تاریک و شبیه به شکنجه را تحمل می‌کردند تنها به این دلیل که مهرِ رسواکننده طلاق بر پیشانی‌شان ننشیند و آبروی خاندانشان را نبرند خوشبختانه کمتر از قبل شده است.

در این مقاله اما اصلا با زوج‌هایی که طلاق برایشان راه‌حل مناسبی است کاری نداریم و قصد داریم همراه هم نگاهی به برخی از احمقانه‌ترین دلایل پایان دادن به زندگی مشترک بیندازیم. یک کاربر در ردیت از بقیه پرسید “احمقانه‌ترین دلیلِ طلاقی که دیده یا شنیده‌اید چه بوده است؟” و بقیه کاربران خیلی زود با پاسخ‌های عجیب و غریب و باورنکردنیشان به این پرسش واکنش نشان دادند. در ادامه همراه هم برخی از پاسخ‌های کاربران به این پرسش که بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفته است را مرور می‌کنیم.

طلاق برای انتخاب نام گربه

“من در یک پناهگاه حیوانات کار می‌کنم و چندوقت پیش یک زوج وارد پناهگاه شدند و یک بچه‌گربه نظرشان را جلب کرد. ما در این پناهگاه برای حیواناتمان اسم انتخاب می‌کنیم و اسم این بچه گربه “تینکربل” بود. اگر نخواهم سرتان را به درد بیاورم باید بگویم خانم معتقد بود تینکربل مناسب‌ترین اسم ممکن برای این گربه است و آقا شدیدا مخالف این موضوع بود.” “آن‌ها یکی دو ساعتی به شدیدترین شکل ممکن بر سر این موضوع بحث کردند و از نظر خانم این گربه نمی‌توانست جز تینکربل باشد و آقا اما معتقد بود این گربه بامزه ممکن است وامبت یا پیکل باشد اما تینکربل هرگز. دو ساعت بعد این زوج با تصمیم قطعی برای طلاق از پناهگاه خارج شدند و تینکربل تنها چند ساعت بعد توسط یک زوج دیگر به سرپرستی پذیرفته شد و نامش به دِیزی تغییر پیدا کرد.”

طلاق به علت سوگواری برای مرگ پدر

“(من پس از مرگ پدرت به شدت احساس کمبود عشق پیدا کردم. می‌دانم سوگوار مرگ پدرت بودی اما من هم نیازهایی دارم). این‌ها جملات همسر(زن) سابق من است و بهانه او برای خیانت به من در زمانی که سوگوار مرگ پدرم بودم.”

طلاق به علت انتخاب یک کادوی بهتر

 “مادربزرگ من از شوهر دومش تنها به این علت طلاق گرفت که فکر می‌کرد کادوی بهتر شوهرش برای جشن تولد من باعث شده هدیه او مورد توجه قرار نگیرد. تولد هفت سالگی من بود و شوهر مادربزرگم برای من یک توله سگ گرفته بود.”

طلاق به علت ابتلا به سرطان

“در بیمارستان قبلی که من به عنوان پرستار کار می‌کردم پزشکی وجود داشت که بلافاصله پس از اینکه فهمیده بود زنش به سرطان مبتلا شده از او جدا شده بود. نمی‌توانم نفرت خودم و بقیه پزشکان و پرستاران و کارکنان بیمارستان از این فرد را بیان کنم.” “یادم هست به محض استخدام شدن یک نیروی جدید به سرعت درباره این موضوع به او اطلاع می‌دادیم و کار به جایی رسیده بود که این پزشک هر ثانیه از کارش زیر نگاه پر از نفرت یکی از کارکنان می‌گذشت. این آقای پزشک در نهایت ناچار شد به بیمارستان دیگری منتقل شود و از ته دل امیدوارم در آنجا هم شرایط مشابهی داشته باشد.”

طلاق به علت حماقت

“من یک پسرعمو دارم که تابحال ۴ بار ازدواج کرده است و مجموع زمان تمام این ۴ ازدواج شاید به یک سال و نیم برسد. آخرین طلاق این عضو نه چندان باهوشِ خانواده ما زمانی اتفاق افتاد که تنها یک ماه از مراسم عروسیِ آن‌ها می‌گذشت و دلیل چیزی نبود جز اینکه زنش به او گفته بود چمن‌های حیاط زیادی بلند شده‌اند و بهتر است آن‌ها را بزند.” “تنها همین جمله باعث عصبانیت پسرعموی من شده بود و او درخواست طلاق داده بود. وقتی کشیش کلیسای محل از موضوع باخبر شد به خانه آن‌ها آمد و پس از دیدن چمن‌ها به پسرعمویم گفته که خب واقعا چمن‌های حیاطتان زیادی بلند شده و پاسخ پسرعموی من این بوده که: بله می‌دانم اما هیچ زنی حق ندارد به من امر و نهی کند.”

طلاق به علت داشتن مادربزرگ پیشگو

“واقعا نمی‌دانم این موضوع را باور می‌کنید یا نه اما همسر(زن) سابق من ظاهرا مادربزرگی داشته که در زمان حیاتش به شدت به پیشگویی و کف‌بینی و فال و … معتقد بوده و خودش هم دست به کف‌بینی و گرفتن فال می‌زده است. چیزی که بعد از طلاق از آن مطلع شدم این بود که مادربزرگ خانم من در زمان حیاتش آینده او را پیشبینی کرده و به او گفته سومین ازدواجش پایدار خواهد ماند و باعث خوشبختی او خواهد شد.” “همین جمله کافی بوده که این دختر ساده باور با هدف رسیدن به سومین ازدواج به دو مرد(از جمله من) با ازدواج و طلاق بلافاصله آسیب بزند تا بتواند به ازدواج سوم برسد. او حالا مشغول زندگی با شوهر سومش است و راستش می‌دانم این مرد هر مشکلی هم که داشته باشد زنِ سابق من آن‌قدر به پیشگویی مادربزرگش ایمان دارد که تا زمان مرگ تحملش خواهد کرد.”

طلاق به علت ازدواج با برادر اشتباهی

“یکی از دوستان خانوادگی ما چند ماه پس از مراسم عروسی از شوهرش جدا شد و دلیلی که به دادگاه ارائه داد این بود که او با برادر اشتباهی ازدواج کرده است. او دو سال پس از طلاق با برادر بزرگتر شوهر سابقش ازدواج کرد و حالا نزدیک به ۲۰ سال است که این زندگی مشترک ادامه دارد و آن‌ها صاحب چندین فرزند هم شده‌اند.”

و در نهایت طلاق به علت حمایت و علاقه

“مرد بیچاره‌ای که قرار است داستانش را برایتان بگویم با من به یک مدرسه می‌رفت و می‌توانم بگویم با هم دوست بودیم. این مرد کشاورز بود و با زنی که دوستش داشت و تحصیلاتی در حد خودش داشت(پایان دبیرستان) ازدواج کرد. پس از ازدواج دوست من با بیشتر کار کردن زنش را تشویق به ادامه تحصیل کرد و زنش هم هرچند به سختی اما در نهایت پذیرفت.””دوست من شبانه روز کار می‌کرد و زنش با تشویق‌های او توانست دانشگاه را تمام کند و در یک بیمارستان به عنوان پرستار مشغول شد. زنِ دوست من خیلی زود سلسله مراتب را طی کرد و سرپرستار یک بیمارستان بزرگ شد و اینجا بود که درخواست طلاق داد. زن دوستم معتقد بود برای او زیادی باهوش و تحصیلکرده است و دوست من در سطح او نیست و هر کدام از آن‌ها باید با فردی در حد خودشان ازدواج کنند.”

حرف آخر: مانند همیشه شما می‌توانید آخرین پاراگراف این مقاله را بنویسید پس اگر زوجی را می‌شناسید که به نظر شما با دلیلی احمقانه تصمیم به طلاق گرفته‌اند و ماجرای آن‌ها پندآموز یا صرفا جالب است حتما در بخش نظرات برای ما و بقیه کاربران برترین‌ها درباره آن بنویسید.

 

دیدگاه کاربران

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

بانک سینا بانک تجارت بانک صادرات ایران فولاد خراسان بیمه ملت موسسه ملل بانک ملی
پربیننده‌ترین
آخرین خبرها