به گزارش اقتصاد میهن از اویل پرایس، با وجودی که چین کوچکترین دخالتی در توقیف نفتکشهای آمریکایی توسط ایران که به تازگی رخ داد نداشته است، اما نشانگر تعیینشده توسط چین، به اندازه کافی واضح بوده. این نشان میدهد که چین هیچ مداخلهای از جانب ایالاتمتحده را در هیچ جنبهای از گسترش نفوذ خویش در خاورمیانه و یا در جریان نفت و گاز ارسالی به کشورش (چین) نمیپذیرد.علاوه بر این نشان میدهد چین حالا این ظرفیت را دارد که به طور قابل توجهی جابجاییهای نفت در سراسر جهان را با اختلال مواجه کند [به ویژه از طریق ایران و حالا هم از طریق عربستانسعودی]. برخورد چین با نفتکشهای توقیفشده نشان میدهد که حالا دیگر چین کنترل نیابتی تنگه هرمز را نیز از طریق ایران در اختیار دارد. تنگه هرمز، مجرای عبور لااقل ۳۰ درصد از نفتخام جهان در هر بازهای است که در نظر بگیرید.
ضمن آنکه این توافق ۲۵ ساله به چین قدرت تسلط بر تنگه بابالمندب را نیز میدهد؛ تنگهای که از طریق آن نفتخام دریای سرخ به سوی کانال سوئز راهی میشود… پیش از آنکه به سمت مدیترانه حرکت کرده و سپس راه خویش را به سوی غرب در پیش بگیرد.دلیل تحقق این امر هم این بوده که این محدوده میان یمن (که زمانی شدیداً تحت کنترل حوثیهای مورد حمایت ایران بود، و حالا مشمول توافق جدیدی شده است که میان ایران و عربستان منعقد شده) و جیبوتی (جایی که چین دامنه نفوذش را تا آنجا هم گسترانده است) واقع شده است.همچنین که مصادره نفتکش Advantage Sweet نشان میدهد که دیگر نمیتوان خلیجعمان را مسیر حملونقل جایگزین امنی برای نفتکشها در نظر گرفت.
با وجودی که توقیفهای اخیر توسط ایران عمدتاً با انگیزههای سیاسی بوده، اما همچنین نشان از آن است که چین هیچ فوریت مالی و اقتصادی را از قیمتهای بالقوه بالاتر نفتی احساس نمیکند.در توافقنامه ۲۵ ساله، چین قیمت نفت و گاز ایران را لااقل ۳۰ درصد کمتر از معیارهای مرتبط با بهای نفت تخمین زده است. به گفته منبع امنیت انرژی اتحادیه اروپا، از زمان حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، چین خواستار تخفیفی ۳۰ درصدی از جانب ایران بوده؛ و این اقدام میتواند به او تضمینی برای خرید نفت روسیه نیز اعطا کند.
به طور متوسط تخفیف چینیها برای نفت خام ایران (مطابق با معیارهای بینالملل) در ۱۲ ماه گذشته حدوداً ۴۴ درصد بوده است. وضعیت برای ایران بدتر هم هست. چرا که از ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲، چین به یوان پرداخت میکند (واحد پولی که تنها در داخل چین قابل استفاده است). بدتر آنکه چین علاوه بر یوان از ارزهای آنگولا، زامبیا و کنیا نیز برای پرداخت استفاده میکند. چین این کار را به عنوان ابزاری برای ترغیب ایران به خرید کالا از کشورهای مزبور انجام میدهد… تا بدین ترتیب این کشورها نیز بتوانند وامهای خود را به چین بازپس دهند.
آنچه پیداست اینکه حالا چین تصمیم گرفته است واردات نفتخام خویش را از خفا بیرون آورده و به صورت علنی به انجام آنها مبادرت ورزد. تا پیش ازین، کشور چین واردات عظیم نفتی خود از ایران را به روشهای مختلف پنهان میکرد؛ و یکی از تضمینشدهترین روشهای انجام این کار هم صرفاً تغییر نام نفت ایران به «نفت غیرعراقی» بود. کاری که به راحتی انجامپذیر بود…، زیرا که این دو کشور در بسیاری از مخازن نفتی مشترک هستند. محمولههای نفتی دیگر هم از راه دریا و از طریق غیرفعالکردن «سیستم شناسایی خودکار» در کشتیهای حامل نفت جابجا میشده است. کاری که میشد آن را تنها با پنهانکردن یا نشر اطلاعات کذب (در مورد مبدأ و مقصد و نوع محموله) در اسناد حملونقل به انجام رساند.