این تفاوت حتی رئیس دانشگاه تهران را هم واداشت تا هشدار دهد. محمد مقیمی؛ وضعیت سلامتی دانشجویان از جنبههای سلامت روحی و جسمانی را نگرانکننده توصیف کرد و گفت: «آمارها نشان میدهد سلامت روانی، سلامت بهداشتی و جسمانی در جامعه بشری و به ویژه در فضای محیط دانشگاه و دانشجویی مناسب نیست و این وضعیت در بین دانشجویان یک وضعیت نگرانکننده است». رئیس دانشگاه تهران وضعیت سلامتی دانشجویان از جنبههای سلامت روحی و جسمانی را نگرانکننده توصیف کرد و گفت: «آمارها نشان میدهد سلامت روانی، سلامت بهداشتی و جسمانی در جامعه بشری و به ویژه در فضای محیط دانشگاه و دانشجویی مناسب نیست و این وضعیت در بین دانشجویان یک وضعیت نگرانکننده است» او، در نهایت بدون اشاره واضحی به علل شکلگیری این وضعیت نگرانکننده افزود که «باید این فضای ابهام و عدم اطمینان در آینده دانشجویان را مدیریت کنیم».
سخن از «مدیریت این فضا» از سوی رئیس دانشگاه تهران در حالی مطرح میشود که در روزهای اخیر محیطهای دانشجویی به شدت درگیر تعلیق، اخراج، کمیته انضباطی و پوشش دانشجویان بوده و فضای عمومی جامعه با ابر بحرانهای اقتصادی غیرقابلانکاری روبروست. مواردی که هر کدام از آنها به تنهایی میتواند مسألهساز باشد. بیاعتمادی به آیندهای نامعلوم که امید را تبدیل به یاس کرده و تلاش را برای حرکت به سمت آینده روشن از میان میبرد. در این میان مسئولان وزارت علوم و دانشگاهها اقدام مثبتی برای کاهش این سرخوردگی صورت ندادهاند.
وقتی دانشجویان احساس عاملیت نمیکنند
بسیاری معتقدند یکی از دلایل اعتراضی اخیر این بود که نسلهای جوان، زنان و دانشجویان احساس میکردند، نمایندهای از آنان در ساختارهای حاکمیتی وجود ندارد تا صدای آنها را منعکس کند. به همین دلیل بیتوجهی به این خواسته جامعه و به خصوص فضاهای دانشجویی را بیشتر از قبل به سمت افسردگی و سرخوردگی میکشاند. در همین باره فردین علیخواه، عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان میگوید: «جوانان و دانشجویان احساس نمیکنند که نقش عاملیتی دارند. احساس میکنند ساختار دارد گلوی آنان را میفشارد». این جامعهشناس با اشاره به سیاستی که مدیران میتوانند در قبال جامعه و دانشگاهها اتخاذ کنند ادامه میدهد: « اگر حاکمیت میخواهد جوانان احساس بهتری از زندگی در ایران داشته باشند خودش را از مهندسی سبک زندگی کنار بکشد، گناهاندیشی در مواجهه با سبک زندگی جوانان دیگر جوابگوی تغییرات اجتماعی ایران امروز نیست. بگذارید جوانان، جوانی کنند».
مهاجرت از مصادیق افسردگی
در این میان بسیاری از کارشناسان، افزایش مهاجرت در جمعیتهای دانشجویی را از نتایج یاس در ادامه زندگی در کشور میدانند.رئیس دانشگاه تهران وضعیت سلامتی دانشجویان از جنبههای سلامت روحی و جسمانی را نگرانکننده توصیف کرد و گفت: «آمارها نشان میدهد سلامت روانی، سلامت بهداشتی و جسمانی در جامعه بشری و به ویژه در فضای محیط دانشگاه و دانشجویی مناسب نیست و این وضعیت در بین دانشجویان یک وضعیت نگرانکننده است» . طبق آمار سالنامه مهاجرتی ایران که در سال ۱۴۰۱ که از سوی پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده است، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور با افزایشی تقریبا ۴ برابری از ۱۷ هزار و ۴۲۲ دانشجو در سال ۲۰۰۰ به ۶۶ هزار و ۷۰۱ دانشجو در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است.
بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در نشست رونمایی از سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱ گفت: «شیوه حکمرانی و مملکتداری، بیثباتی اقتصادی، شرایط تحریم ایران، نوسان قیمت ارز و تورم از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر میل به مهاجرت بیش از ۸۰۰۰ ایرانی شرکتکننده در پیمایشهای بررسی میل و تصمیم به مهاجرت است». همچنین نتایج آخرین پیمایشهای بررسی میل و تصمیم به مهاجرت در میان ایرانیان که در سال ۱۴۰۱ در سالنامه مهاجرتی منتشر شده نشان میدهد، بیثباتی اقتصادی کشور، ناامیدی نسبت به آینده، شیوه حکمرانی و ممکلتداری، وجود فساد نهادینه شده در کشور و دستیابی به رفاه و امنیت بیشتر، به ترتیب جزء مهمترین عواملی است که دانشجویان برای مهاجرت ذکر کردهاند.
از سوی دیگر اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هم یکی از دیگر مولفههایی است که باعث بالا رفتن نرخ مهاجرت شده است، یعنی دانشجویان و فارغالتحصیلان احساس میکنند که شأنشان رعایت نمیشود و سخنان و نظراتشان شنیده نمیشود، همین مساله باعث میشود تا حس سرخوردگی پیدا کنند. از طرفی هم عدمشایستهسالاری که نخبگان در کشور مشاهده میکنند، بهنوعی باعث ایجاد حس تبعیض میان آنها میشود.
ترومای جمعی و بازتاب آن در جامعه دانشجویی
در تعریف «ترومای جمعی» در وبسایت کلینیکهای روانپزشکی و روانشناسی آمده است: «ترومای جمعی، نوعی فشار روانی است که بر افراد زیادی از یک جامعه یا فرهنگ آن جامعه تاثیر میگذارد. این حالت روانی در واکنش به یک آسیب تخریبگر مشترک در سطح جامعه روی میدهد. هر حادثه ناگواری که برای مردم یک جامعه روی میدهد، ممکن است به ترومای مشترک منتهی شود. این نوع رویدادها اغلب سیاست و احساسات ملی را عوض میکنند و حتی ممکن است بر تصمیمات شخصی افراد جامعه نظیر فرزندآوری تاثیر بگذارند.
حملههای تروریستی، سقوط هواپیما یا غرق شدن کشتی، قحطی، جنگ و درگیریهای نظامی، رکود اقتصادی، نسلکشی، بیماریهای واگیردار و حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله از جمله رخدادهای منجر به ایجاد ترومای جمعی است. برای جامعهای که رویداد تروماتیک را پشت سر میگذارد، دنیا دیگر آن جهان قبل نخواهد بود. کاهش اعتماد به نفس و بحران وجودی، افسردگی، استرس و اضطراب، ترویج بیاعتمادی، افزایش مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر از آسیبهای روانی ناشی از ترومای مشترک است». برخی کارشناسان معتقدند، در حالی که دانشجویان زودتر و بیشتر از سایر اقشار جامعه به مشکلات و فشارها و نگرانیها و بیعدالتیها و … واکنش نشان میدهند، سرخوردگی و یاس جمعی نیز در آنها بازتاب گستردهتری خواهد داشت. به همین دلیل نگاهی به شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی کشور نشان میدهد که در صورت عدم تلطیف فضای دانشگاهها باید منتظر سونامی سرخوردگی و عدم سلامتروان در فضاهای دانشجویی و متعاقب آن جامعه باشیم.