اول، نادیده گرفتن واقعیات اقتصادى و عدم اشاره به گرانى هاى دومینو وار سایر کالاها.
دوم، توهین به شعور مخاطبان چه در گزارش معروف مربوط به خانم زنگ آبادى، یا بردن آبروى یک متقاضی یارانه با بیان مشخصاتش و بى نیاز معرفی کردن او که در حال عجز و خواهش بود، و یا گزارشى که مى گفت یارانه ها موجب شده مردم به تسویه بدهی هاى خود ناشی از حساب هاى دفترى مغازه ها بپردازند و این نشانه موفقیت تصمیم دولت بوده است. این مطلب فقط قصد دارد اولین گزارش جنجالى صداوسیما در برنامه ٢٠:٣٠، در ارتباط با فاکتور خرید خانم زنگ آبادى را بررسی کند. کارى هم نداریم که برخى او را خبرنگار حوزه شهرى یا … و ایفاى نقش براى صداوسیما معرفی کرده اند.
در آن گزارش خانم زنگ آبادى که خانواده ۴ نفره دارد و ١/٢٠٠/٠٠٠ تومان یارانه براى یک ماه دریافت کرده، پس از خرید مى خندد و مى گوید حدود ٨٢٠ هزار تومان خرید کرده، و الباقى یارانه یعنى حدود ٣٨٠ هزار تومان برایش مانده است.نکته جالب این است که در این فاکتور خرید و براى مصرف یک ماه، فقط ١ لیتر شیر کم چرب و یارانه اى به مبلغ حدود ١٠ هزار تومان لحاظ شده است. با فرض اینکه این خانواده ۴ نفره، روزى ١ لیتر شیر مصرف مى کنند، عدد واقعی این قلم در فاکتور او ٣٠٠ هزار تومان (و نه ٩٩٠٠ هزار تومان) در ماه مى شود.
همچنین در این فاکتور خرید، فقط ١ پنیر ۴۵٠ گرمى براى خانواده ۴ نفره به مبلغ ٢۵ هزار تومان حساب شده است. نه با فرض مصرف روزانه، اما فرض مى شود این خانواده ۴ نفره در ماه، فقط ١٠ پنیر ۴۵٠ گرمى مصرف دارد. در این صورت عدد واقعی این قلم در فاکتور او ٢۵٠ هزار تومان ( و نه ٢۵ هزار تومان) براى یک ماه است.کارى با این نداریم که خانم زنگ آبادى برنج هندى خریدارى کرده که مبلغش در فاکتور ٣٠٠ هزار تومان شده است. چون میانگین قیمت برنج ایرانى ١٠٠ هزار تومان است. اما در این فاکتور تنها دو بسته ماکارونى رشته اى به قیمت حدود ۴۴ هزار تومان است. اگر این خانواده ۴ نفره هفته اى فقط یک بار ماکارونى و نه بیشتر مصرف کند، عدد واقعی این قلم در فاکتور براى یک ماه حدود ١٠٠ هزار تومان ( و نه ۴۴ هزار تومان) خواهد بود.
فقط مصرف حداقلى این سه قلم (ماکارونى، پنیر و شیر) در فاکتور براى یک ماه بالغ بر ۵٠٠ هزار تومان بیشتر از رقم نمایش داده شده در صداوسیما است. بنابراین فقط واقعی شدن میزان مصرف حداقلى سه قلم باعث می شود تا خانم زنگ آبادى مجبور شود وقتى بدون دوربین صدا و سیما به خرید مى رود، بیش از ١٠٠ هزار تومان بیشتر از یارانه اش خرج کند.
باز تاکید مى کنم فرض این است که این خانواده ۴ نفره طبق فاکتور فقط روزى یک تخم مرغ و ماهى ۴ کیلو مرغ مصرف مى کند. بچه های خانم زنگ آبادى براى رفتن به مدرسه کیک، بیسکوییت و بستنى گران شده نمى خرند، براى مهمانان خانم زنگ آبادى شیرینى خریده نمى شود، این خانواده ماست، خامه و سابر لبنیات مصرف نمى کنند. ساندویچ نمى خرند. گوشت قرمز که متاثر از افزایش قیمت مرغ مجددا گران شده خریدارى نمى کنند و … . در آخر توصیه ام به آقایان در صدا و سیما این است که عقل و شعور مخاطبان را کمتر از عقل و شعور خودشان در نظر نگیرند!