از این میان طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در خردادماه سال جاری، تعداد ثبتنام دانشآموزان اتباع غیر ایرانی در مدرسههای ایران در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸، به تنهایی ۵۰۳ هزار دانشآموز در بیش از ۲۸ هزار مدرسه در ایران را تشکیل میدهند. همچنین طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، ایران در ۴۰ سال گذشته میزبان اصلی مهاجران افغان بوده و تا اردیبهشت سال جاری (۱۴۰۱)، ۳.۵ میلیون افغان در ایران زندگی میکنند که ۷۸۰ هزار نفر از آنها پناهنده و ۲.۱ میلیون نفرشان بدون مدارک رسمی در کشور، ساکن هستند. همچنین طبق گزارش جهانی مهاجرت زیر نظر اتحادیه اروپا سال ۲۰۲۲، ایران بین ۲۰ کشور مهاجرپذیر در سال ۲۰۲۰ به رتبه هفتم برای مهاجران افغانستانی رسیده است. یعنی جمعیتی بیش از ۳.۵ میلیون از افغانستانیها، ایران را به عنوان کشور مقصد برای مهاجرت انتخاب میکنند.
سرگردانی دانشآموزان مهاجر در تصمیمگیریهای یکشبه
با وجود همه این آمار و ارقام، ایران را نه تنها هنوز نمیتوان کشوری مهاجرپذیر دانست بلکه نحوه مواجهه مدیران و تصمیمگیران کشوری هم در طی بیش از ۴۰ سال حکومت، هرگز یکسان نبوده و حتی در برابر مهاجرتهای اجباری، پناهندگی و پناهجویی چالشهای بسیاری علم شده است. علیاکبر اسماعیلپور، مدیر عامل موسسه مردم نهاد ندای ماندگار حامی توانمندسازی مادران و دختران محله دروازه غار و همچنین مهاجران افغان در خصوص وضعیت تحصیل کودکان مهاجر افغان در ایران گفت: «از اوایل انقلاب تا پیش از طرح فرمان رهبری و متاسفانه حالا همواره وضعیت مشابهی داشتند و برای تحصیل آنها موانع متعددی وجود داشته است. تا پیش از فرمان رهبری، آموزش و پرورش مسئولیت آموزش کودکان مهاجر را گردن نمیگرفت و سازمانهای مردمنهاد بسیار تلاش کردند تا عدالت آموزشی بین کودکان ایرانی و افغانستانی ایجاد شود. سپس با دستور رهبر انقلاب در سال ۹۴ مبنی بر الزام آموزش همگانی همه کودکان در سنین دانشآموزی چه مهاجر و پناهنده قانونی و چه غیرقانونی، شرایط برای تحصیل مهاجران تسهیل شد.
اما امسال با وجود اینکه هنوز هیچ نهادی در این خصوص موضعگیری خاصی نکرده و بدون اعلام کوچکترین اطلاعی از پیش، مدارس به بهانه افزایش تعداد مهاجرین و ناکافی بودن امکانات مدارس و برخلاف تعهدات بینالمللی و پیماننامه جهانی حقوق کودک از ثبتنام دانشآموزان مهاجر افغان امتناع کردهاند. حتی بسیاری از دانشآموزان مهاجری که از مدارک معتبر و قانونی اقامتی نیز برخوردار هستند، ولی از تحصیل آنها جلوگیری شده است، دلیل این برخوردها هنوز مشخص نیست.»
۵ دهه پر فراز و نشیب برای دانشآموزان افغانستانی
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، چند دستگی برخورد با مهاجران و نبود وحدت رویه را یکی از چالشهای اصلی مهاجران دانسته است. براساس این گزارش، در طی ۵ دهه تحصیل کودکان مهاجر در ایران گاهی مدیران و برنامهریزان کشور حضور مهاجران را فرصت خواندهاند و گاهی حضور آنها را تهدیدی مالی برای نظام آموزشی دانسته و تلاش کردند سیاستهای بازگشت مهاجران غیرقانونی را اعمال کنند. در دهه ۶۰، تحصیل کودکان مهاجر در مدارس ایران آسان و سیاست غالب باز گذاشتن درها به روی مهاجران بود تا جایی که ۳۵ هزار و ۴۶۵ دانشآموز افغانستانی در مدارس شهر مشهد و ۲۴هزار و ۲۵۴ نفر از افغانستانیها هم در نهضت سوادآموزی خراسان حضور یافتند.
اما در دهه ۷۰ و ۸۰، اوضاع کاملاً تغییر کرد. در اوایل دهه ۷۰، حق تحصیل و درمان رایگان از مهاجران گرفته شد و طرح «بازگشت آوارگان افغانی به موطنشان» در شورای عالی امنیت ملی، کلید خورد. تا پایان این دو دهه سیاست غالب طرح شورای امنیت ملی بود. بر همین اساس ثبتنام دانشآموزان افغانستانی با محدودیتهای بسیاری روبهرو شدند. در این وضعیت بیش از ۵۵۰ هزار مهاجر، مجوزهای موقت دریافت کردند، اما امکان ثبتنام در مدارس را نداشتند. در دهه ۸۰ هم مصوبات جدیدی برای تحصیل کودکان مهاجر تصویب و تحصیل برای کودکان با مدارک اقامت معتبر به شرط پرداخت شهریه آزاد، پولی شد.
این درحالی بود که عمده مهاجران از دهکهای پایین درآمدی بودند که توانایی پرداخت این شهریهها را نداشته و با مصوبات این چنینی تا سال ۸۶، ۱۹۹ هزار کودکان به ناچار راهی کار در خیابان شده و از تحصیل بازماندند. در آغاز دهه ۹۰، حکومت دست از سیاستهای قهری برداشت و به جای اخراج مهاجران تصمیم به ساماندهی آنها گرفت. در سال ۹۴، با انتشار فرمان رهبر مبنی بر حق تحصیل همه کودکان مهاجر، نقطه عطفی در تاریخ مواجهه با مهاجران رقم خورد و شرایط برای آنها تا حد قابل قبولی تسهیل شد. حالا پس از گذشت ۷ سال از فرمان رهبری، دوباره قافیه برای حضور و ثبتنام افغانستانیها به تنگ آمده و مدیرعامل موسسه ندای ماندگار در این خصوص چنین توضیح میدهد: «از بین ۱۰۰ نفر از کودکان سنین مهدکودک و پیشدبستانی تحت پوشش موسسه ما، دغدغه ثبتنام در بین مراجعان ما نسبت به سال گذشته، ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است.»
کودکان مهاجر قربانی چالشهای قانونی و اجتماعی کشور مقصد
هرچند که تصور غالب جامعه در خصوص کودکان مهاجر بازمانده از تحصیل، وجود فشار و تنگناهای اقتصادی در کنار نبود فرهنگ غنی برای کسب تحصیلات عمومی و عالی برای مهاجران است؛ اما بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس حرف تازهای دارد. طبق این گزارش تحصیل کودکان مهاجر در ایران، پنج بعد چالشی در ایران دارد از جمله چالشهای فرهنگی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی. اسماعیلپور در رابطه با جنس رنج کودکان بازمانده از تحصیل تاکید میکند که مهاجران به خصوص افغانستانیها به شدت به دنبال یادگیری و تحصیل هستند و مشکلات آنها از جنس فرهنگی نیست. بلکه مانع اصلی تحصیل کودکان چالشهایی از جنس قانونی از اجرای سلیقهای قانون گرفته تا مدارک اقامتی و یا بهانهگیری برای حضور مشروع مهاجران است. همچنین چالشهای اجتماعی، چون ذهنیت منفی به مهاجران، حاشیهنشینی، فقدان همبستگی بین نهاد آموزش و نهادهای خدمترسان به مهاجران از دلایل اصلی ترک تحصیل کودکان مهاجر است.